27
مهر

اعوذ بالله من الکرب و البلا

کاروان امام به سرزمین نینوا رسیده بود. امام به حر فرمود: وای بر تو. بگذار ما در این روستا یا در آن روستا فرود آئیم. حر گفت: نمیتوانم اجازه دهم. زیرا این قاصد ابن زیاد آمده ببیند من به دستور عمل میکنم یا نه. من ناچارم دستور او را در برابر چشم این قاصد اجرا کنم. زهیر بن قین عرض کرد: اکنون تناسب دارد با این گروه بجنگیم. امام فرمود: من هرگز آغاز به جنگ نمیکنم

زهیر گفت در اینجا قریه ای است نزدیک شط فرات که برای سنگر گرفتن مناسب است. امام فرمود: نام این سرزمین چیست؟ او گفت: عقر. امام فرمود: نعوذ بالله من العقر. امام به حر فرمود: مانع نشو تا ما به نزدیکی فرات حرکت کنیم. حر و سپاهیانش مانع شدند. در این کشمکش کاروان حرکت کرد تا اینکه اسب امام ایستاد. امام پرسید نام این سرزمین چیست؟ زهیر گفت: طف. امام فرمود: نام دیگری دارد؟ زهیر گفت: کربلا. امام فرمود: اعوذ بالله من الکرب و البلا
ام کلثوم علیها السلام نزد برادر آمد و عرض کرد: برادرم این بیابان خوفناک است. خوف عظیمی به من روی آورده. امام فرمود: خواهر جانم! هنگام رفتن به جبهه صفین در همینجا با پدرم فرود آمدیم. پدرم سرش را روی دامن برادرم حسن علیه السلام گذاشت و ساعتی خوابید و من حاضر بودم. پدرم بیدار شد و گریه کرد.

برادرم حسن پرسید: چرا گریه میکنید؟ پدرم فرمود: در خواب دیدم این بیابان دریایی از خون است و حسین در آن غرق شده و فریادرس میطلبد و کسی به فریاد او نمیرسد. سپس پدرم به من رو کرد و فرمود: هنگامی که چنین حادثه ای رخ داد چه میکنی؟ گفتم: صبر میکنم که جز صبر چاره ای نیست.


مرحوم عالم ربّانی حضرت آیت الله وجدانی فخر نقل فرمودند:
در یکی از سالها بعد از ظهر عاشورا، به قبرستان نوِ قم برای قرائت فاتحه رفتم. بعد از قرائت فاتحه متوجه حضور حضرت علامه سیّد محمد حسین طباطبایی در گوشه ای از گورستان شدم. لذا حضور معظم له شرفیاب شده و عرض ادب نمودم. آن بزرگوار چند بار با سوز و گداز به من فرمودند:آقای وجدانی امروز چه روزی است؟ عرض کردم روز عاشورا. فرمودند: آیا میبینی که تمام موجودات چون آسمان و زمین و جمادات همه در حال گریستن به سید الشهدا(ع)هستند؟
من از این گفته اش تعجب نموده و مبهوت ماندم و فهمیدم که او خبر از حقایق هستی می دهد. در همین حال آن بزرگوار خم شد و سنگی را از روی زمین برداشت و آن را با دست مانند سیب از وسط شکافت و میانش را به من نشان داد. ناگهان با این چشمان خودم خون را در میان سنگ دیدم و تا ساعتی با بهت و حیرت غرق در تماشای آن بودم وقتی به خود آمدم متوجه شدم که حضرت علامه از قبرستان رفته بودند و من در تنهائی به نظاره آن سنگ خون آلود مشغولم.

منبع: سوگنامه آل محمد (ص) ، محمد مهدی اشتهاردی


free b2evolution skin
19
مهر

شکوفایی عقل در پرتو نهضت حسینی


جهاد سه گونه است. جهاد اصغر که نبرد با دشمن بیرونی است. جهاد اوسط که درگیری درونی انسان با خویش بر سر مسائل اخلاقیست. مانند جنگ میان تقوا و طغوا، عدل و ظلم، حق و باطل، صدق و کذب… بسیاری از مردم این جنگ را جهاد اکبر میپندارند ولی برای سالکان کامل، این پایان راه نیست.

جهاد اکبر که نبرد میان عقل و عشق است نه نبرد عقل و شهوت، یا عقل و غضب. در این جنگ عقل میگوید من حق را میفهمم. عشق میگوید فهمیدن حق کافی نیست، بلکه باید حق را مشاهده نمود. کسیکه وجود دوزخ را با برهان ثابت میکند، حکیمی عاقل است نه عارف. در جهاد اکبر هرچه هست، حق، صدق، عدل،… است. ولی باید از میان پاک و پاکتر یکی را برگزید.شهادت طلبی عاشقانه میخواهد نه عاقلانه و حکیمانه. نهضت خونین سالار شهیدان نمونه والا و راستین جهاد اکبر به شمار میرود. مبارزه و تلاشهای شاگرد امام حسین علیه السلام یعنی امام راحل نیز شاخه ای از شجر طوبای قیام آن حضرت است.

هنگام حرکت سالار شهیدان به سوی عراق، محمد بن حنفیه به ایشان عرض کرد: شما امام زمان و پیشوای کنونی من هستید و پیروی از شما بر من واجب است. ولی پیشنهاد میکنم که در شرایط کنونی در مدینه نمانید. نخست به مکه بروید و در صورت آرامش اوضاع در همانجا بمانید. وگرنه به یمن بروید زیرا مردم آنجا روحیه انقلابی دارند. اگر در یمن هم آرامش نداشتید، دیگر در جایی اقامت نکنید زیرا ممکن است دورتان را بگیرند و بر شما بشورند. از آن پس از شهری به شهری سفر کنید.

سالار شهیدان در پاسخ فرمودند: اگر در مشرق و مغرب گیتی و شمال و جنوب آن برایم پناهگاه و جای امنی وجود نداشته باشد، هرگز با این حکومت ننگین سازش نخواهم کرد.

منبع: شکوفایی عقل در پرتو نهضت حسینی از جوادی آملی


free b2evolution skin
15
مهر

بزرگترین فضیلت امیرالمؤمنین علیه السلام در قرآن


روزی مأمون به حضرت رضا علیه السلام عرض کرد: بزرگترین فضیلت علی بن ابیطالب که در قرآن آمده چیست؟
امام فرمود: آیه مباهله. خداوند در سوره آل عمران، آیه‌ 61 می‌فرماید: هر کس با تو در مقام احتجاج و گفتگو برآمد، بعد از آنکه تو بر رسالت خود یقین داری، بگو بیایید فرزندان را بخوانیم و شما هم فرزندانتان را بخوانید، ما زن‌هایمان و شما زن‌هایتان و ما افرادی را که چون نفس و جان‌مان هستند و شما هم نفس‌های خود را بخوانید. سپس مباهله کنیم و برای دروغگو لعنت خدا را بخواهیم.
وقتی این آیه نازل شد، رسول خدا صلی الله و آله و سلم، حسن و حسین را به عنوان فرزندان و فاطمه علیهاسلام را به عنوان زنان و نیز امیرالمؤمنین علی علیه السلام را به عنوان نفس خودش برای مباهله با نصاری به میعاد برد.
پس به حکم خدا امیرالمؤمنین علیه السلام نفس رسول خداست و چون هیچ‌یک از مردم، برتر از رسول خدا نیستند، ضروری است که هیچ‌یک از مردم از امیرالمؤمنین برتر نباشند؛ جز خود رسول الله. فضیلت امیرالمؤمنین بر تمام خلایق بعد از رسول خدا این است.
مأمون گفت: مگر در این آیه، فرزندان به لفظ جمع نیامده؟ ولی رسول خدا فقط دو فرزندش را برد؛ و مگر زنان به لفظ جمع نیامده؟ ولی رسول خدا فقط فاطمه علیهاسلام را برد. پس چرا نگوییم در این آیه مقصود از نفسِ رسول خدا، خود رسول الله باشد؛ که اگر این را بگوییم، دیگر فضلی برای علی بن ابیطالب نخواهد بود؟
امام رضا علیه السلام فرمود: نه؛ آنچه گفتی صحیح نیست. زیرا دعوت کننده، یعنی دعوت کننده‌ کسی دیگر، نه خودش. همان‌طور که فرمان دهنده یعنی فرمان دهنده به دیگری.
در آیه مذکور خداوند می‌فرماید: بگو بیایید بخوانیم؛ معلوم می‌شود رسول خدا که خواننده است شخص دیگری را می خواند. لذا باید نفس رسول خدا غیر از رسول خدا باشد تا خواندن صدق کند. و چون رسول خدا در هنگام مباهله هیچ مردی را جز علی بن ابیطالب نبردند، معلوم می شود منظور خداوند از نفس رسول خدا، کسی جز امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب نیست.
مأمون که با این جوابِ دندان شکن حضرت رضا علیه السلام روبرو شد، از جواب بازماند و گفت: وقتی جواب آمد، سؤال از میان می‌رود.
منابع:
بحارالانوار، ج 49، ص 188، ح 20


free b2evolution skin
9
مهر

جایگاه غدیر در زیارتنامه امام هادی علیه سلام

پیوند: http://radioquran.ir/?part=menu&inc=menu&id=2397

همانگونه که مسلمانان صدر اسلام در هجدهم ذیحجه با حضرت علی (ع) بیعت کردند؛ با خواندن این زیارت  امام هادی که در آن 43 آیه از قرآن به صورت نقل مستقیم و برخی آیات نیز با اشاره بیان شده؛ جایگاه امامت آن حضرت به خوبی تبیین شده است.
امام علی النقی(ع) درسالی که به دستور معتصم به سامرا فراخوانده شد؛ در روز عید غدیر حرم مطهر امیرالمومنین(ع) را در نجف با عباراتی زیارت کرد که مزین به آیات قرآن در ارتباط با ولایت و بیان مقام و فضیلت های آن حضرت است.

امام هادی(ع) از حضرت علی (ع) به عنوان بارزترین نمونه و بهترین شاهد آیات یاد کرده و در برخی از آیات نیز به صورت تفسیری به مقام امامت اشاره می کند.
از آنجا که زائر مشتاق و شیفته امام معصوم، با حال عاشقانه با امام خود نجوا می کند؛ دیگر مجالی برای بحث و استدلال وجود ندارد اما فرازهای زیارت امام هادی(ع) در این زیارت به گونه ای است که انسان با خواندن آن بدون این که از حال و شور معنوی زیارت کاسته شود؛ به مسائل عمیق اعتقادی و معارف الهی دست می یابد.

معارف بیان شده از سوی امام دهم (ع) در زیارت روز عید غدیر را به سه بخش تقسیم شده است در این زیارت امام هادی (ع) ضمن ترسیم جایگاه ولایت به اثبات امامت امیرمومنان(ع) پرداخته و در پایان نیز به نقش منافقان و خیانت های آنان اشاره می کنند.
سیر تاریخی بیان شده در این زیارت ترکیبی بسیار عجیب و تاثیرگذار در خواننده ایجاد می کند و بدون اینکه از فضای عاشقانه زیارت فاصله بگیرد؛ به تبیین جایگاه امام علی(ع) می پردازد.

ادامه »


free b2evolution skin
6
مهر

رساله محبت

آنکه از محبت خدای متعال برخوردار است، او را چون دوست میدارد عبادت میکند، نه برای فرار از آتش جهنم و نه برای طمع در بهشت. تو خود به خود مراجعه کن و ببین اگر آتش و عذاب در بین نبود و بهشت و لذتهای آن در میان نبود، و فقط حضرت حق بود و اوامر و نواهی او، نه مطیع را بهشت بود، نه عاصی را جهنم، چه میکردی؟ چگونه بودی؟

مواظبت کن خود را فریب ندهی و درین بررسی و محاسبه مانند همیشه گرفتار مکائد نفس و شیطان نشوی و گمان نکن که عبادات و طاعات تو برای این است که خدای متعال را دوست میداری. اگر به دقت به بررسی و محاسبه بپردازی خواهی فهمید که همه به حکم ترس از جهنم است، و احیانا بطور ضعیف به جهت طمع در بهشت
من و تو بدون هیچ تردیدی هرچه از طاعات و عبادات انجام میدهیم و هرچه از گناهان ترک میکنیم، همه برای فرار از جهنم و ترس از آتش و عذاب است. وقتی نتیجه گرفتی از محبت حق بهره مند نگشته ای، به مقتضای آیه وَ اَلَّذِينَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِلّٰهِ تردیدی در این نمیماند که به جمع اهل ایمان راه نیافته ای

از رسول اکرم صلی الله علیه و آله نقل شده: کسی از شما ایمان واقعی نمی آورد مگر آن وقت که خدا و رسولش نزد او محبوبتر از همه چیز باشد/ این روایت هم محبت شدید نسبت به خدا و رسول را علامت اهل ایمان و شرط قرار گرفتن در سلک آنان میداند

حال اگر مایل باشی بدانی جایگاه من و تو کجاست، قرآن کریم در بعضی آیات کریمه جمعی از ایمان آورندگان را مورد خطاب قرار میدهد و ایمان آنان را چندان به حساب نمی آورد و دوباره آنان را به ایمان دعوت میکند يٰا أَيُّهَا اَلَّذِينَ آمَنُوا آمِنُوا بِاللّٰهِ وَ رَسُولِهِ

برگرفته از کتاب رساله محبت استاد سید محمد شجاعی


free b2evolution skin
31
شهریور

غفران در عرفه

«مَنْ لَمْ یُغْفَرْ لَهُ فِی شَهْرِ رَمَضَانَ لَمْ یُغْفَرْ لَهُ إِلَى قَابِلٍ إِلَّا أَنْ یَشْهَدَ عَرَفَةَ»

حضرت امام جعفر صادق(ع) فرمودند: اگر کسی در ماه مبارک رمضان مورد مغفرت الهی قرار نگیرد غفران برای او نیست مگر آنکه عرفه را درک کند.
از این روایت دو مطلب به دست می‏آید:

یکی، عظمت ماه مبارک رمضان از نظر گسترش مغفرت الهی است که همه را در بر می‌گیرد. دوم، عظمت عرفه است. در ماه مبارک رمضان، زمان مطرح است. ممکن است برای عرفه هم زمان مطرح باشد؛ یعنی روز خاص و هم مکان مورد نظر باشد که آن زمین عرفات است. ولی مسلّماً زمان در اهمیت موضوع دخالت دارد که روز عرفه است. از لحاظ قید زمان، اگر کسی در ماه مبارک رمضان مورد مغفرت الهی قرار نگرفت، مسلّماً اگر در روز عرفه از خداوند طلب مغفرت کند مورد مغفرت الهی قرار خواهد گرفت.

هر لحظه‌ای از لحظات روز عرفه برای ما گرانبها است؛ بخصوص برای دعا و درخواست از خداوند. این فرصت بهترین فرصت است. پس این فرصت را از دست ندهید! به خصوص از ظهر تا هنگام غروب را که در روایات وارد شده است. به دوستان می‏خواستم سفارش کنم که این چند ساعت را غنیمت بشمارید. بدانید اگر می‏خواهید مشکلاتتان را حل کنید ـ‏که همه ما ‏مشکلات داریم‏ـ بیایید ‌این چند ساعت را درِ خانه خدا بروید و از او بخواهید؛ چه حاجت‏های مادّی را و چه معنوی را، همه را از او بخواهید. چون امروز بُردِ دعا خیلی زیاد است. بخصوص درباره دیگران اگر دعا کنید، ما در روایت داریم که خدا چند هزار برابر به شما اعطا می‏کند.
از همه شما التماس دعا دارم؛ من را هم فراموش نکنید و دعا کنید.


free b2evolution skin
29
شهریور

نعمت واقعی در کلام باقر العلوم

ولايت و وجود اهل بيت(ع) از با ارزشترين نعمتهاي الهي است و هرچه يک نعمت مهمتر و با ارزشتر باشد، شکر آن نيز دشوارتر است و از مهمترين راههاي شکر استفاده درست از نعمت مي‌باشد، اطاعت از امامان مي‌تواند از راههاي شکر اين نعمت باشد.

يکي از ارادتمندان امام باقر(ع) خدمت آن حضرت رسيد، امام با غذايي بسيار خوشمزه از مهمان خود پذيرايي کرد و سپس فرمود: فلاني غذا چطور بود؟

مرد شيعه عرض کرد: فدايت شوم خيلي خوب و خوشمزه بود، اما من آيه‌اي از قرآن را به ياد آوردم که نگذاشت خيلي غذا به دلم بچسبد.

امام پرسيد: کدام آيه؟ عرض کرد: در روز قيامت از نعمتهايي که داشتيد بازپرسي خواهيد شد.(تکاثر/8)

امام باقر(ع) فرمود: به خدا قسم به خاطر اين غذا که خوردي هرگز مورد سوال قرار نخواهي گرفت .بعد حضرت چنان خنديد که دندانهاي درخشانشان نمايان شد و ادامه داد: آيا مي‌داني معني نعمتها در آيه چيست؟ مرد شيعه عرض کرد: خير.

امام فرمود: ما اهل بيت، آن نعمتي هستيم که درباره آن از شما سوال خواهد شد.(بحارالانوار، ج24)

نکته

- در قيامت هرگز از انسان نمي‌پرسند که چرا فلان غذا را خوردي يا چرا فلان لباس را پوشيدي؟ يا چرا از فلان نعمت حلال بهره‌مند شدي؟، بلکه از انسان مي‌پرسند: چرا با استفاده از اين نعمت‌ها در راه خدا تلاش نکردي؟ چرا با قدرتي که از روزي خدا به دست آوردي فرمان پيامبر(ص) و اهل بيت(ع) را اطاعت نکردي و از دستور آنان سرپيچي کردي؟!


free b2evolution skin
29
شهریور

کسب روزی در اوج زهد و تقوا

انسان هاي کم ظرفيت و کوته انديش، گمان مي کنند که لازمه زهد و تقوا، اين است که خرقه اي پشمينه بر دوش افکنده و زاويه خلوتي را انتخاب کنند و روي از خلق بگردانند تا به خدا نزديک شوند!

اينان گمان مي کنند که تلاش براي تأمين معاش و کسب روزي، مخالف زهد و توکل است، و وظيفه انسان فقط ذکر گفتن و پرداختن به نماز و روزه مي باشد و روزي از هر جا که باشد مي رسد ! ولي برنامه امامان (ع)، و از جمله امام باقر (ع) غير از اين بوده است.آنان، در اوج زهد و تقوا و در نهايت عبادت و بندگي خدا، اهل کار و تلاش بوده اند، و از اين که ديگران روزي آنها را تأمين کنند و خرج زندگي ايشان را بپردازند، بشدت بيزار بوده اند.

محمد بن منکدر يکي از زهاد معروف عصر امام باقر (ع) است که همانند طاووس يماني و ابراهيم بن ادهم و عده اي ديگر، داراي گرايشهاي صوفيانه بوده است.او خود نقل مي کند:

در يکي از روزهاي گرم تابستان، از مدينه به سمت يکي از نواحي آن، خارج شدم، ناگاه در آن هواي گرم، محمد بن علي (ع) را ملاقات کردم که با بدني فربه و با کمک دو نفر از خدمتکارانش مشغول کار و رسيدگي به امور زندگي است.با خود گفتم: بزرگي از بزرگان قريش، در چنين ساعت گرم و طاقت فرسا و با چنين وضعيت جسمي، به فکر دنيا است! به خدا سوگند، بايد پيش رفته و او را موعظه کنم.

به آن حضرت نزديک شدم و سلام کردم.

او نفس زنان و عرق ريزان، سلامم را پاسخ گفت.

فرصت را غنيمت شمرده، به او گفتم:

خداوند، کارهايت را سامان دهد! چرا بزرگي چون شما در چنين شرايطي به فکر دنيا و طلب مال باشد! براستي اگر مرگ در چنين حالتي به سراغ شما بيايد، چه خواهيد کرد!

امام باقر (ع)، دست از دست خدمتکاران برگرفت و ايستاد و فرمود:

به خدا سوگند، اگر در چنين حالتي مرگ به سراغم آيد، بحق در حالت اطاعت از خداوند، به سراغم آمده است.اين تلاش من خود اطاعت از خداست، زيرا با همين کارهاست که خود را از تو و ديگر مردم بي نياز مي سازم (تا دست حاجت و تمنا به کسي دراز نکنم) .

من زماني از خدا بيمناک هستم که هنگام معصيت و نافرماني خدا، مرگم فرا رسد!

محمد بن منکدر مي گويد: پس از شنيدن اين سخنان، به آن حضرت عرض کردم: خداي رحمتت کند، من مي خواستم شما را موعظه کنم، اما شما مرا راهنمايي کرديد. (1)

1- ارشاد مفيد 2/159، مناقب 4/201، کشف الغمة 2/330، الفصول المهمة 213، بحار 46/ .287


free b2evolution skin
28
شهریور

ریشه بدعت گذاری در دین

کتاب نبرد حق و باطل مطهری

قرآن میگوید وقتی سیل جریان پیدا کند، آن که حرکت می کند و نیرو دارد آب است، اما شما کف را میبینید. اگر آب نبود، کف یک قدم هم نمیتوانست برود ولی روی آب سوار میشود و از نیروی آب کمک میگیرد.

همانا آغاز نابسامانیها، هواهای نفسانی است. بجای اینکه خدا را پرستش کنند، هواهای نفسانی را پرستش میکنند و دنبال خواسته هایشان میروند. و بعد احکامی بدعت گذارده میشود. بدعتی را در لباس دین وارد میکند.اگر حق و باطل مخلوط شوند، عده ای آن را حق محض میبینند، بعد به آثارش نگاه میکنند میبینند آثار بد دارد و زبانشان دراز میشود که این دین شما هم خراب از آب درآمد. دیگر نمی دانند این خرابیها مال باطل است نه مال حق.

وقتی عثمان بر اثر انحرافهایش، در خطر کشته شدن بود، معاویه هیچ کمکی به او نفرستاد. چون او با عثمان کار نداشت، او دنبال ریاست خودش بود. دید اگر عثمان کشته بشود، مرده اش بیشتر به نفع اوست تا زنده اش.!
فورا پیراهن عثمان را بر دروازه شام آویزان کرد و رفت بالای منبر و شروع کرد به اشک تمساح ریختن که ایهاالناس خلیفه مظلوم پیامبر را کشتند. معاویه روزها از مردم اشک گرفت و از مظلومیت خلیفه پیامبر گفت و آیه خواند/أسراء سی و سه
آن وقت مردم را جمع کرد و به جنگ علی علیه السلام آمد. معاویه خودش نیرو نداشت، از نیروی پیغمبر استفاده کرد.
امام باقر علیه السلام فرمودند: سی هزار نفر جمع شده بودند که جد ما حضرت حسین علیه السلام را بکشند و کل یتقرب الی الله بدمه. هر یک با کشتن او به خدا تقرب میجستند. چون میگفتند یزید خلیفه پیامبر است و حسین بن علی بر او خروج کرده، باید با او جنگید.

منبع: نبرد حق و باطل به ضمیمه تکامل اجتماعی انسان در تاریخ از استاد مطهری


free b2evolution skin
21
شهریور

اللهم عرفنی حجتک


امام صادق (ع) از زبان امام حسین (ع) می فرماید:ای مردم خدا هرگز بنده ای را خلق نکرد مگر این که او را بشناسند و هنگامی که او را شناخت عبادتش کند و با این عبادت از تبعیت و عبادت غیر از خدا بی نیاز باشند.
مردی گفت: پدر و مادرم به فدایت پسر رسول خدا به من بگویید چطور خدا را بشناسم؟ حضرت فرمودند: خدا را نمی توانی بشناسی جز اینکه مردم هر زمان امام زمان خودشان را بشناسند که اطاعت آن امام بر آن ها واجب شده است.
یعنی اگر امام زمان را نشناسی بیهوده آفریده شده ای، نماز و اعمال عبادی تو بدون شناخت امام زمان مورد قبول قرار نمی گیرد چرا که مبنای همه چیز امام زمان هر وقت است.
شناخت امام زمان مسئله ای است که از مردم هیچ عذر و بهانه ای بخاطر ترکش پذیرفته نخواهد شد.
امام محمد باقر (ع) می فرماید: هر کس بمیرد و امامی نداشته باشد به مرگ جاهلیت مرده و مردم هیچ عذر و بهانه ای ندارند تا این که امامشان را بشناسند.
این روزها چه کاری برای امام زمان (عج) از دستت بر میاد ، چه کاری برای او انجام می دهید؟ دست چند نفر راگرفتید؟ بخاطر امام زمان ( عج) چند گناه را ترک کرده اید؟ اگر کاری انجام نمیدهیم حداقل گناه نکنیم.
عبارت صریح از امام زمان (عج) داریم که می فرمایند: این شیعیان ما کار را خراب می کنند.
گناهان ما مانع ظهور ایشان است ، هر گناهی که انجام میدهیم یعنی من امام زمان (عج) را نمی خواهم!
یعنی من بین نفس و غریزه ام و حرف امام زمانم ، من غریزه را انتخاب می کنم.
در حرف می گوید من شما را قبول دارم ولی در عمل هزار جور فسق و فجور انجام می دهد.
مبنای رسیدن به شناخت خدا ، رسیدن به شناخت امام زمان هر وقت است.

چکیده ای از سخنان استاد رائفی پور


free b2evolution skin
 
مداحی های محرم