پرنده اما کرکس...
«آزادي» از اساسيترين بحثهاي زندگي سياسي و اجتماعي است و از ديرگاه مورد توجه انسان بوده است. زيرا آزادي خواسته همه انسانهاست و همه دوست دارند آزاد زندگي كنند و در زندگي خود دست به انتخاب بزنند. شايد كمتر انساني را ميتوان يافت كه بدون هيچ اجبار و كرامتي تن به قيد و بند ناخواسته بسپارد و آزادي فطري خويش را در بند كشد. اين از امتيازات آدمي در مقايسه با ساير مخلوقات است. آزادي همزاد و گوهر آدمي است. او آزاد متولد ميشود و بايد آزاد زندگي كند و راه و رسم حيات خويش را برگزيند. چنانكه حضرت علي(ع) ميفرمايند: «بنده ديگري نباش كه خداوند تو را آزاد آفريده است.»1
امروز يكي از مباحث رايج در جامعه ايران، بحث آزادي و به ويژه آزادي سياسي و اجتماعي است؛ مقولهاي كه جامعه ايراني در يكصد سال اخير با آن رو در رو بوده است. در اين نوشتار در پي بررسي و تحقيق پيرامون مفهوم آزادي و بيان انواع آن يعني آزادي اجتماعي، معنوي و سياسي، آزادي جنسي و آزادي اگزيستانسياليستي در انديشه شهيد مطهري هستيم و تلاش ميشود به تبيين ساز و كارها و شاخصههاي آزادي در انديشه آن شهيد بزرگ بپردازيم.
مفهوم آزادي
در انديشه آيتالله مطهري، آزادي بزرگترين و عاليترين ارزشهاي انساني و مافوق ارزشهاي مادي است. انسانهايي كه بويي از انسانيت بردهاند حاضرند با شكم گرسنه و تن برهنه در سختترين شرايط زندگي كنند ولي در اسارت ديگران و محكوم يكديگر نباشند.2
از آنجا كه گوهر انسان، آزادي است و طبيعتي مختار و آزادانه دارد ميتواند سمت و سوي حركت خود را انتخاب كند. مطهري انسان را فرزند رشيد و بالغ طبيعت ميداند كه نيازي به قيموميت ندارد. «آنچه ساير جانداران با نيروي غيرقابل سرپيچي غريزه انجام ميدهند او در محيط آزاد عقل و قوانين قراردادي انجام ميدهد.»3
مطهري ميان عقلگرايي و آزادي رابطه برقرار ميكند و بر اين باور است كه يكي از مسائلي كه باعث شده نبوت خاتمه يابد، روند تكامل عقل آدمي است كه بشر را قادر ساخته با عقل خويش سره را از ناسره تشخيص دهد و راه خود را آزادانه انتخاب كند.
به باور مطهري انسان موجودي مركب از عقل و نفس يا جان و تن است: محال است كه [انسان] بتواند در هر دو قسمت وجودي خود از بينهايت درجه آزادي برخوردار باشد. رهايي هر يك از دو قسمت عالي و سافل وجود انسان، مساوي است با محدود شدن قسمت ديگر.4
«از ديدگاه اسلام آزادي و دموكراسي بر اساس آن چيزي است كه تكامل انسان ايجاب ميكند. يعني آزادي، حق ناشي از ميل افراد و تمايلات آنها و دموكراسي در اسلام يعني انسانيت رها شده، حال آنكه اين واژه در قاموس غرب (به) معناي حيوانات رها شده است».5
صفحات: 1· 2
شک نیست هرکه زائر شش گوشه می شود،
از آستان لطف تو امضا گرفته است…
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا…
التماس دعا…
پاسخ:
ممنون از حضورتان
در پناه حق
سلام دوست عزیز
آزادی یعنی آزادی اندیشه
آزادی یعنی آزاد از غیر خدا و اسیر ذکر و یاد خدا در هر حالی و این همان چیزی است که روابط اجتماعی را معنا می دهد(نظر شخصی است نه مستند).
متن خوبی بود.
موفق باشید.
در پناه حق
پاسخ:
سلام علیکم مهربان دوست
ممنون از دیدگاهت ان شا الله تو پست های بعدی میخوام درباره انواع آزادی و فواید و … صحبت بشه.
ممنون از دیدگاهت زیبا بود
در پناه حق شاد وسلامت باشید
فرم در حال بارگذاری ...
فید نظر برای این مطلب