19
بهمن

چشم و هم چشمی دام پنهان شیطان

چشم‎و‎هم‎چشمی یعنی خود را با دیگران مقایسه کردن و بزرگ جلوه دادن داشته‎های ظاهری و مادی دیگران و بی‎ارزش شمردن داشته‎های خود و بها دادن بیش از اندازه به توانایی‎های مادی و ظاهری که دیگران دارند.

دو مؤلفه اصلی چشم‎و‎هم‎چشمی، رقابت و حسادت است که حسادت ریشه غریزی داشته و رقابت جنبه فرهنگی

چشم‎و‎هم‎چشمی در هر دو جنس مذکر و مؤنث دیده می‎شود، در جنس مذکر به صورت به دست آوردن دیگری یا چیزی مادی و زورآزمایی به شمار می‎آید و در جنس مؤنث به مراتب بیشتر بوده و جنبه جذابیت ظاهری را شامل می‎شود، به عنوان مثال نوع و مارک لباس و مدل مو. چشم‎و‎هم‎چشمی زمینه خانوادگی و وراثتی ندارد چون غیرژنتیکی بوده و منتقل نمی‎شود،این رقابت به نوع الگوبرداری از خانواده برمی‎گردد که غالبا به صورت یک الگوی مثبت از آن استفاده می‎کنند. چشم‎و‎هم‎چشمی ارتباط مستقیمی با میزان تأییدشدن از سوی دیگران دارد، به طوری که مفاهیم ظاهری و توانایی‎های فردی و مالی را در برمی‎گیرد و ابزار جلب توجه از سوی دیگران می‎شود.

صفحات: 1· 2


free b2evolution skin
13
بهمن

ریشه توهین به ادیان

حضرت محمد(ص) پیام آور دوستی، مهربانی و رحمت للعالمین است، خداوند متعال ایشان را به سوی بشریتی که در ظلمات و گمراهی غوطه ور شده بودند فرستاد تا ایشان را به سوی نور هدایت کند. هیچ کشوری نمی‌تواند با توهین به این همه عظمت از ابهت و حب پیامبر در قلوب مردم جهان اعم از مسلمان و غیر مسلمان بکاهد یا به وجهه اکمل کننده‌ی ادیان توحیدی خدشه‌ای وارد کند، قدر مسلم آن است که آنچه آشکار می‌شود نور مقدر و هیبت استوار اسلام و مسلمین است، همانگونه که رهبر معظم انقلاب فرمودند: این حرکات مذبوحانه دشمنان، نشانه عظمت و اهمیت خیزش بیداری اسلامی و بشارت دهنده رشد روز افزون آن است .جریانات اخیر حکایت از این دارد که چون کوردلان نمی‌توانند با منطق و استدلال در برابر اسلام به پا خیزند؛ بنابراین به چنین حربه‌های کثیفی روی می‌آورند.

توهین‌های دنیای غرب  برخواسته از حنجره‌ی آزادی در مکتب لیبرالیسم است پس چگونه است در کشوری که دم از آزادی ادیان می‌زنند حجاب منع می‌شود و اجرای شعائر دین اسلام محکوم می‌گردد؟ اسلام دین تکفیر نیست و مانند پیامبرش دین دوستی، صلح و مهربانی می‌باشد.توهین به ادیان به ویژه اسلام معارض با اصول پذیرفته شده اخلاقی در تمام مذاهب و مکاتب است و ریشه در طینت پلید صهیونیسم بین‌المللی دارد،مسلما گرداب بحران معنویت که امروز اردوگاه غرب را گرفتار کرده است مجال اندیشه ورزی ملت‌ها را خارج از دایره‌های محدوده جغرافیایی و ایسم‌های به بن بست رسیده فراهم ساخته و زمینه گرایش به حقیقت که در صدرآموزه‌های اسلام ناب محمدی ( ص) است مهیا می‌کند؛ از این رو سردمداران ظلم و ستم دنیای افسون زده غرب، عاجز از درک حقیقت با زیر پا گذاشتن مرزهای اخلاق و انسانیت در پاسخ به نیازهای جدی جوامع خویش به انحراف رفته‌اند و بر عقلانیت مهر باطل زده‌اند.

اعمال ضد اسلامی غرب نشانگر عجز توهین کنندگان در برابر اسلام است و این توطئه‌ها نه تنها نمی‌توانند موجب تحقیر مسلمانان شوند بلکه بیش از پیش ابعاد فراگیر و جهان شمول پیام‌های بی زنگار آیین پاک محمدی را نمایان می‌سازند؛ بنابراین ما از دولتمردان به ویژه وزارت امور خارجه کشورمان انتظار داریم در یک اقدام انقلابی پاسخ یاوه گویی‌های سردمداران ملحد و مفسد فرانسه و حامیان آن‌ها را بدهند.


free b2evolution skin
27
دی

موجد و خالق خدا...

خداوند چگونه از اوّل بوده بدون این که خالقی داشته باشد؟

این یک اصل مسلم است که هر معلولی علت دارد ولی مغالطه ای که صورت می گیرد این است که خداوند هم یک معلول فرض می شود. به عبارت دیگر گمان می شود هر موجودی علت دارد حتی وجود بذاته یا خدا. همین طور باید گفت هر پدیده ای نیاز به آفریننده دارد، ولی خداوند یک پدیده نیست که نیاز به خالق داشته باشد، بلکه ایجاد کننده همه پدیده ها است. [1]

به بیان دیگر، ساده ترین مفهوم خدا، همان موجود کامل و بی نقص و بی نیازی است که هست بدون این که به کسی نیازی داشته باشد تا از او مدد بگیرد؛ چه در وجود و چه در آثار.

پس اگر خدایی توهم شود که گاهی هست و گاهی هم نیست، این همان خدای توهمی ما است؛ چرا که گفتیم خدا یعنی موجودی بی نیاز که وجود و آثار خود را از کسی نمی گیرد، بنابراین همیشه بوده و هست. لذا این تعریف خدا و خدا بودن بذاته اباء از نیاز و حدوث دارد.

این صرفاً یک وسواس ذهنی است که ذهن انسان وقتی متوجه مفهوم خالقیت است، فراموش می کند که خدا، بی نیاز است و وجود، حقیقت ذاتی اوست. بنابراین نمی تواند تصور کند که وقتی هرچیزی خالقی بالاتر از خود دارد پس چرا نباید خدا هم خالقی برتر داشته باشد. در این جا، خدا به عنوان یک پدیده فرض شده است، حال آن که این مفهوم از خدا ساخته ذهن است نه خدایی که بذاته وجود دارد و بی نیاز از علت است.

بنابر این اگر خداوند چنین موجودی است که هستی و عشق و بی نیازی و فیاضیت مطلق و بی پایان است، بدون این که هیچ حد و قید و نقصان و ظلمت و نیازی داشته باشد، پس نمی تواند همچون موجودات محدود و ناقص، نیاز به کسی بالاتر از خود داشته باشد که به عنوان خالق، محتاج او باشد.

چرا که خود اوست که همه هستی را و همه برتری ها و حدود را ایجاد کرده است و بدون او هیچ چیزی وجود ندارد تا بتوان خالقیت هم برای آن توهم کرد.

اما در ذهن بسیاری از مردم، مفهوم درستی از خدا وجود ندارد چرا که خدا بالاتر از هر مفهومی است. لذا تصور اکثر اذهان ضعیف از خدا فقط شامل صفت خالق بودن اوست، آن هم به معنایی مشابه با هر خالق حادثی دیگر با این تفاوت که خدا خالقی است باعظمت تر به حدی که تمام آنچه می بینیم اعم از سیارات و تمامی کیهان، همه را آفریده؛ همچون فرشته ای باعظمت که البته جا دارد سؤال شود این خدای باعظمت آیا خود،خالقی ندارد؟ بنابراین این تصورو ایده، هرچند که موجودی است با عظمت، اما خدا نیست چرا که منظور از خدا آن ذاتی است که مستجمع جمیع صفات کمال و فاقد همه صفات نقصان است و مقید به هیچ قیدی از قیود و محدود به هیچ حدی از حدود نیست و هستی مطلق و یگانه و بی نیازی است که بذات خود دارای این صقات است نه این که کسی این صفات را به او داده باشد.

خدایی که نیاز به خالق داشته باشد و بتوان در مورد او این سؤال را مطرح نمود که چه کسی خالق و موجد خود او بوده، در واقع مفهومی است ناقص که البته خدا منزه از آن است و بلکه از هر فهم و درک و ذهنیتی و لو در دقیق ترین و صحیح ترین شکل آن برتر و بالاتر است.

آنچه گفته شد را می توان با مثال ها و سؤال هایی به ذهن نزدیک و ساده تر کرد؛ مثلا می دانیم رطوبت هر چیز از آب است. اما رطوبت آب از چیست و از کجاست؟ چربی همه غذاها از روغن است. چربی روغن از چه و از کجاست؟ شوری همه چیز از نمک است. شوری نمک از کجاست؟ پاسخ این است که رطوبت برای آب و شوری برای نمک و چربی برای روغن ذاتی آنها است. همچنین هنگامی که سؤال شود هستی هر موجودی از خدا است پس هستی خدا از کیست؟ پاسخ می دهیم: هستی خدا ذاتی او و از خود او است و از جای دیگر نیست

منبع:

[1] سبحانی، جعفر، عقاید اسلامی در پرتو قرآن حدبث و عقل، ص 120-121، نشر بوستان کتاب، 1386 ، قم


free b2evolution skin
27
دی

ضرورت وجود امام..


دلایل عقلانی لزوم و ضرورت وجود امام و دلایل عقلانی اثبات امامت را بیان کنید.

امامت در اسلام از اهمیت خاصی برخوردار است و قرآن مجید آن را آخرین مرحله ی سیر تکاملی انسان می داند که تنها پیامبران اولوالعزم بدان رسیده اند و در باره ی حضرت ابراهیم (ع)می فرماید: به یاد آور هنگامی که پروردگار ابراهیم او را با وسایل گوناگونی آزمود و او آزمایش خود را کامل کرد (و از عهده آنها برآمد) خدا به او فرمود: من تو را امام و رهبر مردم قرار دادم، ابراهیم گفت: از دودمان من (نیز امامانی قرار ده)، خداوند فرمود: پیمان و عهد من (امامت) هرگز به ستمکاران نمی رسد [1] ، ( و تنها آن گروه از فرزندان تو که پاک و معصوم اند شایسته این مقام اند).

از این آیه استفاده می شود که این مقام بس والا است که حضرت ابراهیم(ع) بعد از دارا بودن مقام نبوت و رسالت در آخر عمر و پس از پشت سر گذاشتن آزمایش های سخت بدان نایل آمد.

مقام امامت در بسیاری از موارد با مقام نبوت جمع می شود و پیامبر اولوالعزمی همچون حضرت ابراهیم خلیل (ع) به مقام امامت نیز می رسد و از آن روشن تر جمع شدن مقام رسالت و نبوت و امامت در شخص پیامبر اکرم (ص) است.

و نیز ممکن است در مواردی این مقام (امامت) از رسالت و نبوت جدا شود. همانند ائمه(ع)که تنها وظیفه ی امامت را بر عهده داشتند، بدون آن که وحی بر آنان نازل شود.

ادله ی عقلی امامت عامه در تمام زمان ها عبارت اند از:

الف: برهان لطف: نبوت و امامت یک فیض معنوی از جانب خداوند است که بر اساس قاعده لطف باید همیشه وجود داشته باشد. قاعده لطف اقتضا می کند که در میان جامعه ی اسلامی امامی باشد که محور حق بوده و جامعه را از خطای مطلق باز دارد.

الطاف وجود امام غایب را می توان در موارد زیر برشمرد:

1.حراست از دین خداوند در سطح کلی. [2]

2. تربیت نفوس مستعد.

3. بقای مذهب.

4. وجود الگویی زنده که بتواند مقتدای مردم قرار بگیرد

ب: برهان علت غایی: در علم کلام ثابت شده که خداوند از افعال خود هدف و غرضی دارد و چون خداوند کمال مطلق است و نقص در او راه ندارد، غایت افعال الاهی به مخلوقات برمی گردد و غایت وجود انسان، انسان کامل است؛ یعنی انسان مانند درختی است که میوه ی آن وجود انسان کامل است

ج: برهان امکان اشرف:

در فلسفه قاعده ای مطرح می شود، به نام قاعده امکان اشرف و معنای آن این است که ممکن اشرف باید در مراتب وجود اقدم از ممکن اخس باشد… [3]

در عالم وجود، انسان اشرف مخلوقات است و محال است که وجود، حیات، علم، قدرت و جمال و… به افراد انسان برسد قبل از آن که این کمالات به انسان کاملی که حجت روی زمین است، رسیده باشد.

د: برهان مظهر جامع:

هویت مطلقه ی خداوند در مقام ظهور، احکام وحدت بر او غلبه دارد و در وحدت ذاتی مجالی برای اسمای تفصیلی نیست. از طرف دیگر در مظاهر تفصیلی که در عالم خارج ظاهر می شوند، احکام کثرت ، غالب بر وحدت است . این جاست که فرمان الاهی مقتضی صورتی اعتدالی است که در آن وحدت ذاتی و یا کثرت امکانی بر یکدیگر غلبه نداشته باشد، تا بتواند مظهری برای حق از جهت اسمای تفصیلیه و وحدت حقیقیه باشد و آن صورت اعتدال همان انسان کامل است. [4]

علامه حلی (ره) در توضیح کلام خواجه نصیرالدین طوسی به بعضی از این ضرورت های وجود امام اشاره کرده و می فرماید:

1. وجود پیامبر ضروری است تا شناخت عقلی بشر، به واسطه ی بیان نقلی تقویت شود؛ زیرا اگر چه انسان با نیروی عقل بسیاری از حقایق از اصول و فروع دین را درک می کند، ولی گاهی در اعماق وجودش وسوسه ها و تزلزل هایی وجود دارد که مانع از اعتماد بر آن و انجام آنها می گردد، اما هنگامی که این احکام عقلی با بیان پیشوای الاهی تقویت گردد، هر گونه تزلزل و شک و دودلی زدوده خواهد شد و انسان با قوت قلب به سوی یافته های عقلی خود خواهد رفت.

2. بسیاری از امور وجود دارد که عقل، حسن و قبح آن را درک نمی کند و باید دست به دامان پیشوایان الاهی گردد، تا بتواند خوبی و بدی آنها را دریابد.

3. بسیاری از اشیا مفید و برخی دیگر زیان بارند و انسان تنها با فکر خود قادر به درک سود و زیان همه ی آنها نیست. این جاست که احساس نیاز می کند، تا کسی سود و زیان اشیا را برای او بیان نماید و این کار تنها از عهده ی پیشوایان الاهی که با منبع وحی در ارتباط هستند بر می آید.

4. انسان موجود اجتماعی است و اجتماع بدون داشتن قوانینی که حقوق همه ی افراد را حفظ کند و آنها را در مسیر صحیح پیش ببرد؛ سامان نخواهد یافت و به کمال مطلوب نخواهد رسید، تشخیص این قوانین به طور صحیح و اجرای آنها جز به وسیله ی رهبران آگاه، پاک و معصوم صورت نخواهد گرفت.

5. انسان ها در درک کمالات و تحصیل علوم و معارف و کسب فضایل متفاوت اند، بعضی از آنها توانایی حرکت در این مسیر را دارند و برخی عاجز و ناتوانند. رهبران الاهی گروه اوّل را تقویت و گروه دوم را یاری می کنند،تا هر دو گروه به کمال ممکن برسند.

6.با توجه به تفاوت مراتب اخلاق در انسان ها، تنها راه برای پرورش این فضایل، رهبران پاک و معصوم هستند.

7. پیشوایان الاهی از ثواب و عقاب و پاداش و کیفر الاهی در برابر طاعت و گناه آگاهی کامل دارند و هنگامی که دیگران را از این امور آگاه کنند، انگیزه نیرومندی برای انجام وظیفه در آنان پیدا می شود. [5]

با توجه به این که امامت چیزی جز استمرار خط نبوت نیست، غالب این فلسفه ها که در ضرورت نبوت بیان شده است، در مورد امامان معصوم نیز ثابت است. به بیان دیگر خداوندی که نوع بشر را برای پیمودن راه کمال و سعادت آفریده است، همان گونه که باید برای هدایت او پیامبرانی را که متکی بر نیروی وحی و دارای مقام عصمت باشند مبعوث کند، لازم است برای تداوم این راه، بعد از رحلت پیامبران، جانشینان معصومی قرار دهد تا جامعه ی انسانی را در رسیدن به سر منزل مقصود کمک کنند و به یقین بدون آن (جانشینان پیامبر) این هدف ناتمام خواهد ماند؛ زیرا اولاً: عقول انسانی به تنهایی برای تشخیص تمام عوامل و اسباب پیش رفت و کمال، قطعاً کافی نیست و گاهی حتی یک دهم آن را نیز تشخیص نمی دهد.

ثانیاً: آیین انبیا بعد از رحلت آنان، ممکن است دست خوش انواع تحریفات گردد. برای جلوگیری از تحریف لازم است پاسدارانی معصوم و الاهی باشند، تا از آن پاسداری کنند. درست است که خداوند در باره ی قرآن مجید فرمود: «انا نحن نزلنا الذکر و انا له لحافظون [6] » یعنی: «ما قرآن را فرستادیم و خود حافظ و نگهبان آن هستیم.» اما حفظ دین باید از طریق علل و اسباب آن باشد که این اسباب همانا امامان معصوم (ع)هستند.

ثالثاً: تشکیل حکومت الاهی و برقراری عدل و قسط و رسانیدن انسان به اهدافی که برای آن آفریده شده است، جز از طریق انسان های معصوم ممکن نیست؛ زیرا به گواهی تاریخ حکومت های انسانی همیشه در مسیر منافع مادی افراد یا گروه های خاصی سیر کرده و تمام تلاش آنها در همین راستا بوده است و همان گونه که بارها آزموده ایم عناوینی مثل دموکراسی و حکومت بر مردم یا حقوق بشر و مانند آن پوششی است برای رسیدن به اهداف شیطانی قدرت ها و آنها با استفاده از همین ابزار مقاصدشان را به شکل مرموزی بر مردم تحمیل کرده اند.

رابعاً: ادامه و استمرار دستورات دین در جوامع نیاز به وجود امامان خبیر و آگاه به تمام جزئیات و دقایق دین دارد، تا در هیچ لحظه ای کوچک ترین نقطه ابهامی برای کسی باقی نماند.

از آنچه گفتیم به خوبی ضرورت و فلسفه وجود امامان معصوم معلوم می گردد.

منابع:

[1] . « و اذا ابتلی ابراهیم ربه بکلمات فاتمهن قال انی جاعلک للناس اماماً قال و من ذریتی قال لا ینال عهدی الظالمین »بقره، 124.

[2] .شریف العلماء، کشف القناع، ، ص148.

[3] .طبا طباءی، نهایة الحکمة، صص319و 320.

[4] . نک: تمهید القواعد، ص 172؛جوادی آملی، عبد الله، تحریر تمهید القواعد، ، ص 548- 555.

[5] . نک. شرح تجرید، ص 271 (با کمی تلخیص و اقتباس) ،به نقل از پیام قرآن ، ج 9، ص 38-37 .

[6] . حجر، 9.


free b2evolution skin
27
دی

چگونگی شناخت خدا..

چگونه می‌شود خدا را شناخت و به او تکیه کرد و عاشق او شد؟

مفهوم واژه خداوند، از عمومی ترین و ساده ترین مفاهیمی است که هر انسانی حتی منکران وجود خداوند نیز تصویری از آن در ذهن خود دارند، هر چند شناخت حقیقت و کنه ذات خداوند برای انسان ممکن نیست.
راههای شناخت خداوند در یک دسته بندی کلی به راههای زیر تقسیم می شوند:
الف ـ راه عقل مثل برهان امکان و وجوب
ب ـ راه حسی و تجربی مثل برهان نظم
ج ـ راه دل یا برهان فطرت
اما این که چگونه می شود به ذات او تکیه کرد باید گفت: کسی را که بر او توکل می کنیم باید دارای دو فضیلت باشد:
1- علم کافی نسبت به امری که به او محول شده و از او یاری خواسته شده است.
2- قدرت و توانایی بر انجام آن کار.
خداوند چون دانای به آشکار و نهان است و علم هیچ چیزی بر او پوشیده نیست و نیز بر همه چیز قادر و تواناست، در همه احوال بهترین دوست و اطمینان بخش ترین پشتیبان و وکیل است.
درباره راههای عشق ورزیدن به خداوند نیز باید به چند نکته توجه شود:

1. منشأ و سرچشمه عشق، درک کمال محبوب و معشوق است. 2. انسان موجودی «کمال جو» و «جمال خواه» است. 3. ذات مقدس خداوند کمال و جمال مطلق و منشأ و سرچشمه همه خوبیها و زیباییهاست. بنابراین؛ انسان از درون ذات خود عاشق خداوند است هر چند ممکن است در اثر انحرافات فکری و عملی چیز دیگری را خدای خود قرار دهد، و به همین جهت کار انبیای الهی بر طرف نمودن این انحرافات و زدودن غبار نادانی و غفلت و پاک نمودن صفحه ی دل از آلودگیهاست.
بدون تردید عشق حقیقی را نشانه هایی است و برای این که انسان حقیقتاً به خدای عشق آفرین عاشق شود باید با تهذیب نفس و سلوک در مسیرهای روشن شرعی که توسط عارفان حقیقی یعنی امامان معصوم(ع) تعیین شده است خود را به این نشانه ها نزدیک و نزدیکتر سازد تا به حقیقت و نورانیت او دست یافته و طعم عشق راستین را بچشد.

نشانه های عشق انسان به خداوند:

1. خدا را بر همه محبوب های خود ترجیح دهد؛ در باطن و ظاهر مطیع خدا و در همه ی امور موافق او باشد.

2.اولیا و همه بندگان مطیع خدا را به جهت او دوست بدارد؛ و با همه مهربان باشد.

3. لقای خدا را بر بقای خود ترجیح دهد.

4.هر چیزی را در برابر عشق به خداوند حقیر شمارد؛ با مال و جان در راه محبوب، مجاهده کند.

5. همه اوقات، مستغرق ذکر خدا باشد.

6. آسایش و آرامشش در قرب او باشد.

7. از حضرت حق راضی و خشنود باشد.

8. به کلام محبوب (قرآن) عشق ورزد.

9. بر خلوت و مناجات با محبوب، حریص باشد.

10. عبادت برای او آسان باشد.

11. همه کافران و عاصیان را دشمن بدارد.1

منبع:

محمدرضا کاشفی، آیین مهرورزی، صص 85-98؛ رساله عرفان و تصوف، مجموعه پرسش و پاسخ دانشجویی، چاپ دوم، صص219 الی237.


free b2evolution skin
25
دی

راهکار صحیح مبارزه با امواج ماهواره

درادمه مبحث پیشین باید اینگونه بحث را ادمه داد.مولا علی (ع) فرمودند: ” فرزند زمان خویشتن باش”. این جمله گهربارشاید در مورد شیوه مبارزه با امواج ماهواره نیز مفید باشد. امروزه دشمن با آخرین تکنولوژی(امواج ماهواره ای) در حال حمله می باشد و ما با قدیمیترین روش (جمع اوری دیشها)در حال مبارزه هستیم و مسلم است که شکست می خوریم.

در حال حاضر شصت و پنج درصد مردم کشور بر طبق آمارهای رسمی دارای دیش های ماهواره هستند و بر طبق همین آمار اکثر بینندگان ماهواره نیز خانواده ها می باشند، حال سوال این است که آیا خدای نکرده اکثر خانواده های ما افرادی دین گریز و مشتاق دیدن برنامه های مبتذل هستند؟ پاسخ منفی است اما به راستی چرا این آمار بزرگ در مورد بینندگان ماهواره وجود دارد؟ پاسخ این سوال بسیار ساده است ولی متاسفانه ما خود را به نشنیدن زده ایم. واقعیت این است که صدا و سیمای ما تنها تهران و چند شهر بزرگ کشور را می بیند و برنامه ریزی برای پخش برنامه های سرگرم کننده را براساس این شهرها انجام می دهد، در حالیکه بسیاری از مردم کشور ما در شهرهای کوچک و روستاها زندگی می کنند که واقعا به جرئت می توان گفت تنها تفریحشان دیدن تلویزیون می باشد.

اما تلویزیون ما از صبح تا دقیقا هشت شب هیچ برنامه سرگرم کننده ای ندارند و تازه از هشت شب است که سریال های تلویزیونی آغاز می شوند و همین سریالها نیز بنا بر سیاست مسوولان صدا و سیما نباید با هم هم پوشانی داشته باشند و لذا اگر یکی از سریالها ضعیف باشد (که اکثرا نیز اینگونه است)، این خانواده ها حق هیچ انتخاب دیگری ندارند و دقیقا شبکه های ماهواره ای از این خلا بزرگ نهایت استفاده را کرده اند که نمونه آن شبکه فارسی وان می باشد که از صبح تا شب در حال پخش سریال های سرگرم کننده می باشد و خانواده ها به ناچار به سمت این شبکه ها جذب می شوند، اما راهکار چیست؟ راهکار این است که حداقل ۱۰ شبکه سریال و سرگرمی راه اندازی شود که از صبح تا شب به پخش برنامه های سرگرم کننده بپردازند و مجال خودنمایی را به شبکه های مبتذل ماهواره ای ندهند.

چگونه است که صدا و سیما برای عرب زبانان جهان شبکه ۲۴ ساعته(ifilm) پخش فیلم و سریال فارسی با هزینه های بسیار کلان دوبله و… راه اندازی نموده است ولی از مردم خود این موارد را دریغ میکند؟ در پایان بار دیگر این جمله مولا علی (ع) را تکرار می کنم: “فرزند زمان خویشتن باش”

ادامه مطلب حتما مطالعه شود….

صفحات: 1· 2


free b2evolution skin
25
دی

آگاهی از اهداف شوم دجال زمانه...

در ادامه مبحث قبلی باید بگیم میزان دلبستگی  به ماهواره را نمی توان با سبک چماق برداشتن و کوبیدن بر سر برنامه های ماهواره ای و یا تکرار زیاد عیوب و پیامدهای سوء آن به نفرت و جدایی این دجال بزرگ کرده، از بین برد بلکه باید برای این منظور ریشه های رفتاری خرید ماهواره و نشستن پای برنامه های آن را بررسی و چاره اندیشی کرد.

تحقیقات نشان می دهند که ریشه های اصلی خرید ماهواره در بین خانواده های ایرانی عبارتند از:

1) نا آگاهی 2) لذت گرایی و دور بودن از فضای معنوی 3) توجیهات سطحی 4) جوّ زدگی 5) عدم دریافت شبکه های ملی با آنتن های معمولی 6) بی کاری 7) شکست در رابطه با همسر به ویژه رابطه های خاص 8) تلویزیونی شدن خانواده ها ؛ که کار کردن و رفع هر کدام از این دلایل که خود معلول دلایل دیگر هستند فرصتی بلند و کاری دقیق و برنامه ریزی شده می خواهد.

اکثر کارشناسان و محققان بر این باور هستند که آگاهی یکی از مهم ترین شرایط پذیرش و یا عدم پذیریش ماهواره در خانه است، به طور کلی در جامعه ما برداشت برخی افراد از برنامه های ماهواره ای بسیار ساده لوحانه و همراه با قضاوتی خوشبینانه است.

صفحات: 1· 2


free b2evolution skin
25
دی

جامعه آثاری زنان ..

زنان از لحاظ آماري نيمي از جامعه، اما از لحاظ آثاري همه جامه را فرا گرفته اند و به همين دليل بايد بلنداي فكري خود را ارتقا داده و كيفيت تاثيرگذاري خود را در كانون خانواده و به طبع جامعه افزايش دهند. .امروز در شرايطي حق طلبي زنان، انحراف مسير خود را دنبال مي كند كه مجامع جهاني با شعار استيفاي حق، ظلم نوين را مرسوم كرده اند.

ما پاسخگوي برخي جهالت ها و ناهنجاري هاي نظري و عملي زنان به اصطلاح روشنفكر داخلي و خارجي نيستيم ولي به آنها توصيه مي كنيم، افق فكري خود را ارتقا دهند و اميدواريم به مرحله اي برسند كه به جاي نقد قوانين متعالي اسلام، همانند زنان‌آزاده جهان در برابر اين همه غفلت در اعطاي جايگاه انساني به زن سرتسليم فرود آورند.


free b2evolution skin
23
دی

ارسال سرباز فرهنگی از طریق امواج

ما سواران کشتی های قاره پیمای شیک و شکیل نیستیم در واقع ما در اقیانوس جهانی شدن نقش کنده های سرگردانی را بازی می کنیم که باید مواظب باشیم با کشتی های قاره پیما برخورد نکنیم و اوت نشویم سیاستمداران بر این عقیده تاکید دارند که؛ ما می توانیم با فرستادن سرباز فرهنگی و ارسال آن از طریق امواج، سرزمین های مختلف را به تسخیر خود درآوریم چرا با صرف هزینه های هنگفت و از بین بردن وجهه اجتماعی خود جنگ ابزاری به راه اندازیم؟

امروزه در جهان دو گفتمان به عنوان دینی و غربی در تقابل و ستیز با هم قرار دارند در این میان، آن گفتمانی می تواند پیروز شود که به سلاح قدرت مجهز باشد، یکی از گلوله های این سلاح به کارگیری رسانه است. ماهواره نیز مانند کتاب، روزنامه، مجله، تلویزیون و اینترنت یک رسانه جمعی و گروهی است، برای بهره جویی یا عدم استفاده از رسانه های جمعی نمی توان مانیفست و بیانیه صادر کرد، بهره گیری از رسانه فراتر از لق لقه های زبانی است.

نقطه خروجی برنامه های ماهواره خانواده است از این رو این پدیده بیشترین آسیب را به خانواده و زن وارد می کند. بدحجابی و بی حجابی، تزلزل بنیان خانواده، کاهش جمعیت و افزایش طلاق از مهم ترین آسیب های وجود ماهواره در خانواده ها است و اگر زنان متقاعد شوند ماهواره پدیده ای نامناسب است حل آن راحت تر خواهد بود. زنان می توانند با سرانگشت خود، مسئله ماهواره را حل کنند.آگاهی مهم ترین سد در برابر عملکرد رسانه ها است و در این میان یک تقابل اساسی و جهانی وجود دارد اگر خودتان را از رسانه محروم کنید مصون نخواهید بود.

باید از تهدیدهای ماهواره به عنوان فرصت استفاده کرد، می توانیم با بکار گیری تکنولوژی های غربی و اعمال مهندسی معکوس از این ابزار به نفع خودمان استفاده کنیم. و برای آنکه در حصار رسانه قرار نگیرید باید ابزار مهم فرهنگی خود را دو دستی چسبید و از آن به عنوان اسلحه استفاده کنید، مقابله این نیست که درب ها را ببندیم از سوی دیگر به این معنا نیست که یک بفرمای اساسی به دشمنانمان بدهیم و بگوییم بیایید مدیریت فکری ما را در دست بگیرید.مدیران باید تلاش کنند با افزایش عقل همگانی، بصیرت و ایجاد آگاهی، جوانان را از ماهواره بگیرند نه ماهواره را از جوان.اگر جوان ایرانی دارای کار و جایاه اجتماعی باشد هیچگاه شبکه های مبتذل اجتماعی و یا اعتیاد را در شان خود نمی بیند و از آنان فاصله می گیرد.

گزیده سخنان آقای فلاحی عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد ایلام


free b2evolution skin
4
دی

تعارف دروغکی..

عَنْ‏ أَبِي جَعْفَرٍ عليه السلام قَالَ:  إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ جَعَلَ لِلشَّرِّ أَقْفَالًا وَ جَعَلَ مَفَاتِيحَ تِلْكَ الْأَقْفَالِ الشَّرَابَ وَ الْكَذِبُ شَرٌّ مِنَ الشَّرَاب‏

حضرت باقر عليه السلام فرمود: خداى عز و جل براى بدى قفلهائى قرار داده، و كليدهاى آنها را شراب قرار داده، و دروغ بدتر از شراب است.

منبع:الكافي،جلد ‏2، صفحه 339 باب الكذب …..


گاهي انسان به راحتي براي تعارف دروغ مي گويد.

داستانك:

مادر يكي از نمايندگان مجلس از دنيا مي رود و دفتر يكي از مراجع پيام تسليتي به اين عنوان آماده مي كند.

“جناب دكتر ….خبر ارتحال مادر شما به آيت الله العظمي ……رسيد ؛ ايشان با تمام وجود ناراحت شدند و…”

اين پيام را به آن مرجع براي تاييد نشان مي دهند . مرجع تقليد مي گويد من با تمام وجود ناراحت نشدم؛اين را عوض كنيد.

پيام را تصحيح مي كنند و مي نويسند:

صفحات: 1· 2


free b2evolution skin
4
دی

خلاص شدن یکی از عوامل دروغگویی

يكي از عوامل دروغ خلاص شدن از دست كسي است.

به عنوان مثال:

فرزندمان به ما مي گويد :آن اسباب بازي را مي خواهم . و ما مي گوييم فروشي نيست.

ويا دخترمان آن عروسك را مي خواهد و ما مي گوييم برق دارد.

و يا به فرزندمان كه شلوغ مي كند مي گوييم فلاني دعوايت مي كند(درحالي كه دعوايش نمي كند)

و يا حوصله جواب به سوالاتش را نداريم ؛ مي گوييم نمي دانم.

و… كه اينها همه دروغ است.

داستانك:

صفحات: 1· 2


free b2evolution skin