بای ذنب قتلت ؟ به کدامین گناه کشته شدند؟؟
ع
عقاید سلفی باطل و باقیمانده عقاید نکبت جاهلی عرب است به اسم اسلام بر علیه اسلام عقاید جاهلی و باطل آنها ،برای گرگهای درنده است نه آدمی / اعمال وحشیانه آنها نماد عقاید غیر شرعی غیر عقلی و کفرآمیز ومنفور آنهاست
در مقابل تبلیغات این وحشیان جاهل کودن، همه انسانها باید بسیج شوند هر کس اینها را محکوم نکند در جرم اینها شریک است مخصوصا بزرگان خواص و مفتی های اهل تسنن هر گونه کوتاهی آنها ،اکنون خیانت و جنایت است/ سکوت جوامع بشری تا کی،و تا کی آزاد اندیشان مدعیان حقوق بشر شرمنده اند / همه مفتی ها و مبلغان جنایات علیه بشری مثل جنایاتکاران نازی باید مورد پیگرد جهانی قرار گیرند.
تصاویر منتشر شده از کشتار شیعیان سوریه که فقط به جرم شیعه بودن توسط وهابیون تکفیری با فجیع ترین وضع قتل عام شدند دل هر بیننده ای را به درد می آورد. کودکانی که هنوز تکلیفی بر آنان نیست و قدرت تشخیص و اختیار دین و مذهب را ندارد بدست این مسلمان نماهای وهابی ذبح می شوند. آیا می توان نام “مسلمان” بر این مسلمان نماها گذاشت؟ تا چه رسد آنان را به اسلام منتسب کرد
شیعه مظلوم بود، مظلوم است و مظلوم خواهد ماند.فرقی نمیکند در مدینه و کوچههای بنی هاشم سیلی به صورت دختر پیامبر (صلی الله علیه واله)و همسر امیرالمومنین (علیه السلام) بزنند، یا در کوچههای بحرین، مصر، پاکستان، عراق، عربستان، سوریه و در جای جای این جهان با گلولههای وهابی-آمریکایی سینهی شیعیان را بشکافند. شیعه مظلوم بود، مظلوم است و مظلوم خواهد ماند و همین مظلومیت است که در نهایت شیعه را در تمام این کرهی خاکی سربلند خواهد نمود؛ شیعیان منتظرند تا منتقم آل محمد(عجل الله تعالی فرجه) برسد.
شباهت داعش با آنچه درباره آخر الزمان گفته شده...
علائمی که برای آخرالزمان در روایات گفته شده، برخی قطعی هستند و برخی خیر… همچنین این علائم را با قاطعیت نمیتوان بر افراد و اتفاقات تطبیق داد و صرفا میتوان درباره شباهتهای آنها با آنچه در روایات هست، صحبت کرد.
احادیث علائم قبل و هنگامه ظهور در کتب مختلف آورده شده است. مثلا در جلد 29 کتاب احقاق الحق و ازهاق الباطل، (مولف کتاب بیش از 400 سال قبل، این کتاب را تالیف کرده است و در سال 1019 قمری از دنیا رفته است و کتاب را آیه الله مرعشی احیا کردند.) سیدمرعشی رحمهالله احادیثی در این موضوع آورده است که یکی از آنها را در اینجا نقل میکنم.
یکی از علائم ظهور پرچمها و قیامهای قبل از ظهور حضرت است خصوصا پرچم سیاه (رایات سود) که البته با توجه به احادیث مشخص میشود که چندین دعوت و قیام با پرچم سیاه داریم که برخی ناحق هستند.
در صفحه 410 کتاب مذکور حدیثی منسوب به امیرالمومنین آورده شده که فرمودند: «إذا رأيتم الرايات السود فالزموا الأرض، فلا تحركوا أيديكم ولا أرجلكم ، ثم يظهر قوم ضعفاء، لا يؤبه لهم، قلوبهم كزبر الحديد، هم أصحاب الدولة ، لا يفون بعهد ولا ميثاق ، يدعون إلى الحق ، وليسوا من أهله ، أسماؤهم الكنى ، ونسبتهم القرى ، وشعورهم مرخاة كشعور النساء حتى يختلفوا فيما بينهم ، ثم يؤتي الله الحق من يشاء»
زمانی که پرچمهای سیاه را دیدید، به زمین بچسبید و حرکتی نکنید. سپس قومی ضعیف ظاهر میشوند که مورد اعتناء نیستند. دلهایشان مانند آهن است. آنها اصحاب دولت هستند. به عهد و میثاق پایبند نیستند. به حق دعوت میکنند اما اهلش نیستند. اسامی آنها کنیه است. نسبت آنها شهرهاست. موهایشان مانند زنان است. [به غلطهایشان ادامه میدهند] تا اینکه بین آنها اختلاف پیش میآید سپس خدا حق را به هر کس بخواهد میدهد.
پرچم داعش سیاه است (تصویر فوق) و اینکه گفته شده «حرکتی نکنید» ممکن است به این معنا باشد که «حرکتی علیه آنها انجام ندهید» یا ممکن است منظور این باشد که «به آنها نپیوندید»
اینکه گفته شده «دلهایشان مانند آهن است» هم شاید کنایه از خشونت و سنگدلی آنان باشد که داعشها در این زمینه شانه به شانه چنگیزخان مغول میزنند.
اینکه گفته شده آنها اصحاب دولت هستند هم میتواند معانی مختلفی داشته باشد که بسیاری از آن معانی بر داعش قابل تطبیق است.هم أصحاب الدولة: می بینید که میگویند که به خودشان لقب داده اند: دولت اسلامی عراق و شام. لا يفون بعهد ولا ميثاق: به هیچ عهد و میثاقی پایبند نیستند. می بینید که حقوق اسرای جنگی را. به راحتی هرچه تمام تر می کشند. يدعون إلى الحق: عبارت روی پرچم سیاه را ببینید، نوشته است: لا اله الا الله محمد رسول الله. و ليسوا من أهله: اما اهل حق نیستند.
تطبیق اینکه گفته شده «به حق دعوت میکنند اما اهلش نیستند» بر داعشها هم بس واضح است. حتی به حقی که خودشان به آن معتقدند (فقه اهلتسنن یا حتی وهابیت) پایبند نیستند.
اینکه گفته شده «اسامی آنها کنیه است» و «نسبشان اسم شهرهاست» هم با کمی تامل بیشتر آشکار میشود. اسامی بسیاری از سران آنها به صورت کنیه است (ابوفلان) و نسب و فامیلی آنها هم اسامی شهرها و کشورهاست… الشیشانی(چچنی)، الجولانی، البغدادی، الحرانی و …
____________________
پینوشت: همانطور که گفته شد اینها تنها گمانهزنیهایی بر تعیین مصداق آن حدیث بود و امیدواریم که اینطور بوده باشد و وعده آخر این حدیث هم به زودی محقق شود انشاءالله.
شبی در حجر اسماعیل
طاووس یمانی میگوید: شبی وارد حجر اسماعیل شدم. امام سجاد علیه السلام نیز وارد شد و به نماز ایستاد، بسیار نماز خواند و سپس به سجده رفت. با خود گفتم: مردی است صالح از خاندانی نیک، به دعایش گوش دهم (ببینم چه میگوید و چگونه دعا میکند، دقّت کردم) شنیدم که در سجدهاش به خدا عرض میکرد:
عُبَیدُکَ بِفِناءِکَ، مِسکینُکَ بِفِناءکَ، فَقیرُکَ بِفناءکَ، سائِلُکَ بِفناءکَ؛
خدایا! بنده کوچکت به در خانهات آمده! مستمندت به در خانهات آمده! تهیدستت به در خانهات آمده! درخواست کنندهات به در خانهات آمده!
«طاووس یمانی میگوید: هر گرفتاری برایم پیش آمد این دعا را خواندم و آن گرفتاری بر طرف شد.» (1)
امم سجاد علیه السلام فرمودند:اَلدُّعاءُ یَدفَعُ البَلاءَ النّازِلَ وَ ما لَم یَنزِل.(2)
دعا بلای نازل شده و نازل نشده را برطرف میکند.
پینوشتها:
1- ارشاد مفید، ج 2، ص 144.
2- اصول کافی، ج 2، ص 469.
منبع:
جلوههای تقوا، ج 3، محمدحسن حائری یزدی
خاک قبر حضرت عباس علیه السلام
حاج شیخ اسماعیل نائب ،فاضل و عابد معاصر و دارای تالیفات فراوان که این جانب (شیخ علی فلسفی)افتخار شاگردی او را داشتم فرمود:متولی حرم حضرت ابوالفضل علیه السلام فرمود :من به گوش درد ی مبتلا شدم و کارم به جایی رسید که تمام دکترای بغداد از طبابت من عاجز شده و به من توصیه کردند که به بیمارستان خارج بروم.
در یکی از بیمارستانهای خارج ،تحت برنامه ،بستری شدم و پس از معاینه و آزمایش ،اعضای شورای پزشکی گفتند :باید عمل جراحی شوم ،ولی گفتند :نود درصد امکان خطر وجود دارد .
گفتم :امشب را به من مهلت بدهید تا فکرم را بکنم و جوابتان را بدهم . در ان شب خیلی ناراحت و غمگین شدم اما یک مرتبه با خودم گفتم:تمام مریض ها از خاک کربلا شفا می گیرند ،و من که خود متولی قبر مطهر هستم ،از این فیض محروم باشم ،خوشبختانه قدری از خاک قبر “حضرت عباس علیه السلام"با خود برداشتم . با حال و توجه خاصی مقداری از ان خاک را در گوشم ریختم و خوابیدم .
صبح دیدم دیگر چرک خارج نمی شود و درد آن ساکت شده.
دکترها برای گرفتن پاسخ پیش من آمدند ،گفتم:باز گوش مرا مورد آزمایش قرار دهید،اینها تا معاینه ،کردندعارضه کاملا بر طرف شده ،فورا کمیسیون پزشکی تشکیل دادند و در باب این معجزه بحثهایی کردند،در طول بحث نظریاتی داده شد و قرار شد نظر خودم را در این مسئله جویا شوند.
من در جواب گفتم :من بوسیله ی خاک قبر حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام شفا پیدا کردم.
با عجب گفتند :آیا از خاک قبرآقا حضرت عباس علیه السلام چیزی باقی مانده ؟
گفتم :بله ،مقداری که داشتم به آنها دادم .سه روز تربت حضرت را در آزمایشگاه قرار دادند دیدند خاک و خون است اثر شفا در آن می باشد.
این چند وقتی که درآن کشور بودم در همه ی مجالس و محافل از این معجزه و کرامت حرف زده می شد و عده ی زیادی از کافران شیفته ی آن بزرگوار شده بودند . گروهی هم از نزدیک شاهد این قضیه بودند ،به اسلام گرایش پیدا کردند.
منبع:
علی میر خلف زاده، کرامات العباسیه، ص75
عین و شین و قاف عشق است حسین
آقا جان ناکام اونی نیست که ازدواج نکرده از دنیا بره
ناکام اونی که کربلا رو نبینه و بمیره .
ارباب
مگه بچه شیعه چندتا آرزو داره
آقاجان جز دیدن روی مهدی و دیدن کربلای تو آقاجان آرزویی ندارم.
مولا بسه انقد عکس حرمتو دیدم
بسه هرکی اومد برام تعریف کرد
میدونم باکارام دل تو رنجوندم ولی آقا فقط یه کربلا
خجالت میکشم پیش رفیقام وقتی بحث کربلاست هرکی میگه چند بار رفته
بعد من هنوز عکس حرم و دیدم
آقا قسمت بدم
قسم بدم به مشک پاره
قسم بدم به طفل 3 ساله
قسم به فرق شکافته
آقا بسه دوری مولا
بسه انتظار
یه شب جمعه تو حرم باصفات
خیلی از امام رضا خواستم
آقا بغض گلومو گرفته
مولا تا جوونم دوسدارم بیام
آقاجان، جان مادرت زهرا
جان فرق شکافته مولا
ماه شعبان و صلوات شعبانیه !
کسی که از این دعوت بزرگ آگاه شود، باید بکوشد که از دعوت شدگان این دعوت گردد. این جانشین و برادر او امیرالمؤمنین علیه السلام است که می فرماید: «از زمانی که ندای منادی رسول خدا صلوات الله علیه را که برای روزه این ماه ندا می کرد شنیدم، هیچ گاه روزه این ماه را از دست نداده و در تمام عمرم آن را از دست نخواهم داد؛ اگر خدا بخواهد.»
یکی از اعمال این ماه عزیز خواندن صلواتی است که به صلوات شعبانیه معروف می باشد.
محتوای صلوات شعبانیه
این صلوات شامل برکات ماه و کارهایی که باید برای رسیدن به این برکات انجام دهیم می باشد.
این دعا با صلوات هایی شروع می شود که توجه به شئون نبی اکرم صلی الله علیه و آ له و ائمه معصومین علیهم السلام می باشد؛
«وَ جَعَلَ صَلَاتَنَا عَلَیْکُمْ وَ مَا خَصَّنَا بِهِ مِنْ وَلَایَتِکُمْ طِیباً لِخَلْقِنَا وَ طَهَارَةً لِأَنْفُسِنَا وَ تَزْکِیَةً لَنَا وَ کَفَّارَةً لِذُنُوبِنَا».
یکی از اعمال این ماه هم کثرت صلوات است. باطن صلوات تعظیم در برابر نبی اکرم (صلی الله علیه و آ له) و ائمه اطهار (علیهم السلام) و شئون ایشان است که این تعظیم طریق سجده در مقابل خدای متعال می باشد.
«اللهم صل علی محمد و آل محمد الفلک الجاریة فی اللجج الغامرة یأمن من رکبها و یغرق من ترک ها»
انسان سالک می بایست در این دنیا حالت غریق داشته باشد که در روایات هم تأکید شده است در غیر این صورت انسان مبتلای به شرک می شود.
حالت غریق چگونه حالتی است؟
حالت غریق یعنی کسی که در اوج نیاز، از همه تکیه گاه ها منقطع گردیده است. این توجه مقدمه درک حضور خداوند و رسیدن به مقام اخلاص است: «فَإِذا رَکِبُوا فِی الْفُلْکِ دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصینَ لَهُ الدِّینَ فَلَمَّا نَجَّاهُمْ إِلَی الْبَرِّ إِذا هُمْ یُشْرِکُون» (عنکبوت:65)
انسان تا مضطر نشود و حالت غریق پیدا نکند، متکی به خدا نمی شود و تا متکی نشود در سلوک خود به نتیجه نمی رسد؛ یعنی حتی به ریاضات و عقل و عبادات خود نباید تکیه کند. وقتی این حالت در انسان شکل گرفت کشتی نجات او اهل بیت علیهم السلام خواهند بود.
باطن این ماه از شئون نبی اکرم (صلی الله علیه و آ له) و شفاعت ایشان است. خداوند این ماه را محفوف به رحمت و رضوان خودش قرار داده و اگر انسان اهل سیر در این ماه شد پایانش رضوان الهی است
شرط نجات چیست؟
شرط نجات، رسیدن به حالت غریق است چرا که تا احساس نیاز نکند و خود را مستغنی نداند این دستگیری اتفاق نمی افتد. عبور از همه فتنه ها و ابتلائات نیز با تکیه بر این تکیه گاه ممکن است.
«اللهم صل علی محمد و آل محمد الکهف الحصین و غیاث المضطر المستکین و ملجإ الهاربین و عصمة المعتصمین»
«وَ إِذِ اعْتَزَلْتُمُوهُمْ وَ ما یَعْبُدُونَ إِلاَّ اللَّهَ فَأْوُوا إِلَی الْکَهْف؛ (الکهف:16) انسان وقتی از بت ها کناره گرفت و احساس غربت به او دست داد و جز خدا را نخواست، به کهف حصین پناه می آورد.»
اینکه سر حضرت سیدالشهدا (علیهم السلام) بر سر نیزه این آیه را می خواندند: أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحابَ الْکَهْفِ وَ الرَّقیمِ کانُوا مِنْ آیاتِنا عَجَبا (الکهف:9) اشاره به این حقیقت دارد که واقعاً اصحاب کهف آیات عجیب خداوند نبوده اند بلکه اصحاب سیدالشهدا آیات عجیب بوده اند که در این فتنه به کهف حصین یعنی سیدالشهدا پناه آورده اند.
غیاث المضطر المستکین: غوثی که خداوند برای دستگیری مضطرین قرار داده است ائمه معصومین(علیهم السلام) هستند. این اضطرار و اعتزال از مراحل متکامل سیر و سلوک معنوی انسان مؤمن است که ترکیبی از خوف و عجز است. این حالت را باید در همه احوال زندگی داشته باشیم چرا که حقیقتاً فقیر هستیم. کسی که ملتفت به این فقر مستمر خودش نیست دنبال پناهگاهی هم نیست.
ملجاء الهاربین: اگر برای انسان هرب حاصل شد از شیطان و اهوای نفس خود به این ملجاء می رسد.
عصمه المعتصمین: انسان باید در همه امور خود اهل اعتصام و توکل باشد حتی در خودسازی و سلوک خود.
مشکل اساسی نرسیدن به اضطرار واقعی است!
بنابراین مشکل ما در این است که به حالت اضطرار و هارب و مستکین و معتصمین نرسیده ایم که اگر برسیم معصومین (علیهم السلام) را به عنوان کهف و غیاث و ملجاء و عصمت خواهیم یافت.
باطن ماه شعبان را درک کنیم!
این صلوات ها مقدمه این نکته پایانی صلوات ها است: «هذا شهرُ نبیک سیدُ رسلک شعبان الذی حففته بالرحمه و الرضوان الذی کان رسول الله صلی الله علیه واله و سلم یدأب فی صیامه و قیامه فی لیالیه و ایامه بخوعاً لک فی اکرامه و اعزامه الی محل همامه»
ماه شعبان و صلوات شعبانیه !
باطن این ماه از شئون نبی اکرم (صلی الله علیه و آ له) و شفاعت ایشان است. خداوند این ماه را محفوف به رحمت و رضوان خودش قرار داده و اگر انسان اهل سیر در این ماه شد پایانش رضوان الهی است.
رضوان چه مقامی است!
رضوان؛ مقامی فوق همه مقامات بهشت است : «وَ رِضْوانٌ مِنَ اللَّهِ أَکْبَر» (التوبة:72) و باید دانست که این مقام رضوان بدون شفاعت و دستگیری اهل بیت (علیهم السلام) بدست نمی آید : «بکم یسلک الی الرضوان»
چه کنیم تا به رحمت و رضوان این ماه برسیم؟
«اللهم فاعنا علی الاستنان بسنته فیه و نیل شفاعت لدیه»
ما باید تمسک کنیم به سنت حضرت و مُستَن به این سنت بشویم که در سایه این تمسک به شفاعت حضرت برسیم و این استنان به سنت باعث می شود که خود را در معرض رحمت این ماه قرار دهیم.
چه شفاعتی را در خواست می کنیم!؟
«اللهم اجعله لی شفیعاً مشفعا» شفیعی است که شفاعتش مقبول است، «وطریقاً الیک مهیئا و اجعلنی له مُتبعا حتی القاک یوم القیامة راضیاً و عن ذنوبی قاضیاً قد اوجبت لی منک رحمةً و الرضوان».
طریق و واسطه همه عالم نبی اکرم (صلی الله علیه وآله) است و تبعیت، لازمه این سیر و سلوک است.
یوم القیامه راضیاً: اشاره به همان مقام رضوان است.
عن ذنوبی قاضیاًو … : مقام شفاعت حضرت که به وسیله آن به رحمت و رضوانی که محفوف به این ماه است می رسیم.
«و انزلتنی دار القرار و محل الا خیار»
اخیار دسته ای هستند که به صورت مستقیم برخوردار از نور حضرات هستند؛ انتم نور الا خیار.
آمده است که در هر روز شعبان در وقت زوال [وقت ظهر شرعی] و در شب نیمه آن این صلوات را که از حضرت زین العابدین علیه السلام روایت شده خوانده شود .
اینک با هم این صلوات را زمزمه می کنیم :
صفحات: 1· 2
اندازه مهر و محبّت خداي عالم به بندگانش
زيارت رسول اكرم حضرت محمّد صلّي الله عليه و آله و سلّم آرزوی او بود. برای ابن کار تصميم گرفت به «مدينه» برود. در راه، چند جوجه ی پرنده ديد. آن ها را برداشت تا به عنوان هديه براي پيامبر خدا رسول اكرم صلّي الله عليه و آله و سلّم ببرد. مادرِ جوجه ها پرواز كنان از راه رسيد. جوجه هايش را در دستِ مرد، اسير ديد. به دنبالِ مرد به راه افتاد. پرنده، پرواز کنان او را دنبال مي كرد.
موسای آل فاطمه
شیخ مفید مینویسد: چون حضرت را پیش هارون آوردند، به حضرت گفت: این دنیا چیست؟ و برای چه كسانی است؟ حضرت فرمود: برای شیعیان ما مایه آرامش و برای دیگران مایه آزمایش است. هارون گفت: پس چرا صاحب آن، آن را در برنمیگیرد؟ جواب داد: در حالی كه آباد بود از او گرفته شده است و وقتی آباد شد صاحب آن، آن را در برمیگیرد.
هارون گفت: شیعیان شما كجایند؟ امام در جواب، این آیه را قرائت كرد: «كفار اهل كتاب و مشركان از كفر خود دست بردار نبودند تا آن كه برای ایشان از جانب خدای دلیلی روشن بیامد»(بینه/1)، هارون گفت: پس بدین ترتیب ما كافریم؟! فرمودند: نه، ولی همچنانید كه خدا فرموده: «آیا نمیبینید كسانی را كه نعمت خدا را تغییر داده و كفر پیشه خود ساختند، چگونه مردم خود را به هلاكت افكندند» (ابراهیم /28).
در این هنگام هارون به خشم آمد و با حضرت رفتار تندی كرد.1
منبع:کتاب اختصاص شیخ مفید ، ص262
خرم آن شهر که در کشور دل جا دارد....
“فتح خرمشهر فتح خاک نیست، فتح ارزشهای اسلامی است. خرمشهر شهر لاله های خونین است.
راز خوشبختی من خفته در قلب من است
تو کجا می گردی قلب من این وطن است
خاک مادرزادی خانه ی اجدادی
این وطن ارثیه ی پشت در پشت من است
هیچ ابر قدرتکی مرد تسخیرش نیست
زن اگر تهمینه مرد اگر تهمتن است
گریه ها کرده وطن تاب آورده وطن
مام پر درد وطن مادری شیرزن است
قلب من خانه ی من خانه ی زخم به تن
خسته ام از جانی که گرفتار تن است
من به مرگ آگاهم مرگ را می خواهم
هم وطن ها را هم دشمن آتش زدن است.
پاسخ امام علی علیه السلام به سوالات سخت
پاسخ به سوال سخت 1
کعب الاحبار از حضرت امیر علیه السلام پرسید؛ کیست که پدر نداشته ؟
کیست که اهل و عشیره نداشته ؟
کیست که قبله اى نداشته ؟
آن حضرت علیه السلام فرمود: کسى که پدر نداشته عیسى علیه السلام است ؛ کسى که عشیره نداشته آدم است ؛ کسى که قبله اى ندارد، خانه کعبه است که خودش قبله است .
امیرالمومنین علیه السلام به او فرمود: هنوز هم بپرس !
کعب الاحبار: آن سه موجود زنده کدامند که در رحمى نبوده و از بدنى بیرون نیامده اند؟
امام على علیه السلام فرمود: عصاى موسى ، ماده شتر ثمود، و قوچ ابراهیم .
على علیه السلام هنوز هم بپرس !
کعب الاحبار: تنها یک سوال مانده که اگر به آن پاسخ دهى تو خودت هستى .
امیرالمومنین علیه السلام : بپرس !
کعب الاحبار: کدام قبر بوده که صاحبش را گردش داده است ؟
على علیه السلام آن ماهى بود که به فرمان خداوند یونس را در شکم خود فرو برد و در دریاها گردش مى داد!!!
صفحات: 1· 2