24
بهمن

برده گیری مجازی و سلب اختیار

145535239424-11-1394_11-50-58_-_.png

ثروتمندان و سیاستمداران بی دین سعی میکنند ،تمام تمایلات و خواسته‌های انسان‌ها را مدیریت کرده و مانند برنامه و نرم‌افزاری‌ که بر روی سیستمی نصب شده باشد، اهداف خود را پیاده و پیگیری کنند.

انسان‌ها ناخواسته اسیر بازی برده‌گیری مجازی می‌شوند و نخواهند توانست از آن بیرون آیند.
آیا بردگی غیر از این است که اختیار را از انسان سلب کند و عنان قدرت و آزادی خود را در دست دیگری دهد که او برایش تصمیم بگیرد و اراده‌اش را از وی بگیرد.

انسان در تار و پودی که ناخواسته خود را به آن تنیده است، فرصتی برای بندگی و تفکر به اهداف خلقت خود نخواهد داشت. چون دائم برنامه‌های جدیدی برای پرکردن زمان او طراحی می‌شود.

نوشته‌ حاضر نشانگر مخالفت با فضای جدید و نو که بشریت با سعی و تلاش به آن دست پیدا می‌کند، نیست.
بلکه توجه مخاطبان را به نکته‌ای که مغفول مانده است جلب می‌کند و آن نکته؛ تحول، مدیریت و بازنگری در رابطه با ابزارها وفضاهای تولید شده توسط انسان است.

یک طرف هوا و هوس خود را محور قرار داده است و همه بشریت را فدای این خودخواهی می‌کند. در طرف دیگر محور خود و هوای نفسانی نیست، بلکه خدا و ارزش‌های والای الهی قرار دارد.
افراد دلسوز و دغدغه‌مندی که نگران رشد و تعالی ارزش‌های والای انسانی هستند، اگر به صحنه نبرد در این فضا ورود جدی پیدا کنند و فضای مجازی را در دست بگیرند، یک انقلاب بزرگ و فراگیر در جهان مجازی رخ خواهد داد.
این انقلاب باعث حضور پر رنگ‌تر آرمان‌های انسانی در جهان خواهد شد که انسان‌ها نیازمند آن هستند.
و این یعنی مقدمات عصر ظهور موعود که خداوند و انبیاء به وقوعش مژده داده‌اند


free b2evolution skin


فرم در حال بارگذاری ...

20
بهمن

خنده کفار، بهای ضد انقلابی

شهید نواب صفوی

چرا برخی بدون اینکه دنبال منفعت خاصی باشند به کفار باج می‌دهند؟! 

طبق آیۀ قرآن، یکی از خصلت‌های منافق اینست که جامعۀ اسلامی را به کفار می‌فروشد که کفار بهش لبخند بزنند! بدون اینکه دنبال منفعت خاصی باشد!! چرا؟ چون یک حس_روانی دارد که میل دارد کفار تحویلش بگیرند، حال می‌کند. اما اگر مؤمن تحویلش بگیرد، حال نمی‌کند.

خداوند می‌فرماید: «منافقان را بشارت ده كه عذابى دردناك براى آنان است* همان كسانى كه كافران را به جاى مؤمنانْ سرپرست و دوست خود مى‏گيرند آيا عزت و قدرت را نزد آنان مى‏ طلبند؟ يقيناً همه عزت و قدرت فقط براى خداست؛ بَشرِّ الْمُنَافِقِينَ بِأَنَّ لهَُمْ عَذَابًا أَلِيمًا* الَّذِينَ يَتَّخِذُونَ الْكَافِرِينَ أَوْلِيَاءَ مِن دُونِ الْمُؤْمِنِينَ أَ يَبْتَغُونَ عِندَهُمُ الْعِزَّةَ فَإِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ جَمِيعًا(نساء/138و 139)

یکی از خصلت‌های منافقین، این است که دنبال عزیز شدن پیش کفار است. دنبال خنده کفار هستند. جامعه اسلامی را به کفار می‌فروشد که کفار به او لبخند بزنند. نه اینکه دنبال منفعت خاصی باشد، نه! بدون اینکه دنبال منفعت خاصی باشد؛ یک حس_روانی دارد که میل دارد کفار تحویلش بگیرند، حال می‌کند. اما اگر مؤمن تحویلش بگیرد، حال نمی‌کند.

آقا! اگر یک بی‌دین و ظالم شما را تحویل گرفت، باید به تو بربخورد، بگو: خب که چی؟! این لبخندی که به او می‌زنی، چه فایده ایی دارد؟! اما اگر مؤمن تحویل گرفت، خوشحال بشو. یکی از ویژگی‌های منافق که قرآن ذکر می‌کند این است که آبرو پیش کفار می خواهد. بعضی‌ها در انقلاب آبروی خودشان را از دست می‌دادند، تا پیش ضد انقلاب عزیز شوند. هرجا فکر کردی گناه به نفعت هست، اشتباه کردی.

امیرالمؤمنین علیه سلام فرمودند: «خدا انسان را از هیچ چیز نهی نفرموده، مگر اینکه او را از آن بی‌نیاز کرده! ؛ مَا نَهَى اللَّهُ سُبْحَانَهُ عَنْ شَيْ‏ءٍ إِلَّا وَ أَغْنَى عَنْه‏».(غرر/9573) گناه، انسان را از منافعش دور می کند. حتی از لذت بیشتر. در روایت دیگر می فرماید: «خدا به هیچ چیزی دستور نمی‌دهد، مگر اینکه انسان را در راه انجام آن کار کمک می‌کند؛ ما أمَرَ اللّهُ سُبحانَهُ بشي‏ءٍ إلّا و أعانَ علَيه‏»(غرر/9572)
شهید نواب شور انقلاب را در خیلی از بزرگان حال انقلاب ایجادکرد و…
منبع تصویر:@talabegram
منبع متن:@panahian_ir


free b2evolution skin
آراي كاربران براي اين مطلب
5 ستاره:
 
(1)
4 ستاره:
 
(0)
3 ستاره:
 
(0)
2 ستاره:
 
(0)
1 ستاره:
 
(0)
1 رأی
ميانگين آراي اين مطلب:
5.0 stars
(5.0)
نظر از: مرکز تخصصی تفسیر شاهین شهر [عضو] 

22بهمن این روز بزرگ خجسته باد

1394/11/21 @ 16:00
نظر از: الزهرا واوان [عضو] 
5 stars

سالگرد انقلاب آمد پدید
انقلابی چون سپیده پرنوید
فجر رستن، فجر رستن، فجر شوق
فجر بشکفتن چو گل در باغ ذوق
دهه شکوهمند فجر مبارک باد
سلام -خدا قوت

1394/11/21 @ 14:42
نظر از: ستاره طیب [عضو] 

سلام
بسيار عالي
به منم سر بزنيد ممنون
http://reyhanah.kowsarblog.ir/
…………………………………….
پاسخ:
سلام علیکم
متشکرم
ان شا الله در اولین فرصت از وبلاگتان بازدید خواهم داشت.
موفق باشید

1394/11/20 @ 19:49


فرم در حال بارگذاری ...

20
بهمن

درسی از زندگی در کلام امام

خاطرات امام

خانم زهرا مصطفوی (دختر امام):
.
.
ايشان به دختر من هنگام عقد نصيحت کردند که:
«تو هر وقت شوهرت وارد مي شود و ديدي خيلي عصباني است و حتي در آن عصبانيت به تو تهمت زد و يک چيزهاي خلاف گفت، تو در آن موقع به ايشان هيچي نگو، بعد از آنکه از عصبانيت افتاد، بعدها بگو اين حرفت تهمت بوده»
و بعد برگشتند رو به داماد کردند و گفتند:
«شما هم همين طور، اگر يک وقتي وارد شديد و ديديد ايشان عصباني است، آن موقع تذکرات را ندهيد»

           منبع:
          کتاب برداشت هایی از سیره امام خمینی رحمه الله علیه جلد 1 صفحه 54


free b2evolution skin


فرم در حال بارگذاری ...

20
بهمن

ناسیونالیست ها و خاک ایران

ناسیونالیست
من نمیدونم این ناسیونالیست ها.

◀️چطور حرف از خاک ایران میزنن…
در صورتی که شاه ایران، خیلی راحت بحرین و به انگلیسی ها داد! در پیمان سعدآباد؛ قسمتی از ارتفاعات آرارات به ترکیه و اروند رود به عراق واگذار شد…!

◀️چطور حرف ازخون آریایی میزنن…
در صورتی که وقتی صدام به پشتوانه آمریکا و غرب به ایران حمله کرد، فقط این یاران خمینی بودن که هشت سال جنگیدن و تن ها را سپر توپ و تانک دشمن کردند تا یک وجب از خاک ایران کم نشه و ناموس مردم به دست بیگانگان نیفتد!

◀️چطور حرف ازغیرت ایرانی میزنن…
در صورتی که محمدرضا میخواست قانون کاپیتولاسیون رو علیه مردم کشورش امضا کنه، که به موجب آن؛ ارزش یک سگ آمریکایی از پادشاه ایران بالاتر میشد! و باز هم این خمینی بود که زیر بار ذلت این ننگ نرفت!

◀️چطور حرف از وفاداری شاه به مردم کشورش میزنن…
در صورتی که شاه کشور، از مملکت میگریزد و بعدش یک هواپیما از طلا و جواهرات این مردم با خود میبرد!

◀️چطور حرف ازفرهنگ سه هزار ساله ایرانی میزنن…
در صورتی که خود آنها با برهنگی، هم در داخل کشور و هم آن طرف مرزها، آبروی ایران و بردن! حال آنکه فردوسی در شاهنامه یکی از امتیازات دختران ایران را پوشیدگی میداند و میگوید:
چنین گفت شیرین که ای مهتران

جهان گشته و کار دیده سران

به سه چیز باشد زنان را بهی

که باشند زیبای گاه مهی

یکی آنک با شرم و با خواستست

که جفتش بدو خانه آراستست

دگر آنک فرخ پسر زاید او

ز شوی خجسته بیفزاید او

سه دیگر که بالا و رویش بود

بپوشیدگی نیز مویش بود …


free b2evolution skin


فرم در حال بارگذاری ...

19
بهمن

بزرگترین آرزوی یک امام

بزرگترین آرزوی من این است که مردم ایران از چنگال ظلم نجات پیدا کنند و صاحب کشوری باشند آزاد و مستقل . دارای نظامی اسلامی که در آن حقوق انسانها آنچنان که اسلام دستور داده است رعایت شود و در راه پیشرفت و ترقی و سعادت انسانی سرمشق برای تمام ملت ها باشند .

امام روح الله ، ٢٣ دی ماه ١٣٥٧ صحیفه امام ، جلد ٥ ، صفحه ٤٤٠


free b2evolution skin


فرم در حال بارگذاری ...

19
بهمن

آزادی بعد از انقلاب...

درتهران یکی می گفت:
خوش به حال مسافرکش های به سمت میدان آزادی…!
آزادانه فریاد می زنند:
آزادی!
آزادی!
آزادی!
اما عابران خسته ای هم می پرسند:
آزادی چند؟
و من عابری را دیدم که نا آشنا بود و از راننده سؤال کرد:
اصلا آزادی کجاست؟!
و راننده با لحنی معنادار گفت: ” آزادی قبل از انقلاب بود! “
من به او گفتم: بستگی دارد در کدام سو ایستاده باشی،
اگر از “غرب” بخواهی به آزادی برسی٬
آزادی قبل از انقلاب است!
ولی از سمت “امام حسین(ع)” که به آزادی نگاه کنی٬
می بینی که آزادی٬ درست “بعد از انقلاب” قرار دارد…
پس بنگر که کجا ایستاده ای و از کدام سو به آزادی می نگری؛
طرف امام حسین (علیه السلام) یا طرف غرب


free b2evolution skin


فرم در حال بارگذاری ...

19
بهمن

انقلاب در آیینه نسل چهارم

پیوند: http://nojavan.khamenei.ir

درست است که می‌گویند «تن آدمی شریفست به جان آدمیت» اما برخی مواقع برخی آدم‌ها مهم‌‌تر و گرامی‌تر هم می‌شوند. آدم‌ها مهم می‌شوند چون چشم‌هایی به آن‌ها دوخته می‌شود نه بخاطر بعد که آن لحظه تمام شد؛ تو می‌مانی و خاطرات آن مواقع و قضاوتی که به‌جا می‌ماند.مهم می‌شوی؛ از تو چشم بر نمی‌دارند؛ چون آرزویشان هستی. معنی حیات ابدی می‌دهی. راه بی‌مرگی امتداد در فرزندان است. شاید از همین‌رو است که قرآن به دشمن و جسارت‌کننده به پیامبر(ص) می‌فرماید “هو الابتر". یعنی بدون نسل و امتداد.

در یک سپاه، تا زمانی که پرچم برافراشته باشد سپاه زنده است. به همین دلیل است که دشمن تلاش می‌کند تا پرچمدار سپاه را بزند و فرماندهان٬ قوی‌ترین و بهترین رزمندگانشان را در سمت پرچمداری قرار می‌دهند. یک جامعه زنده نیز؛ زنده است چون پرچم ارزش‌ها بین نسل‌هایش دست به دست می‌شود.

نسل‌ها به دلیل تغییر ابزارها و شرایط و تجربیات جدید زندگی، با یکدیگر متفاوتند. این تفاوت خود عامل پیشرفت و سرعت‌گرفتن جامعه است. البته گاهی هم این تفاوت به شکاف نسلی منجر می‌شود. یعنی ارزش‌های نسل قبلی برای نسل بعدی بی‌معنا می‌شود. درست مثل انقلاب فرانسه که نسل بعد از انقلاب‌کنندگان هیچ نسبتی بین خود و ارزش‌های نسل قبلی تعریف نکردند و انقلاب فرانسه بلافاصله در همان نسل اولش پایان یافت.

...

هر نسلی وقتی به دوره “نو+جوان"ی می‌رسد مهمتر از قبلش می‌شود. چون ماموریت پیدا می‌کند تا پرچم جامعه‌اش را در دست بگیرد. انقلاب اسلامی را نسل اولی‌ها پیروز کردند. آن‌ها نسل موسسند. حکومت اسلامی را آن‌ها بنا کردند. نسل دوم حافظ مرزهای فیزیکی بودند. جنگ تحمیلی با فداکاری و ایثار این نسل به دفاع مقدس تبدیل شد. آن‌ها نگذاشتند پرچم نسل اول حتی یک میلی‌متر جابجا شود.

نسل سوم همان دهه شصتی‌ها هستند. دهه شصتی‌ها که از نسل گذشته‌شان امنیت نظامی را به ارث برده بودند؛ در دوران نو+جوان‌یشان، مصادف با چالش انقلاب اسلامی در محیط‌های نظری و دانشگاهی شد. نماد آن ماجرای کوی دانشگاه سال 78 بود. نتیجه تمام آن چالش‌ها مرزبندی جنبش دانشجویی با آن حوادث بود و روز 24 تیر 78. نسل سوم تجربه حفاظت از محتوای انقلاب را دارد. در این دوره است که به همت سه نسل، ادبیات انقلاب اسلامی به عنوان ادبیات مطلوب جامعه فراگیر می‌شود. استقبال‌ نسل سوم از اعتکاف‌ها، هیئات، راهیان نور و تشییع پیکر شهدا در شهرها(که این دو تای آخر میراث نسل دوم است) نمادها و نشانه‌های اتصال نسل سوم به نسل دوم انقلاب بود. پرچم به دست پرچمدارش رسیده بود. همین تجربه 78 بود که به میان‌داری همین نسل کشور از پرتگاه فتنه 88 به سلامت عبور کرد.

هفتادی‌ها تجربه متفاوت دیگری هم دارند. امروز دهه هفتادی‌هایی در سراسر دنیا هستند که در خاک آرمیده‌اند و محل عروجشان دمشق است و سامرا. آن‌ها را “شهدای مدافع حرم” می‌نامیم. این شهدا فقط از جوانان ملت ایران نیستند بلکه جوانانی از لبنان و عراق و افغان و … هستند که دوش به دوش یکدیگر خارج از مرزهای جغرافیایی از ارزش‌هایمان دفاع می‌کردند.

تجربه سوم هفتادی‌ها این است که آن‌ها می‌بینند شهدای امروز انقلاب اسلامی شهدای نخبه ی علمی هستند. شهید احمدی روشن، شهید شهریاری و …

تجربه‌های هفتادی‌ها و ابزارهای دستشان باعث شده است این نسل ویژگی‌های متمایزی پیدا کند:

1. یکی از جنگ‌های مهم امروز این نسل، جنگ علم است.کشورها تلاش می‌کنند تا مرزهای علمی را در اختیار خود بگیرند. هر کشوری در این حوزه قوی‌تر، پیشرفته‌تر و بهتر. نسل چهارم نسل دانش‌بنیان است.

2. هفتادی‌ها یکی از ابزارهای دستشان ابزارهای اینترنتی است. حالا با هر وسیله‌ای. چه تلفن همراه، چه رایانه خانگی و لب‌تاپ. این نسل، نسل دیجیتال است.

3. محیط فعالیتشان دیگر مرز جغرافیایی ندارد. همانطور که در میدان نظامی، شهدای امروز ما به محیط جغرافیایی محدود نیستند؛ در محیط فرهنگی هم توانایی ارتباط‌گیری سریع و راحت را با هم‌نسلان خارج از مرز جغرافیایی دارد. اینترنت این مرز را شکسته است.

سرعت تحولات جهانی بسیار بالا رفته است. مرزهای جغرافیایی از بین رفته است. میدان‌های وسیعی در اختیار این نسل قرار گرفته است. دنیا از جنبش‌های جویای حقیقت پر شده است. بحران‌های هویتی، اقتصادی، اجتماعی از میسوری و فرگوسن و وال‌استریت در امریکا گرفته تا مصر و یمن و شرق جهان پر شده است و مردم به دنبال راه حل‌های اساسی برای عبور از بحران‌هایشان هستند. نسل چهارم، با حوادث سرنوشت‌سازی روبه‌رو خواهد شد.

نسل چهارم انقلاب اگر به محتوا مجهز باشد، اگر حواسش باشد می‌تواند راه‌حل انقلاب اسلامی را با ابزاری که دارد به دنیا منتقل کند. به همین دلیل باید همانطور که ابزارش بین‌المللی است؛ نگاهش و تحلیلش هم بین‌المللی باشد.

هفتادی‌ها امروز پرچم در دستشان است و آن‌ها همانند نسل سومی‌ها، ملقب هستند به افسران جنگ نرم. «افسر جوان جنگ نرم، تو صحنه است؛ هم به دستور عمل میکند، هم صحنه را درست میبینید؛ با جسم خود و جان خود صحنه را می‌آزماید.»* چشم‌ها به او برای انجام ماموریتش دوخته شده است که “مردم دیده ما جز به رخت ناظر نیست.”

*بیانات رهبر انقلاب اسلامی در دیدار اساتید دانشگاه مرداد 1388

کمیل خجسته


free b2evolution skin


فرم در حال بارگذاری ...

13
بهمن

اولین شب حضور

 

ورود امام به وطن

خاطره ای از رهبر معظم انقلاب؛

حضرت امام خمینی پس از بازگشت به کشور در روز 12 فروردین و سخنرانی در بهشت زهرا به مدرسه رفاهی منتقل شدند. اما حضور ایشان در این مدرسه یک روز بیشتر به طول نینجامید و فردای آن روز به مدرسه علوی (در همان نزدکی) نقل مکان کردند. حضرت آیت الله خامنه ای در خاطراتشان از شب 13 بهمن ماه چنین نقل کرده اند:

آن شب در مدرسه رفاه خبر آوردند کسی در عقبی حیاط کوچک مدرسه را می ‏زند. آن زمان چون اسلحه نداشتیم، از آن در با چوب حفظ و حراست می ‏شد. خلاصه در را باز کردند. دیدیم امام هستند، آن هم تنهای تنها و شاید حاج احمدآقا نیز همراه ایشان بود و از در دیگر آمده بود.

صدای شوق‏ انگیز «امام آمد، امام آمد» به همه رسید وده، بیست نفر از کسانی که در آن شب در مدرسه رفاه بودند، امام را دوره کردند و بنا کردند بوسیدن دست ایشان. امام نیز با وجود خستگی زیاد با روی خوش همه را مورد مرحمت قرار دادند. تعجب می‏ کردم امام با اینکه از صبح تا آن موقع یک لقمه غذا و یک لیوان آب نخورده ‏اند و با آن همه خستگی مسافرت و رفتن بهشت زهرا و سخنرانی، چطور می‏ توانند با این روی خوش با مردم برخورد کنند. من هم آمدم و دم در ایستادم و از فاصله یک متری مشغول تماشای ایشان شدم، سال ها بود که امام را ندیده بودم. اما نزدیک تر نرفتم تا حداقل به قدر یک نفر هم که شده مزاحمتی ایجاد نکنم. امام آمدند و رفتند طرف پله ‏های سرسرا که به طبقه دوم منتهی می‏ شد. حدود پنجاه الی شصت نفر پایین پله، مشتاقانه رهبرشان را نگاه می ‏کردند.

امام از پله ‏ها بالا رفتند، همین که به پاگرد رسیدند، رویشان را به جمعیت کردند و چهارزانو نشستند روی زمین. حرکت خیلی جالبی بود. وقتی همه دیدند که امام روی زمین نشستند، آنها نیز متوقف شدند. امام با تبسّم محبت آمیزی از آنها احوال پرسی کردند و شروع کردند به صحبت. آن ده، پانزده دقیقه ای که امام در روی پله‏ ها با تبسم زیبایشان برایمان صحبت کردند، از خاطرات جالب و فراموش نشدنی من است.

منبع: برداشت هایی از سیره امام خمینی، ج3، به کوشش غلامعلی رجایی، موسسه تنظیم و نشر آثار امام، ص 283 و 284

 


free b2evolution skin
نظر از: الله ربی [عضو] 

ممنون از مطلب زیبایتان.انشاء الله موفق و موید باشید.

1396/11/15 @ 08:01
نظر از: محبوبه رحیمی [عضو] 

سلام
خدا قوت وبلاگ خوب و منسجمی دارید استفاده بردیم .
http://basaer.kowsarblog.ir/
………………………………….
پاسخ:
سلام علیکم
متشکرم از حضورتان
موفق باشید

1394/11/16 @ 08:42


فرم در حال بارگذاری ...

11
بهمن

رنگ باختگی وجدان کاری

فضیلت فراموش شده

متاسفانه این روزها وجدان کاری در جامعه خیلی کمرنگ شده است سستی و ضعف در وجدان و فرهنگ کار، به عنوان معضلی جدی درجامعه اسلامی مورد توجه قرار گرفته است همین رنگ باختگی وجدان کاری ما را برآن داشت که در این زمینه مطالعه کوتاهی داشته باشیم.
اگر آدمي از داشتن قلب سليم بي‌بهره باشد بطور قطع چنين انساني از وجدان نيز بي‌بهره است. پس براي بدست آوردن وجدان لازم است قلب را سالم و صحيح نگه داشت والا تلاش بيهوده خواهد شد .اما آنچه در اينجا مهم است اينكه چه ارتباطي بين وجدان و كار وجود دارد و منظور از وجدان كاري چيست؟

در ديدگاه اسلام خداوند ناظر هميشگي و تمام اعمال آدميان است حالا اگر انسان بتواند حضور خدا را درك و وجدان كند قطعاً چنين شخصي احتياج زيادي به پاسبانهاي بشري نخواهد داشت. اما بايد توجه داشت كه چنين نگرش ما را از پروردن آدميان حتي آنهايي كه حضور خدا را درك نمي‌كنند بازدارد لذا اين نظريه مبنا را كار و وجدان قرار مي‌دهد و تمام آدميان را مورد خطاب قرار مي‌دهد.

پس بايد آدميان را با وجدان آشنا كرد تا در جاهايي كه ناظران بشري وجود ندارد ناظر دروني او را بپايد. ناگفته پيداست كه اگر انساني كار خود را با راهنمايي وجدان انجام ندهد قطعاً ناظران بشري هم بطور كامل توانايي واداشتن چنين شخصي به كار را نخواهد داشت.

پس بين وجدان و كار ارتباط تنگاتنگي وجود دارد و اگر در جامعه‌اي آدميان اين ارتباط را مدنظر قرار ندهند قطعاً كارها بصورت ناقص انجام خواهد پذيرفت اگر بگوييم كه در شرايطي ممكن است هيچ كاري هم انجام نپذيرد.

وجدانِ کاري ، جزئي از فرهنگ عمومي است که بسيار پسنديده است. وجدانِ کاري، يعني افراد يک جامعه، خود را در قبالِ آن کاري که پذيرفته اند متعّهد بدانند و نوعي احساس وجدان نسبت به آن داشته باشند و سرِهم بندي و رفع تکليف نکنند و آن کار را به صورت کامل انجام دهند.

 با توجه به آنچه گفته شد مي‌توان از وجدان كاري تعريفي را ارائه كرد:‌

«وجدان کاری بازگوکنندة انگیزة درونی است که هر فرد با توجه به آن و با شناخت کامل به وظایف محوله، درصدد انجام بهینة کار خویش برمی‌آید. بنابراین، ملکه‌ای که بر طبق آن کاری بدون احتیاج به محرک‌های خارجی، با دقت و کامل انجام گیرد، برخاسته از وجدان کاری به شمار می‌آید. به‌طور خلاصه می‌توان گفت وجدان کاری برابر است با حالت ثابت درونی که فرد را به انجام درست دقیق کار، با میل و رغبت و اشتیاق ترغیب می‌کند».1

...

پس انساني كه داراي وجدان كار است براي قانون احترام قائل است و آن را در مقام عمل بطور صددرصد اجرا مي‌كند حتي اگر در صورت عدم انجام مجازاتي مواخذاتي در كار نباشد. چنين انساني به هبچ وجه به تساهل و تسامح تن نمي‌دهد و درصدد توجيه آنها برنمي‌آيد.

مقام معظم رهبری در پیام نوروزی سال 74 با تاکید بر اهمیت وجدان کاری فرمودند:

«کسانی که وجدان کاری دارند، کار را عملی صالح، وظیفه ای حقیقی، مسیولیتی اجتماعی و سیاسی و یک عبادت می دانند، رحمت خدا انسانهایی را شامل می شود که وظایف خود را نیکو، محکم، متقن و صحیح انجام دهند و از سرهم بندی و بی اعتنایی به استحکام کار به شدت پرهیز کنند».
داشتن وجدان کاری به فعالیت‌های اجتماعی ارزش و اعتبار می‌بخشد و کسانی که همواره در زندگی کاهلی و کم کاری می‌کنند، آسیب‌های جبران ناپذیری به خود و اجتماع وارد می‌سازند. از بعد فردی لقمه‌های خود را به حرام آلوده می‌سازند و از بعد اجتماعی، چرخه کار جمعی را از حرکت می‌اندازند.

وجدان کاری انسان را وا می‌دارد تا همواره برای تحقق آرمانهای زیر تلاش نماید:

1- کار باید بدون عیب و نقص و در نهایت دقت و صداقت انجام گیرد.

2- کار باید تا سر حد امکان به نتیجه‌های منطقی و تعریف شده منتهی گردد.

3- کار باید به موقع و در زمان مناسب و لازم آن انجام گیرد.

4- کار باید با صرف کمترین هزینه انجام گیرد.

به طور کلی به کار در اسلام اهمیت زیادی داده شده است. کار در اسلام نوعی عبادت محسوب می‌شود. علاوه بر آن در اسلام به اتقان کار و خوب انجام‌دادن آن تاکید بسیاری شده است درحدیثی از پیامبر به این موضوع که به حیات اقتصادی جامعه مسلمانان مربوط می‌شود اشاره شده است.
پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند:

رَحِمَ اللَّهُ اِمرَأً عَمِلَ عَمَلاً فَاَتقَنَه؛2

خداوند فردی را كه كار نیكویی انجام دهد و آن [كار] را محكم ومتقن گرداند، مورد رحمت قرار میدهد.

عوامل موثر بر وجدان‌کاری

* عامل فرهنگی و آموزش در بالا بردن آگاهی و احساس مسئولیت افراد در قبال جامعه‌شان و این‌که آنها باید با کار مفید خود موجب شکوفایی جامعه شوند، بسیار مهم است.

* عامل دیگر عامل شخصی است که در آن افراد برای خود هدف تعیین کرده و برای رسیدن به آن برنامه‌ریزی می‌کنند. چنین فردی از حس مسئولیت بالایی برخوردار است که آن را در محیط کار خود نیز به کار می‌بندد.

* عامل دیگر تربیتی است. به این منظور که باید از همان دوران کودکی در افراد نسبت به درست کار کردن، احساس مسئولیت ایجاد کرد که در این جا خانواده نقش بسیار مهمی ایفا می‌کند.

راهکارهای نهادینه‌سازی وجدان کاری

راهکارهای شناختی
منظور از راهکارهای شناختی، اموری‌ است که باعث تقویت باورهای اساسی مرتبط با وجدان کاری در افراد می‌شود که عبارت‌اند از:

1- توجه دادن به امانت الهی بودن همه امکانات و فرصت‌ها

در آیات 72و73 سورة احزاب، این مطلب یادآوری شده است که همة امکانات و فرصت‌های موجود، امانت الهی‌اند.3

2- توجه دادن به قیامت

وَیْلٌ لِلْمُطَفِّفِینَ الَّذِینَ إِذَا اکْتالُوا عَلَی النَّاسِ یَسْتَوْفُونَ وَ إِذا کالُوهُمْ أَوْ وَزَنُوهُمْ یُخْسِرُونَ أَ لا یَظُنُّ أُولئِکَ أَنَّهُمْ مَبْعُوثُونَ لِیَوْمٍ عَظِیمٍ یَوْمَ یَقُومُ النَّاسُ لِرَبِّ الْعالَمِینَ» (مطففین: 1-6).

کم‌‌فروشی هر صنفی، متناسب خودش می‌باشد؛ معلم، کارگر، نویسنده، فروشنده، مهندس، دکتر و…، هر کدام در انجام وظایف خود کوتاهی کنند، کم‌فروش‌اند.4

3- آگاهی دادن به کارکنان دربارة هدف سازمان

با توجه به تعریفی که برای وجدان کاری ارائه شد، می‌توان چنین تحلیل کرد که وجدان کاری در صورتی محقق می‌شود که با دقت انجام شود؛ یعنی وجدان کاری، صرف انجام کار نیست؛ بلکه انجام کار از روی آگاهی و دقت است. این دو خاصیت وقتی محقق می‌شوند که مدیر کارکنان را نسبت‌به هدف، و نیز چگونگی انجام کار آگاه کند؛ و اگر کارکنان از رسالت سازمان و نیز کیفیت انجام کار آگاهی نداشته باشند، ممکن است کارها را با بی‌میلی و نیز با اتلاف منابع زیاد، انجام دهند؛ ازاین‌رو، هم خود و هم سازمان را دچار سردرگمی نمایند.

4-ایجاد باور به عبادت بودن کار

اساساً کار و اشتغال در بینش توحیدی اسلام، یک ارزش شمرده می‏شود و تلاش بیشتر در کارهای دنیوی و اخروی، زمینة سعادت و رستگاری افراد را در دنیا و آخرت فراهم می‏کند و آنان را تا درجة جهادگران در راه خداوند بالا می‏برد. رسول اکرم(ص) می‏فرماید: کسی که برای تأمین معاش خانواده‏اش تلاش می‏کند، همانند مجاهد در راه خداست .5

چراکه کارها به تمام شدن آنها، و اعمال به پایان‌های درست و کامل آنها تعریف می‌شوند.6

علاوه بر این، متعلق کار هم نباید یک عمل نامشروع باشد. مباحث مکاسب محرمه در فقه، بیانگر این‌گونه شرایط‌اند. به لحاظ فقهی، کارهایی که موجب ضرر به جامعه شود، همانند تولید شراب، کسب معاش از طریق ربا، احتکار و تولید کالا و خدمات نامرغوب، حرام شمرده شده است.

5-توجه دادن به حرمت رشوه

6- توجه دادن به حرمت اسراف و تبذیر

فردی هم که فاقد وجدان کاری باشد و از انجام درست، به‌موقع و دقیق کار بر اساس اصول و ضوابط شرعی و قانونی شانه خالی نماید، جزو اسراف‌کنندگان و برادران شیاطین خواهد بود. بنابراین، توجه دادن به حرمت اسراف و تبذیر هم باعث می‌شود که وجدان کاری در افراد نهادینه‌سازی شود.

راهکارهای رفتاری
منظور از راهکارهای رفتاری، اموری‌ است که به‌طور مستقیم رفتار افراد را به‌سمت انجام درست وظایف و مسئولیت‌های خود هدایت می‌کنند.

1-استفاده از تشویق و تنبیه مناسب

2-تأمین مناسب نیازهای مادی کارکنان

3-استفاده از ارتباطات مفید و مؤثر گروهی

4- رعایت عدالت و برابری

…………………………………

منابع:

1.منطقی، محسن (1375)، “گامی به سوی نهادینه کردن وجدان کاری در سازمان ها"، مجله معرفت، سال پنجم شماره اول، شماره مسلسل 17، تابستان،ص8.

2- مسائل علی بن جعفر و مستدركاتها، علی بن جعفر (علیه السلام) ص ۹۳)

3– صدر؛ سید محمد باقر (1379)، الاسلام یعود الحیاة، مقاله لمحة فقیهه عن مشرع الدستور فی جمهوری اسلامی ایران، قم: مرکز الابحاث وا لدارسات تحقیقیه للشیهد صدر، ص112

4- - قرائتی، محسن (1385)، تفسیرنور ج12، تهران، مرکز فرهنگی درس‌های از قرآن، دوم.ص 412

5- موسسه آل البیت لاحیاء التراث (1406ه.ق)، فقه المنصوب للامام رضا (علیه السلام)، تحقیق موسسه آل البیت قم، مشهد الموتر العالمی للامام رضا (علیه السلام)،ص 208

6- (مجلسی، محمد باقر (1403ه.ق)، بحارالانوار، بیروت، مؤسسه الوفاء، الطبعه الثانیه ج77، ص 156).

7- مقاله محمد رضا رحیمی با عنوان نهادینه‌سازی وجدان کاری با رویکرد اسلامی

 


free b2evolution skin


فرم در حال بارگذاری ...

10
بهمن

کم رنگ شدن احترام به اساتید و ریشه های آن

 

احترام به استاد

حضرت علامه ذوالفنون حسن زاده آملی - حفظه الله تعالی - می فرمایند :

“بنده حریم اساتیدم را بسیار حفظ می کردم در حضور آنها به دیوار تکیه نمی دادم چهار زانو نمی نشستم هنگام سؤال حرف ها را زیاد تکرار نمی کردم با آنها به چون و چرا نمی پرداختم این همه به خاطر آن بود که مبادا سبب رنجش آنها فراهم آید و دلگیر شوند .

همچنین ایشان فرمودند : من یک وقتی در محضر حضرت استاد الهی قمشه ای - رضوان الله تعالی علیه – بودم ایشان چهار زانو نشسته بود و پای راستشان از زیر عبا بیرون بود من که پهلوی ایشان نشسته بودم خم شدم و کف پای ایشان را بوسیدم . ایشان به من فرمودند:  چرا این کار را کردی ؟ بنده عرض کردم : من لیاقت ندارم که دست شمارا ببوسم ، همین که پای شما را ببوسم برای بنده خیلی مایه مباهات است.” منظومة معرفت، ص 40.

در لغت نامه دهخدا واژه »احترام« به معناى حرمت داشتن، بزرگ داشتن، بزرگ داشت و پاسداشت آمده است و براى »حرمت« نيز معناى منزلت، قدر، بزرگى، مرتبت و عظمت بيان شده است. بدين ترتيب، مى توان احترام گذاشتن را به معنى بزرگ داشتن، قدر و منزلت و مرتبت و عظمت قائل شدن و پاس داشتن دانست.

با نگاه به فرهنگ هاى گوناگون درمى يابيم كه ديدگاه هر فرد درباره جهان و هستى و اعتبارى كه براى هر چيزى قائل است ؛ سبب احترام او به برخى براى امور و بى توجهى او به ديگر امور مى شود. همچنين با توجه به فرهنگ ايرانى - اسلامى درمى يابيم كه ارزش علم و معلم در اين فرهنگ بسيار بالاست. اسلام احترام گذاشتن به معلم را حق او مى داند و توصيه مى كند، حتى اگر امير باشيم، به احترام او از جاى برخيزيم و او را بزرگ بشماريم.

امام علی - علیه السّلام -  در این باره فرمودند: اِنَّ من حقِّ العالِمِ أن لا تُكِثرَ علیهِ بِالسْؤال و لا تُعَنّتِه فی الجوابِ و أن لا تُلِحَّ علیهِ اذا كسلَ … «جامع البیان العلم، ج 1، ص 129»

امام علی - علیه السّلام - فرمودند: ازحقوق عالم آن است كه او را سؤال پیچ نكنی و او را در پاسخ دادن به زحمت نیندازی و چون خسته شد به او اصرار نكنی … و رازش را فاش نسازی و نزد كسی از او غیبت نكنی و به دنبال لغزش و عیب او نباشی، اگر لغزید عذرش را بپذیری و بر توست كه به خاطر خدا او را بزرگ بشماری و تعظیم كنی تا وقتی كه امر الهی را پاس می‌دارد، جلوتر از وی ننشینی و اگر حاجتی دارد، برای خدمتش از دیگران پیشی بگیری.

علت توجه بيش از اندازه اسلام به احترام و تكريم معلم، ارزش و اعتبارى است كه براى علم و فوايد آن قائل است.

متأسفانه ارزش و جايگاه علم، عالم و معلم در هيچ نظام آموزشى، به دانش آموزان تعليم داده نمى شود. روشن است كه اگر دانش آموزان با فلسفه احترام به معلم و تكريم او آشنايى داشته و از دلايل آن آگاه باشند، با رغبت و تمايل بيشترى به اين امر مى پردازند، ولى متأسفانه در هيچ دوره آموزشى، مقام معلم و اهميت و اعتبار وى به خوبى و از راه علمى، همراه با فلسفه و بايدها و نبايدهاى آن براى دانش آموزان تشريح نشده است تا آنان با پى بردن به اهميت و اعتبار معلم در احترام و تكريم او بكوشند. افزون بر اين، از آنجا كه به علت سياست هاى اشتباه و نادرست فرهنگى، سياسى و اقتصادى، امروزه ارزش پول و ثروت از علم و دانش بيشتر شده است، دانش آموزان گرايش چندانى به علم و دانش و صاحبان آن ندارند.

سؤالى كه در اينجا مطرح است، اين است كه به رغم ارزش و اعتبارى كه اسلام براى معلم قائل شده است،دلايل كم رنگ شدن احترام به اساتيد و معلمان و ريشه هاى اين امر را بايد در كجا جست و جو كرد؟

...

احترام به نقش معلم و استاد در جامعه  در گسترش ادب و احترام  را می توان مهم ارزیابی کرد. برپا و برجا که از گذشته در مدارس رایج بود نفعی به حال معلم نداشت بلکه نوعی تمرین و احترام به بزرگتر و یک فرد عالم و باسواد و پیشکسوت برای دانش‌آموزان بود. ولی با کاهش توجه به معلم و نقش وی در جامعه از ابهت مقام بزرگتر و پیشکسوت در نظر دانش‌آموزان کاسته شده است.


دانشجویان در سالهای اخیر به اساتید احترام کمتری می گذارند این امر در علل مختلفی می تواند ریشه داشته باشد. به عنوان مثال ، نبود الگوهای رفتاری کافی برای نسل جوان از یک طرف، تاثیرات منفی رسانه‌ها (کارتون، فیلم و برنامه‌های تلویزیونی بی‌محتوا) راديو، تلويزيون، مطبوعات و به طور كلى رسانه هاى جمعى، در افزايش يا كاهش منزلت معلمان مؤثرند؛ زيرا اين رسانه ها، قدرت فراوانى در تغيير ذائقه فرهنگى، علمى، اقتصادى، اجتماعى و اخلاقى هر جامعه دارند. آنها مى توانند با نكوداشت مقام معلم، اثر فراوانى بر جامعه بگذارند.
متأسفانه، در سال هاى اخير هيچ يك از قهرمانان محبوب و موفق كارهاى راديويى و تلويزيونى يا مطبوعاتى نقش معلم را ايفا نكرده اند و دست اندركاران اين رسانه ها ترجيح داده اند كه قهرمانان آنها، دكتر، مهندس، سرمايه دار، تاجر،مدير و مانند آن باشد و اگر هم در كارى به معلمان پرداخته اند، چنان غيرتخصصى و به دور از واقعيت بوده كه كمكى به پاسداشت مقام معلم نكرده است. به يقين پرداختن رسانه ها به مقام و منزلت معلمى مى تواند تا حدودى به بازگرداندن احترام به آنان كمك كند.

از طرف دیگر، باعث شده است که ارزش‌های اخلاقی چندان در جوانان نهادینه نشده باشد.امروزه برخى از جوانان و نوجوانان بسيارى از ارزش ها را ناديده مى گيرند و كسانى را نيز كه به رعايت اين ارزش ها مى پردازند، مورد تمسخر قرار مى دهند.

نوع برخورد دانشجو با استاد به دو عامل تربیت و فرهنگ خانوادگی و صلابت و نوع برخورد استاد بستگی دارد. جوانانی که بی احترامی به استاد را برای خود یک عادت کرده اند ثمره خانواده‌ها و جامعه هستند و نمی‌توان برای این معلول‌ها، علتی از خارج پیدا کرد. این پرده دری با کم رنگ شدن ارزش‌ها و حرمت‌ها به وجود آمده است. و هنگامی که ارزش ها کم رنگ می شود حرمت شکنی ها جا باز و شاگرد در برابر استاد خود قد علم می کند ولو اینکه استاد مقصر باشد. براى مثال، زمانى سلام كردن و احترام گذاشتن به بزرگترها ارزش به شمار مى آمد، ولى اكنون نه تنها برخى جوانان اين ارزش را پاس نمى دارند، بلكه رعايت اين ارزش از سوى ديگران را نوعى خودشيرينى و چاپلوسى مى شمارند. در نتيجه، احترام معلم از ديد آنان امرى بيهوده، كم ارزش و كار دانش آموزان چاپلوسی است.

هر چند، ورود بی‌دغدغه و یا با رقابت کمتر نیزدر دانشگاهها نیز مزید بر علت شده و باعث کم‌رنگ‌تر شدن فضای علمی دانشگاه شده است. 

امام خامنه ای :اگر دانشگاه ما دانشگاه اسلامی است، یكی از بزرگترین مظاهرش بایستی احترام بیش از حد معمول دنیا به اساتید باشد؛ مخصوصا از طرف شاگردان.«بیانات در دیدار رؤسای دانشگاههای علوم پزشکی۱۳۶۹/۰۸/۰۱»

راهكارهاى اصلاحى

خانواده ها در تربيت فرزندان نقش بيشترى برعهده دارند و مى توانند در تبيين نقش و جايگاه معلم به فرزندان خود نقش مؤثرى داشته باشند. به طورى كه دانش آموزان بياموزند احترام ايشان به معلم به سبب زحمت او براى آموزش علم است و ارزش علم آن قدر زياد است كه بايد به آموزش دهنده احترام بگذارند.
مدرسه نيز مى تواند با آموزش مستقيم، ارزش هايى مانند: مسئوليت پذيرى، احترام به حقوق ديگران، همكارى، صداقت، شجاعت و مهارت هاى ارتباطى را به دانش آموزان منتقل كند. اين آموزش ها مى تواند در خلال دروس گوناگون يا از راه اردوها و فعاليت هاى فوق برنامه به اين هدف مهم جامعه عمل بپوشاند و معلمان نيز خود براى حفظ شأن و منزلت معلمى بكوشند و عمل به علم را فراموش نكنند تا الگوى قابل احترامى براى دانش آموزان باشند.

افزون بر اين، معلم بايد سطح دانش خود را به جديدترين و روزآمدترين اطلاعات دنيا مجهز كند و در عين حال ارزش والاى فرهنگ خود را در برخورد با فرهنگ هاى ديگر از دست ندهد و با شناخت دقيق از فرهنگ بومى و اسلامى و ساختن يك زيربناى فرهنگى مناسب، بر خودباختگى خود و دانش آموزان غلبه كند.
بدين ترتيب، از تحقير و تهديد فرهنگ غنى اسلامى و ايرانى جلوگيرى مى شود و با پاى بندى به ارزش هاى والاى آن، احترام و تكريم معلمان به عنوان يكى از مصداق هاى ارزشى اين فرهنگ مانند گذشته در جامعه افزايش خواهد يافت. البته هماهنگى ميان همه نهادها براى دست يابى به اين هدف، بيش از پيش ضرورى است. بى شك، اگر تمام اين گروه ها در يك جهت بايستند و توان و نيروى خود را به سوى هدف معينى به كار گيرند، سريع تر و بهتر مى توانند به اهداف متعالى و ارزشى خود دست يابند.

 

 


free b2evolution skin
نظر از: پشتیبانی کوثر بلاگ [عضو] 

با سلام و احترام
عضو محترم تیم فعالان کوثر بلاگ، ضمن تشکر از شما به دلیل شرکت در فراخوان «فضیلت های فراموش شده» ، مطلب حاضر در ویژه نامه فراخوان درج گردید.
موفق باشید.
http://vijename.kowsarblog.ir/fazilat

1394/11/26 @ 16:17
نظر از: hosna [عضو] 

با سلام واحترام.
موضوع بسیار خوب وقابل تاملی است. این معضل حتی در حوزه های علمیه البته به طور نادر وجود دارد وموجب رنجش خاطر می شود. همانطور که حضرت آیت الله جوادی املی می فرمایند قبل از هر علمی باید اخلاقیات راآموخت.
با تشکر
…………………
پاسخ:
سلام دوست عزیز
ان شا الله خدا کمکمون کنه قدر اساتیدمون را بیشتر بدونیم.
مو4ق باشید

1394/11/26 @ 11:57
نظر از: حضرت زینب سلام الله علیها میناب [عضو] 

باسلام وخداقوت .استفاه کردیم
…………………………..
پاسخ:
سلام علیکم
موفق باشید

1394/11/14 @ 10:03


فرم در حال بارگذاری ...

10
بهمن

معجزه ای به نام خوش قولی

یکی از فضیلت های اخلاقی که در جامعه اسلامی به فراموشی سپرده شده وفای به عهد است ما این مبحث  را با خاطره ای ازحجت الاسلام قرائتی شروع میکنیم:

“در منزل مهمان داشتم، به آنان وعده داده بودم ساعت 6 خودم را می رسانم، ولی به دلیل مشکلات راه ساعت شش و نیم رسیدم. مهمان پرسید: «چرا دیر آمدی؟» گفتم: «در راه چنین و چنان شد.» گفت: «سوالی دارم». گفتم: «بفرمایید.» گفت: «اگر شما با مقام معظم رهبری ساعت شش ملاقات داشتی چه می کردی؟»

گفتم: «سر دقیقه می رسیدم.» گفت: «پس پیداست تو به من اهمیت نداده ای، تو به من ظلم کرده ای. من و امام زمان (ع) از نظر حقوق اجتماعی مساوی هستیم، قول، قول است.» شرمنده شده و معذرت خواهی کردم.”

منبع: نشریه «سنگر باقیمانده»، ویژه اردوی راهیان نور 91 دانشگاه شهید مدنی آذربایجان، شماره هفتم

سعدي مي فرمايد: هر کس که درست قول و پیمان باشد او را      چه غم از شحنه و سلطان باشد

رواج بد قولي در خانواده يا جامعه يكي از معضلاتي است كه دامنگير ما انسان ها شده است مثلا قول مي دهيم ديگر كار ي را انجام ندهيم . قول مي دهيم از فردا سر ساعت به جايي برويم . اين ها جملاتي است كه هريك ازما ممكن است در روز چند باربگوييم يا بشنويم . شايد در طول شبانه روز قول هاي زيادي از زبان ما جاري مي شود بدون آن كه قبل از وعده و وعيد و قول دادن تمام جوانب آن را بسنجيم ويا از كسي مبلغي پول قرض مي كنيم و قول مي دهيم كه سر وعده اداي دين بكنيم و پول طرف را برگردانيم ويا بعضي از مسئولان قول هاي زيادي به مردم مي دهند اما زمان عمل كه مي رسد گويي آن ها را فراموش مي كنند. واين هميشه براي من سوال است چرا برخي به قول هاي كه مي دهند پاي بند به گفته ها و وعده هاي خود نيستند نمي دانم چه عذري هست.

به فرموده ي سعدي: کنونت که چشم است اشکی ببار    زبان در دهان است عذری بیار

شايد فراموشي، ازدحام كار، داشتن فعاليت هاي مختلف و تعاملات اجتماعي گسترده موجب بد قولي شود ويا ضعف اعتقادي نسبت به اين امر ويا عمدي باشد و يا نا تواني فرد به هر حال هر چه باشد كتابي آسماني ما قران كريم وپيامبر اكرم صلی الله علیه و آله و سلم سخت آن را نهي فرموده است:

مِنَ الْمُؤْمِنينَ رِجالٌ صَدَقُوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضى‏ نَحْبَهُ وَ مِنْهُمْ مَنْ يَنْتَظِرُ وَ ما بَدَّلُوا تَبْديلاً» احزاب/23

از مومنين مرداني هستند که صادقانه به آنچه با خدا عهد کرده بودند وفا کردند.

پس بد قولي در دوستي موجب قطع ارتباط با دوستان و عامل كينه و دشمني مي شود و در امور كاري نيز اعتماد نداشتن همكاران و مسئولان و اعتراض آن ها را در پي دارداگر بد قولي در جامعه گسترش يابد بي نظمي و هرج و مرج افزايش مي يابد و به تبع آن موجب از بين رفتن تعادل اجتماعي و سياسي و از هم گسيختگي خواهد شدهمان طور كه وفاي به عهد عامل تداوم دوستي ها و تعامل اجتماعي بين افراد است بد قولي بر خلاف آن موجب از هم گسيختگي تعامل اجتماعي، بي نظمي و در مراحل بالاتر موجب به خطر افتادن سلامت جامعه مي شود .

...

قال الامام علي - عليه السلام - : اِنْ عَقَدْتَ بَيْنَک وَ بَيْنَ عَدُوٍّ لَک عُقْدَةً فَحُطْ عَهْدَک بِالْوَفاءِ. فَاِنَّهُ لَيْسَ مِنْ فَرائِضِ اللهِ شَيْءٌ النّاسُ اَشَدُّ عَلَيْهِ اِجْتِماعاً مَعَ تَفَرُّقِ اَهْوائِهِمْ وَ تَشَتُّتِ آرائِهِمْ مِنْ تَعْظيمِ الْوَفاءِ بِالْعُهُودِ. «نهج البلاغه، نامه 53»

امام علي - عليه السلام - (خطاب به مالک اشتر) فرمود: اي مالک! هر گاه ميان خود ودشمنت عهد و پيماني بستي به آن وفادار باش. چرا که هيچ چيز از واجبات خدا همانند وفاي به عهد نيست که مردم با تمامي اختلاف خواسته ها و پراکندگي انديشه هايشان بر آن اتّفاق نظر داشته باشند و نزدشان بزرگ باشد.

قول دادن بايد در حد توان فرد باشد همچنين افراد بايد كمتر قول دهند نداشتن وفاي به عهد در پيمان با خدا از گناهان بزرگ است و در قرآن كسي كه به عهد خود با خدا عمل نكند به عنوان منافق معرفي شده است. براساس قرآن و آموزه هاي ائمه معصوم ( ع ) يكي از شرايط ايمان ، خوش قولي و تخطي از آن نيز در حكم بي ايماني است.

 به فرمايش حضرت علي- علیه سلام- اذا نقضوا العهد سلط الله علیهم هدوهم «بحارالانوار/ج١٠٠/ص45»

هرگاه مردم پيمان شكني كنند خداوند دشمنان را بر آنان مسلط مي كند.

قالَ رَسُولُ اللهِ - صلّي الله عليه و آله - : اَرْبَعٌ مَنْ کنَّ فيهِ فَهُوَ مُنافِقٌ وَ اِنْ کانَتْ فيهِ واحِدَةٌ مِنْهُنَّ کانَتْ فيهِ خَصْلَةٌ مِنَ النِّفاقِ حَتّي يَدَعَها: مَنْ اِذا حَدَّثَ کذِبَ وَ اِذا وَعَدَ اَخْلَفَ وَ اِذا عاهَدَ غَدِرَ وَ اِذا خاصَمَ فَجَرَ. «الخصال، ج 1، ص 254»

رسول خدا - صلي الله عليه و آله - فرمود: چهار خصلت است كه اگر در كسي باشد، منافق است و اگر يکي از آنها در او باشد، صفتي از نفاق در دل او جاي دارد، تا اينکه آن يک خصلت را هم ترک گويد: 1 -کسي که هر گاه سخن گويد، دروغ بگويد. 2 - هر گاه وعده دهد، از آن تخلّف نمايد. 3 - هر گاه (در قبال کاري) متعهّد گردد، نيرنگ کند. 4 - و کسي که هر گاه با ديگري درافتد، ناسزا گويد.

عن الامام ابي جعفر - عليه السلام - قال: اَرْبَعَةٌ اَسْرَعُ شَيْءٍ عُقُوبَةً: … رَجُلٌ عاهَدْتَهُ عَلي اَمْرٍ فَمِنْ اَمْرِک الْوَفاءُ لَهُ وَ مِنْ اَمْرِهِ الْغَدْرُ بِک … امام باقر - عليه السلام - فرمود: چهار عمل است که اگر كسي مرتکب آنها شود، به زودي جزاي آن را خواهد يافت: (يكي از آن اعمال اين است كه) شخصي که با او بر کاري پيمان بسته اي و تو به عهد خود وفا کني و ليکن او در برابر، با تو نيرنگ نمايد.«بحار الأنوار، ج 75، ص 93

نظامي مي فرمايد:

در قول چنان کن استواری    کایمن شوداز تو زینهاری

بر عهد کس اعتماد منمای     تا در دل خود نیابیش جای

بدقولي چه درامور كوچك و چه بزرگ موجب مي شود تا اعتماد از جامعه سلب شود و مردم نتوانند به سخنان و قول و قرارهاي ديگري اعتماد كنند. اين گونه است كه سوءظن و بدگماني در جامعه تقويت مي شود و هر كسي نسبت به قول و قرارهاي ديگري به ديده شك و ترديد مي نگرد.

خدايا به ما هم توفيق بده با پيمانهايي که با تو و شهدا و علما و تو و مردم داريم پيمان شکني نكنيم.


free b2evolution skin
نظر از: پشتیبانی کوثر بلاگ [عضو] 

با سلام و احترام
عضو محترم تیم فعالان کوثر بلاگ، ضمن تشکر از شما به دلیل شرکت در فراخوان «فضیلت های فراموش شده» ، مطلب حاضر در ویژه نامه فراخوان درج گردید.
موفق باشید.
http://vijename.kowsarblog.ir/fazilat

1394/11/26 @ 16:15
نظر از: مرکز تخصصی فقه و اصول فاطمه الزهرا(س) اردکان [عضو] 

موضوع جالبی بود . موفق باشید
……………………..
پاسخ:
سلام
ممنون از حسن انتخابتون
موفق باشید

1394/11/23 @ 10:59


فرم در حال بارگذاری ...