کم رنگ شدن احترام به اساتید و ریشه های آن
حضرت علامه ذوالفنون حسن زاده آملی - حفظه الله تعالی - می فرمایند :
“بنده حریم اساتیدم را بسیار حفظ می کردم در حضور آنها به دیوار تکیه نمی دادم چهار زانو نمی نشستم هنگام سؤال حرف ها را زیاد تکرار نمی کردم با آنها به چون و چرا نمی پرداختم این همه به خاطر آن بود که مبادا سبب رنجش آنها فراهم آید و دلگیر شوند .
همچنین ایشان فرمودند : من یک وقتی در محضر حضرت استاد الهی قمشه ای - رضوان الله تعالی علیه – بودم ایشان چهار زانو نشسته بود و پای راستشان از زیر عبا بیرون بود من که پهلوی ایشان نشسته بودم خم شدم و کف پای ایشان را بوسیدم . ایشان به من فرمودند: چرا این کار را کردی ؟ بنده عرض کردم : من لیاقت ندارم که دست شمارا ببوسم ، همین که پای شما را ببوسم برای بنده خیلی مایه مباهات است.” منظومة معرفت، ص 40.
در لغت نامه دهخدا واژه »احترام« به معناى حرمت داشتن، بزرگ داشتن، بزرگ داشت و پاسداشت آمده است و براى »حرمت« نيز معناى منزلت، قدر، بزرگى، مرتبت و عظمت بيان شده است. بدين ترتيب، مى توان احترام گذاشتن را به معنى بزرگ داشتن، قدر و منزلت و مرتبت و عظمت قائل شدن و پاس داشتن دانست.
با نگاه به فرهنگ هاى گوناگون درمى يابيم كه ديدگاه هر فرد درباره جهان و هستى و اعتبارى كه براى هر چيزى قائل است ؛ سبب احترام او به برخى براى امور و بى توجهى او به ديگر امور مى شود. همچنين با توجه به فرهنگ ايرانى - اسلامى درمى يابيم كه ارزش علم و معلم در اين فرهنگ بسيار بالاست. اسلام احترام گذاشتن به معلم را حق او مى داند و توصيه مى كند، حتى اگر امير باشيم، به احترام او از جاى برخيزيم و او را بزرگ بشماريم.
امام علی - علیه السّلام - در این باره فرمودند: اِنَّ من حقِّ العالِمِ أن لا تُكِثرَ علیهِ بِالسْؤال و لا تُعَنّتِه فی الجوابِ و أن لا تُلِحَّ علیهِ اذا كسلَ … «جامع البیان العلم، ج 1، ص 129»
امام علی - علیه السّلام - فرمودند: ازحقوق عالم آن است كه او را سؤال پیچ نكنی و او را در پاسخ دادن به زحمت نیندازی و چون خسته شد به او اصرار نكنی … و رازش را فاش نسازی و نزد كسی از او غیبت نكنی و به دنبال لغزش و عیب او نباشی، اگر لغزید عذرش را بپذیری و بر توست كه به خاطر خدا او را بزرگ بشماری و تعظیم كنی تا وقتی كه امر الهی را پاس میدارد، جلوتر از وی ننشینی و اگر حاجتی دارد، برای خدمتش از دیگران پیشی بگیری.
علت توجه بيش از اندازه اسلام به احترام و تكريم معلم، ارزش و اعتبارى است كه براى علم و فوايد آن قائل است.
متأسفانه ارزش و جايگاه علم، عالم و معلم در هيچ نظام آموزشى، به دانش آموزان تعليم داده نمى شود. روشن است كه اگر دانش آموزان با فلسفه احترام به معلم و تكريم او آشنايى داشته و از دلايل آن آگاه باشند، با رغبت و تمايل بيشترى به اين امر مى پردازند، ولى متأسفانه در هيچ دوره آموزشى، مقام معلم و اهميت و اعتبار وى به خوبى و از راه علمى، همراه با فلسفه و بايدها و نبايدهاى آن براى دانش آموزان تشريح نشده است تا آنان با پى بردن به اهميت و اعتبار معلم در احترام و تكريم او بكوشند. افزون بر اين، از آنجا كه به علت سياست هاى اشتباه و نادرست فرهنگى، سياسى و اقتصادى، امروزه ارزش پول و ثروت از علم و دانش بيشتر شده است، دانش آموزان گرايش چندانى به علم و دانش و صاحبان آن ندارند.
سؤالى كه در اينجا مطرح است، اين است كه به رغم ارزش و اعتبارى كه اسلام براى معلم قائل شده است،دلايل كم رنگ شدن احترام به اساتيد و معلمان و ريشه هاى اين امر را بايد در كجا جست و جو كرد؟
احترام به نقش معلم و استاد در جامعه در گسترش ادب و احترام را می توان مهم ارزیابی کرد. برپا و برجا که از گذشته در مدارس رایج بود نفعی به حال معلم نداشت بلکه نوعی تمرین و احترام به بزرگتر و یک فرد عالم و باسواد و پیشکسوت برای دانشآموزان بود. ولی با کاهش توجه به معلم و نقش وی در جامعه از ابهت مقام بزرگتر و پیشکسوت در نظر دانشآموزان کاسته شده است.
دانشجویان در سالهای اخیر به اساتید احترام کمتری می گذارند این امر در علل مختلفی می تواند ریشه داشته باشد. به عنوان مثال ، نبود الگوهای رفتاری کافی برای نسل جوان از یک طرف، تاثیرات منفی رسانهها (کارتون، فیلم و برنامههای تلویزیونی بیمحتوا) راديو، تلويزيون، مطبوعات و به طور كلى رسانه هاى جمعى، در افزايش يا كاهش منزلت معلمان مؤثرند؛ زيرا اين رسانه ها، قدرت فراوانى در تغيير ذائقه فرهنگى، علمى، اقتصادى، اجتماعى و اخلاقى هر جامعه دارند. آنها مى توانند با نكوداشت مقام معلم، اثر فراوانى بر جامعه بگذارند.
متأسفانه، در سال هاى اخير هيچ يك از قهرمانان محبوب و موفق كارهاى راديويى و تلويزيونى يا مطبوعاتى نقش معلم را ايفا نكرده اند و دست اندركاران اين رسانه ها ترجيح داده اند كه قهرمانان آنها، دكتر، مهندس، سرمايه دار، تاجر،مدير و مانند آن باشد و اگر هم در كارى به معلمان پرداخته اند، چنان غيرتخصصى و به دور از واقعيت بوده كه كمكى به پاسداشت مقام معلم نكرده است. به يقين پرداختن رسانه ها به مقام و منزلت معلمى مى تواند تا حدودى به بازگرداندن احترام به آنان كمك كند.
از طرف دیگر، باعث شده است که ارزشهای اخلاقی چندان در جوانان نهادینه نشده باشد.امروزه برخى از جوانان و نوجوانان بسيارى از ارزش ها را ناديده مى گيرند و كسانى را نيز كه به رعايت اين ارزش ها مى پردازند، مورد تمسخر قرار مى دهند.
نوع برخورد دانشجو با استاد به دو عامل تربیت و فرهنگ خانوادگی و صلابت و نوع برخورد استاد بستگی دارد. جوانانی که بی احترامی به استاد را برای خود یک عادت کرده اند ثمره خانوادهها و جامعه هستند و نمیتوان برای این معلولها، علتی از خارج پیدا کرد. این پرده دری با کم رنگ شدن ارزشها و حرمتها به وجود آمده است. و هنگامی که ارزش ها کم رنگ می شود حرمت شکنی ها جا باز و شاگرد در برابر استاد خود قد علم می کند ولو اینکه استاد مقصر باشد. براى مثال، زمانى سلام كردن و احترام گذاشتن به بزرگترها ارزش به شمار مى آمد، ولى اكنون نه تنها برخى جوانان اين ارزش را پاس نمى دارند، بلكه رعايت اين ارزش از سوى ديگران را نوعى خودشيرينى و چاپلوسى مى شمارند. در نتيجه، احترام معلم از ديد آنان امرى بيهوده، كم ارزش و كار دانش آموزان چاپلوسی است.
هر چند، ورود بیدغدغه و یا با رقابت کمتر نیزدر دانشگاهها نیز مزید بر علت شده و باعث کمرنگتر شدن فضای علمی دانشگاه شده است.
امام خامنه ای :اگر دانشگاه ما دانشگاه اسلامی است، یكی از بزرگترین مظاهرش بایستی احترام بیش از حد معمول دنیا به اساتید باشد؛ مخصوصا از طرف شاگردان.«بیانات در دیدار رؤسای دانشگاههای علوم پزشکی۱۳۶۹/۰۸/۰۱»
راهكارهاى اصلاحى
خانواده ها در تربيت فرزندان نقش بيشترى برعهده دارند و مى توانند در تبيين نقش و جايگاه معلم به فرزندان خود نقش مؤثرى داشته باشند. به طورى كه دانش آموزان بياموزند احترام ايشان به معلم به سبب زحمت او براى آموزش علم است و ارزش علم آن قدر زياد است كه بايد به آموزش دهنده احترام بگذارند.
مدرسه نيز مى تواند با آموزش مستقيم، ارزش هايى مانند: مسئوليت پذيرى، احترام به حقوق ديگران، همكارى، صداقت، شجاعت و مهارت هاى ارتباطى را به دانش آموزان منتقل كند. اين آموزش ها مى تواند در خلال دروس گوناگون يا از راه اردوها و فعاليت هاى فوق برنامه به اين هدف مهم جامعه عمل بپوشاند و معلمان نيز خود براى حفظ شأن و منزلت معلمى بكوشند و عمل به علم را فراموش نكنند تا الگوى قابل احترامى براى دانش آموزان باشند.
افزون بر اين، معلم بايد سطح دانش خود را به جديدترين و روزآمدترين اطلاعات دنيا مجهز كند و در عين حال ارزش والاى فرهنگ خود را در برخورد با فرهنگ هاى ديگر از دست ندهد و با شناخت دقيق از فرهنگ بومى و اسلامى و ساختن يك زيربناى فرهنگى مناسب، بر خودباختگى خود و دانش آموزان غلبه كند.
بدين ترتيب، از تحقير و تهديد فرهنگ غنى اسلامى و ايرانى جلوگيرى مى شود و با پاى بندى به ارزش هاى والاى آن، احترام و تكريم معلمان به عنوان يكى از مصداق هاى ارزشى اين فرهنگ مانند گذشته در جامعه افزايش خواهد يافت. البته هماهنگى ميان همه نهادها براى دست يابى به اين هدف، بيش از پيش ضرورى است. بى شك، اگر تمام اين گروه ها در يك جهت بايستند و توان و نيروى خود را به سوى هدف معينى به كار گيرند، سريع تر و بهتر مى توانند به اهداف متعالى و ارزشى خود دست يابند.
با سلام و احترام
عضو محترم تیم فعالان کوثر بلاگ، ضمن تشکر از شما به دلیل شرکت در فراخوان «فضیلت های فراموش شده» ، مطلب حاضر در ویژه نامه فراخوان درج گردید.
موفق باشید.
http://vijename.kowsarblog.ir/fazilat
با سلام واحترام.
موضوع بسیار خوب وقابل تاملی است. این معضل حتی در حوزه های علمیه البته به طور نادر وجود دارد وموجب رنجش خاطر می شود. همانطور که حضرت آیت الله جوادی املی می فرمایند قبل از هر علمی باید اخلاقیات راآموخت.
با تشکر
…………………
پاسخ:
سلام دوست عزیز
ان شا الله خدا کمکمون کنه قدر اساتیدمون را بیشتر بدونیم.
مو4ق باشید
باسلام وخداقوت .استفاه کردیم
…………………………..
پاسخ:
سلام علیکم
موفق باشید
فرم در حال بارگذاری ...
فید نظر برای این مطلب