حتی یغیروا ما با انفسهم


الف - شاید ابتدا چنین به نظر آید که خداوند فرموده من کنار کشیدهام، امور به خودتان مربوط است و هر چه میکنید، خودتان میکنید، در حالی که چنین نیست، بلکه سخن از قانونمندی نظام خلقت، ربوبیت و هدایت الهی است. چنان چه میفرماید:
«ذَلِكَ بِأَنَّ اللّهَ لَمْ يَكُ مُغَيِّرًا نِّعْمَةً أَنْعَمَهَا عَلَى قَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُواْ مَا بِأَنفُسِهِمْ وَأَنَّ اللّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ» (الأنفال، 53)
ترجمه: (و) اين (عذاب کفار و مشرکین) از آن روست كه خداوند (طبق سنّت جاريه خود) بر آن نيست كه نعمتى را كه بر قومى ارزانى داشته تغيير دهد (از آنان سلب كند) تا آن كه آنها آنچه در خود دارند تغيير دهند. و مسلّما خداوند شنوا و داناست.
و البته معنای قانونمندی نیز این نیست که که او یک بار عالم را با قوانینی خلق کرده و سپس کنار کشیده است و دیگر دست خودش هم بسته است. این اعتقاد انحرافی یهودیان میباشد. بلکه آن به آن تحت خلاقیت و ربوبیت اوست، منتی سنت الهی ثابت است.
ب - قوانین حاکم بر خلقت و کل عالم هستی، چه مربوط به پیدایش باشد، چه فعل و انفعالات، چه علت و معلول، چه تأثیر و تأثر و …، همه از جانب او وضع شده است، پس او خالق و ربّ است، همیشه و همه جا و در هر حالتی. پس خلق نمیتواند این قوانین را بر هم زند، هر چقدر که فساد کند.
به عنوان یک مثال ساده: قانون تولید شیر خوراکی از حیوانات و ترکیبات تشکیل دهندهی آن، از مقادیر چربی، لاکتوز، آب، نمک و …، همین است که شناختهایم و میدانیم. اگر این شیر مدتی در فضای باز و گرم بماند، تولید باکتری میکند. این هم از قوانین خلقت و ربوبیت الهی است و باکتری نیز برای چرخه زیست لازم است. اما اگر کسی میخواهد شیر سالم بنوشد، باید مراقب باشد که شیر فاسد نشود. و هم چنین، این که انسان علم یافته و فهمیده که شیر برای او فاسد نیز میشود و شیر فاسد برای او ضرر دارد؛ و این که اراده دارد شیر را فاسد کند و یا مراقبت نماید نیز از قوانین حتمی الهی میباشد.
ج - از قوانین الهی این است که اگر پای “اله” دیگری وسط بیاید، فساد حتمی است. چنان چه فرمود: «لَوْ كَانَ فِيهِمَا آلِهَةٌ إِلَّا اللَّهُ لَفَسَدَتَا فَسُبْحَانَ اللَّهِ رَبِّ الْعَرْشِ عَمَّا يَصِفُونَ - اگر در زمين و آسمان غير از خداى يگانه خدايان ديگرى مىبود، قطعاً زمين و آسمان تباه مىشد. پس منزّه است خدا- صاحب عرش- از آنچه وصف مىكنند / الأنبیاء، 22»
پس، در زمین و آسمان هیچ فسادی نیست، چون إله دیگری در آن نیست، اما در زندگی انسان فساد و افساد میشود، چون انسان پای إلههای دیگر (از فراعنه و گوسالههای زمان گرفته تا نفس) را وسط میکشد.
د - از قوانین الهی در خلقت این است که اگر آب حرارت ببیند بخار میشود و به نقطه جوش نیز میرسد و اگر برودت به آن برسد، یخ میزند - و از قوانین الهی این است که به انسان علم و اختیار داده که اگر آب گرم میخواهی به آب حرارت برسان و اگر آب سرد میخواهی به آن برودت برسان. حال اگر کسی یک لیوان آب را در فریزر بگذارد و بگوید: إن شاء الله جوش میآید و یک چای داغ نوش جان میکنیم، حتماً چنین نخواهد شد.
هم چنین از قوانین قطعی و وعدهی الهی این است که «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِن تَنصُرُوا اللَّهَ يَنصُرْكُمْ وَيُثَبِّتْ أَقْدَامَكُمْ - اى كسانى كه ايمان آوردهايد، اگر خداى را يارى كنيد- با يارىكردن دينش-، شما را يارى كند و گامهاى شما را استوار بدارد(سوره محمد آیه 7)» - پس، به قول آیتالله حائری شیرازی: “در وعدهی الهی هیچ تردید و تخلفی نیست، لذا هر کجا نصرت الهی نیامد یا دیده نشد، باید فهمد «إِن تَنصُرُوا اللَّهَ» صورت نگرفته است.
نتیجه:
خداوند متعال نعمت داده شده را پس نمیگیرد، اما ممکن است که انسان نعمت را پس زند و آن را به «نقمت» - خداوند متعال انسان را مشمول رحمتش گردانیده و اختیار داده که انسان خود را از این شمول خارج کند و فرموده که اگر خارج شدی، رحمت به لعنت مبدل میگردد. مثل فاسد کردن شیر خوراکی.
پس، اگر خداوند کریم، عقل داد، آن را ضایع نمیکند - اگر اراده داد، آن را تا دم مرگ نمیگیرد - اگر فطرت داد، پس نمیگیرد - اگر پیامبر، وحی و امام داد، نمیگیرد …، اما آدمی ممکن است که عقل را ضایع کند، فطرت را بپوشاند، اراده را در راه بندگی طواغیت، گوسالهها و هوای نفس خود به کار بندند - به پیامبر، وحی و امام پشت کند، نه تنها به «لا إله الا الله» ایمان نیاورده و عمل نکند، بلکه پای الههای دیگری را وسط بکشد …، آن وقت طبق همان قوانین الهی در خلقت، ربوبیت و …، دچار فساد و تباهی میگردد. بعد که گیر افتاد، معترضانه میپرسد: پس چرا خدا کاری نکرد؟ چهارتا شعار و مثال ژورنالیستی و احساسی هم میآورد! گویی قرار بود که خداوند متعال نظام خلقت را بر هم زند - اختیار را سلب کند - نظام علت و معلول را تغییر دهد - دستی که بمبی میاندازد را خشک کند و یا بمب را بیتأثیر و یا وسط راه تبدیل به سیب و گلابی نماید!
اما اگر عدهای - هر چند اندک و با قدرت کم و امکانات ناچیز - با اختیار و ارادهی خود از نعمات و مواهب الهی بهرهبردند و مصداق « إِن تَنصُرُوا اللَّهَ » شدند، حتماً و یقیناً تحقق « يَنصُرْكُمْ » را میبینند، چنان چه در همیشه تاریخ و حتی همین جنگ غزه که مثال زده شد همین طور بوده است. یک عدهی ضعیف، محدود، محاصره شده و مظلوم، ایستادگی کردند و در مقابل به اصطلاح گنبد آهنین، با تمامی حمایتهای امریکا و انگلیس و متحدان ابلیس، به پیروزی رسیدند.
پس، در امور ما فاعل هستیم، اما باذن الله و به اختیاری که به ما داده است. همان طور که انسان در نماز یا در فساد، خودش فاعل است. اما از خلاقیت، ربوبیت، حکومت، قوانین و آثاری که او مترتب کرده، خارج نمیشود.
صفحات: 1· 2

بد شده ایم
از وقتی شروع کردیم به قربانت برومهای تایپی
به دوستت دارمهای اس ام اسی
به عاشقتمهای فیس بوکی ، وایبری ، ویچتی ، لاینی و …
بد شده ایم
از وقتی هر کدام از کانتکت لیستمان چیزی فرستاد
و ” قلب های سرخ ” را روانهی تکست کردیم
و عشقم، عزیزم و گلم صدایش کردیم فرقی هم نمیکرد ،
كه باشد دیگر کلمات دم دستی ترین ترفندمان شد
کلماتی که مقدسند،
معجزه میکنند !
اما افسوس كه به زیر دست و پا افتادند.
فرقی برایمان نکرد که چه کسی باشد،
از چه جنسی باشد فقط اینکه باشد و دمی بگذرد
برایمان کفایت کرد.
بد شده ایم
از وقتی لبخند زدیم
و بوسیدیم
و نوازش کردیم
و آنسوی ماجرا پیچیدیم
و پیچاندیم
و به زرنگی خودمان آفرین گفتیم
و افتخار كرديم.
حال خیلی هامان خوب نیست
این روزها عادت کردیم مرگ خیلی چیزها را جشن بگیریم
دردناک است حال و روزمان دردمان درمان دارد!
درمان ندارد !
سلام دوست عزیزم ممنون از حضورت تو وبلاگم.وب زیبایی داری موفق باشی…با تبادل لینک هم موافقم.
خدایا همه شیعیان را از شر دشمنان حفظ بفرما
الهی آمین
پاسخ:
الهی خدا جهان را از وجود اشرار و ضد شیعه علی علیه السلام پاک کنه وآنها را نابود و شرشان را به خودشان برگردونه.
الهی آمین
سلام
رهبرم هستی ام فدایت باد
از دعاهای مردم ایران
دکترت گفت بهتری آقا
کوری چشم دشمنان حسود
تاهمیشه تو رهبری آقا
نذر کرده ام برای بهبودت
اشک های محرم و صفرم
سایه ات مستدام آقا جان
ای فدای تو پدر و مادرم
سلامتی تو ای مولا
الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم
پاسخ:
تو كه خود خال لبی از چه گرفتار شدی
تو طبیب همه ای از چه تو بیمار شدی
تو كه فارق شده بودی ز همه كان و مكان
دار منصور بریدی همه تن دار شدی
عشق معشوق و غم دوست بزد بر تو شرر
ای كه در قول و عمل شهره بازار شدی
مسجد و مدرسه را روح و روان بخشیدی
وه كه بر مسجدیان نقطه پرگار شدی
خرقه پیر خراباتی ما سیره توست
امت از گفته در بار تو هشیار شدی
واعظ شهر همه عمر بزد لاف منی
دم عیسی مسیح از تو پدیدار شدی
یادی از ما بنما ای شده آسوده ز غم
ببریدی ز همه خلق و به حق یار شدی
سلام.
وب زیبایی دارید.
ممنونم که به وبلاگم اومدید.
موفق باشید.
پاسخ:
سلام ممنون از حضورتون خوشحالم که نظرتون اینه
در پناه حق
فرم در حال بارگذاری ...
فید نظر برای این مطلب