5
خرداد

تو و خلوت غار و خدا

روزهای بهاریِ ایمان، در خزانِ خرافات و غفلت، دست و پا می‏ زد و نغمه بندگی فرزندان اسماعیل، در قهقهه شوم شیاطین، می‏ پژمرد.
سال‏ها می‏ گذشت و چشم انتظاریِ کعبه، برای حج عارفانه ابراهیم خلیل، در حضورِ سردِ بتان سنگی، غریب می‏ ماند.
چه دختران بی‏ گناه که در گورِ جهل پدران خود خفتند و چه بردگان و پابرهنگانی که زیر تازیانه ستم سلاطین، آهسته و بی‏ صدا پوسیدند!
همه آن چهل سال، تنها نیایش‏ها و دل‏گویه‏ های تو بود که در پوستِ نازک شب رشد می‏ کرد و بر تمام خشت‏ هایِ مکه، طراوت حضورِ خدا را می‏ رویاند. مهتاب فیروزه‏ای زمزمه ‏های تو بود که از کنج خلوتِ غار حرا بیرون می‏ تراوید و تا آسمان تنها و بی ‏پناه مکه، قد می ‏کشید.


free b2evolution skin
نظر از: محمدرضا [بازدید کننده]
محمدرضا

سلام ممنون میشم تو این وبلاگتون هم وبلاگ منو کامل لینک کنید تشکر

1393/03/06 @ 19:30


فرم در حال بارگذاری ...