13
مهر

سر بنه در كف ، برو در كوى دوست

اگر پاى از مرز طاعت فراتر ننهيم ، اگر با تيغ گناه ، دامن عصمت ندريم ، اگر دست تعدى ، به حريم حرمات الله نگشاييم ، آنگاه خواهيم ديد كه هر جا باشيم در قربانگاهيم و هر سو كه برويم ، به او تقرب پيدا مى كنيم ، و هر روزمان عيد قربان مى شود. بفرموده حضرت على :

كل يوم لا يعصى الله فيه فهو يوم عيد

هر روزى كه در آن ، خدا نافرمانى نشود روز عيد است .

جلوه ديگر اين روز، ذبح است .

قربانى كردن گوسفند، چه از سوى حاجى در منا و چه از سوى ما در شهرها مان ، تكريم آن حماسه معنوى و ايثار عظيم است كه ابراهيم و اسماعيل از خود نشان دادند و به مسلخ رفتند، آن فداكارى همواره بايد در خاطره ها زنده بماند، تا درسى مى باشد فرا روى ابراهيميان هميشه و همه جا.

رها شدن از تعلقات و ذبح كردن تمنيات در پيش پاى اراده الهى ، درس ديگران قربانى است ،

تيغ اراده و عفاف ، بايد بر خنجر نفسانيات نهاد و خون نفس اماره را ريخت و از شر اين وسواس خناس نجات يافت .

تا چه حد حاضرى كه خواست خدا را بر خواهش دل مقدم بدارى ؟

تا كجا مى توانى طاعت و اطاعت الله را، با هواى نفس مبادله نكنى ؟

نفس كشتن و جهاد با دشمن درونى ، سخت تر از مبارزه با دشمن ، آشكار و برونى است .

از اين رو جهاد اكبر نام گرفته است .

ذبح قربانى در ديد عرفانى اهل نظر، رمزى از ترك هواهاى نفسانى و روى آوردن به رضاى الهى است .

ثمرات اين ذبح نيز، بايد چونان قربانى گوسفند به ديگران برسد.

و… چنين است كه آنكه مالك هواى نفس شود و ديو هوا را به بند كشد، هم خويشتن از وسوسه ها و زيانهاى آن آسوده خاطر است ، هم جامعه از صدمه هوا پرستيهاى او مصون !

آرى !… امروز، عيد است .

عيد قربان و تقرب به خدا، آن هم در سايه عبوديت و بندگى .

ما، بنده آنيم كه در بند آنيم .

حال كه چنين است ، چرا در بند نفس و بند زر و سيم و بند خواسته ها و داشته ها؟!

دل به خدا بدهيم و در بند عبوديت او باشيم ، تا از هر قيد و بندى آزاد شويم .

بندگى خدا، اميدبخش است .

و روز عيد قربان مى تواند براى ما اوج اين آزادى برين باشد.

خجسته باد عيد قربان عيد صالحان و ارس ته ، و عيد اهل طاعت و تسليم .


free b2evolution skin
نظر از: رحیمی [عضو] 

با سلام

آنكه دامن مى زند بر آتش جانـــم، حبيب است
آنكـــه روز افزون نمـــايد درد من، آن خود طبيب است

آنچه روح افزاست، جام باده از دست نگار است
نى مدرّس، نى مــربّى، نى‏حكيم و نى خطيب است

سرّ عشقم، رمز دردم در خم گيسوى يار است
كـــى به جمع حلقــه صوفىّ و اصحــاب صليب است؟

از “فتـــوحاتم” نشد فتحىّ و از “مصباح"، نورى
هــــر چــــه خواهم، در درون جامــه آن دلفريب است

درد مـــى جـــويند اين وارستگان مكتب عشق
آنكه درمان خواهد از اصحــاب اين مكتب، غريب است

جرعه‏اى مى خواهم از جام تو تا بيهوش گردم
هــــوشمند از لـــذّت اين جرعه مى، بى نصيب است

مـــوج لطف دوست، در درياى عشق بى كرانه
گــــاه در اوُج فـــراز و گــــاه در عمــــــق نشيب است

امام خمینی (ره)

1393/07/15 @ 19:33
نظر از: مریم [عضو] 

سلام دوست عزیز دعوتید به وبلاگ عطر یاس به صرف داستان منتظر حضورتان هستم

1393/07/14 @ 17:45
نظر از: S A N A [عضو] 

ﺩﻝ ﺳﻔﺮ ﮐﻦ ﺩﺭ ﻣﻨﺎ ﻭ ﻋﯿﺪ ﻗﺮﺑﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﺒﯿﻦ/ ﭼﺸﻤﻪ‌ﻫﺎﯼ ﻧﻮﺭ ﻭ ﺷﻮﺭ ﺁﻥ ﺑﯿﺎﺑﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﺒﯿﻦ/ ﮔﻮﺳﻔﻨﺪ ﻧﻔﺲ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺗﯿﻎ ﺗﻘﻮﯼ ﺳﺮ ﺑﺒﺮ/ ﭘﺎﯼ ﺗﺎ ﺳﺮ ﺟﺎﻥ ﺷﻮ ﻭ ﺭﺧﺴﺎﺭ ﺟﺎﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﺒﯿﻦ/ بمسلخ كشیدن شیطان نفس وبه معراج بردن/ عشق برشمامبارك،امیدوارم فردا غمهایتان /قربان شادیهایتان گردد،عیدقربان مبارك

سلام
عالی بود
womwn.womwnhc.com
پاسخ:

با سلام ممنون از لطفتون
در سحـرگاه زیبای قـربانی دل را به قـربان گاه عشق

روانه

کن که تنهـا دل ،

لایق قـربان کردن اوست. عـید عشق و بندگی بر شمـا

خجسته باد

1393/07/12 @ 22:11
نظر از: ساقی دل [بازدید کننده] 
ساقی دل

در سحـرگاه زیبای قـربانی دل را به قـربان گاه عشق

روانه

کن که تنهـا دل ،

لایق قـربان کردن اوست. عـید عشق و بندگی بر شمـا

خجسته باد

1393/07/12 @ 21:59


فرم در حال بارگذاری ...