اظهار مسکنت به درگاه خدا
اگر کسی به مقام لاٰيَسْبِقُونَهُ بِالْقَوْلِ وَ هُمْ بِأَمْرِهِ يَعْمَلُونَ رسد میفهمد که چه زمانی دعا کند یا نکند. اما آنکه از روی قلدری بگوید “من این را تحمل میکنم” گفتارش نادرست است. انسان موظف است مسکنت خود را در همه ساعات شبانه روز به خدا عرضه کند. مبادا بگوید دعا خواندن خوب نیست . انسان باید اولا بخواهد و ثانیا خیر بخواهد و لازم است پیشنهاد ندهد و تکلیف برای خدا تعیین نکند و اگر هم خواست پیشنهاد بدهد، چنین عرض کند که “خدایا اگر خیر من در این است، مرحمت کنید. در حالی که تصمیم نهایی با شماست. من عرض حاجت دارم”
کمال ادب در این است که انسان مسکنت خود را اظهار کند. چنان که در دعای افتتاح آمده فَارْحَمْ عَبْدَكَ الْجاهِل. انسان وقتی بفهمد که نادان و مسکین است، مسکنتش را آشکار میکند.
ادب غیر از اخلاق است. آداب به رفتار، گفتار و نوشتار برمیگردد که فعل آدمی است. ولی اخلاق به اوصاف نفسانی مربوط است. آداب از اخلاق ریشه میگیرد و اخلاق از عقاید. و عقاید را مکتب ها تامین میکنند. بهترین آداب آن است که از بهترین اخلاق سرچشمه بگیرد. و نیکوترین اخلاق آن است که از بهترین عقاید، و بهترین عقاید آن است که از برترین مکتب مایه بگیرد و والاترین مکتب هم سخن خداست.
برگرفته از کتاب ادب توحیدی انبیا در قرآن از جوادی آملی
فرم در حال بارگذاری ...
فید نظر برای این مطلب