آنقدر صدمه‌‏ای که اسلام از یک «آخوند فاسد» می‏خورد، از محمدرضا (شاه) نمی‏خورد! در روایات هست که آخوند فاسد و ملاّی فاسد در جهنم، از بوی تعفنش اهل جهنم در عذاب هستند. در این دنیا هم از بوی تعفن بعضی از آخوندهای فاسد، دنیا در عذاب است.
ما طرفداری از عمامه نمی‏کنیم؛ ما طرفداری از اسلام می‏کنیم … عمل نکردن به اسلام و خیانت کردن به آن از معمم باشد بدتر است از آن کسی که غیرمعمم است؛ زیرا ضررش به اسلام بیشتر از دیگران است… و خدای متعال می‏داند که من نسبت به آخوندهای فاسد آنقدر شدید هستم که نسبت به سایر مردم نیستم. ساواکی پیش من محترم‌تر است از آخوند فاسد!

منبع: صحیفه نور، جلد 10‌، ص 279

دیده شده که برخی از دوستان عزیز، در شیوه و مقدار مصرف ما ایرانی ها شبهه کرده اند، طوری که آدم گمان می بردالان است که به خاک سیاه بنشینیم، اما ما در همین جا و با صراحت می گوییم که اصلا از این حرف ها نیست و این ها همه حرف دیگران است و لا غیر. آن چه دراین پست و پست های آینده می آید پاسخ مستند و مستدل به این شبهات است تا آنها باشند دیگر ایجاد شبهه نکنند!

ساعات کاری                         

 اگرهمان آدم منصف برود و تحقیق کند می فهمد که همین اصطلاح ساعت کم کاری را هم خود اجانب انداختند در دهان ما، ما کم کار می کنیم اما خوب کار می کنیم. آن قدر که نیم ساعت ما برابر با هشت ساعت آن هاست. والا این کشور نابود میشد میرفت. غیر از این که ما مثل ان ها آدم آهنی که نیستیم. ما خون داریم و اتفاقا خونمان هم گرم هست! این خونگرمی باعث می شود که برای از تن در کردن رخوتی که در کار است کمی با دوستان بنشینیم و از هر دری سخنی بگوییم. این طور، بار ارتباطیمان هم بیشتر می شود. نکته ها هم در این بحث ها یاد میگیریم. اصلا غربی ها که مثلا ساعات کاری مفیدشان زیاد است کجای دنیا را گرفتند؟ همش کار…کار… کار… ولی ما، هم کارمان را داریم هم تفریحمان، هم گعده مان. پول مشاور و راهنما و …را هم جلو می افتیم.

منبع: دیده شده در مجله خوبان، شماره 77، ص36

اولين پيشگامان و پيشاهنگان مرگ‌آفرين در سرزمين فلسطين اشغالي، مهاجرين يهود روسي بودند كه گلداماير و بن گورين از جمله آنان مي‌باشند. اين مهاجرت از آغاز پيدايش افكار صهيونيستي شروع شد. كشتار يهوديان بي‌گناه در شب عيد فصح در سال 1903 توسط «اوباش و پليس» دولت تزار، بر مهاجرت صهيونيستها به فلسطين سرعت بخشيد. پايه‌گذاران دولت غاصب در بين اين گروه اوليه بودند.

ژوزف باراتس كه جزو اولين گروه مهاجرين بود، در كتاب «دهكده‌اي در كنار اردن» نوشته است: «يكي از عللي كه نهضت صهيونيستي در روسيه به وجود آمد و بزودي كسب قدرت كرد» رفتار سبعانه افراد پليس دولت تزار بود. يهوديان حق زندگي در شهرها را نداشتند و بايد در دهات زندگي مي‌كردند. نامبرده نوشته است: «بدتر از همه اين بود كه ما را به كراهت و نجاست متهم مي‌كردند و شايع مي‌كردند كه يهوديها بچه‌هاي مردم را مي‌كشند و گوشت آنها را مي‌خورند …» 1

ادامه »

دشمنان اسلام از چندین راه به مبارزه با باور مهدویت می پردازند که فعلا به دو راه می پردازیم :
1) انکار
2 ) تخریب

 انکار

دشمنان می کوشند که جریان مهدویت و موعود اسلامی را جریانی خرافی و پوچ قلمداد کنند.

در این راستا گاهی تبلیغ می کنند که مهدویت یک جریان وارداتی است که از سایر ادیان مانند زردشت به اسلام راه یافته است.❗️

گلدت سیهر که از مستشرقان معروف است می گوید:
«اعتقاد به مسئله مهدویت در ریشه خود، به عناصر یهودی و مسیحی بر می گردد و در آن، پاره ای از ویژگی های مبحث سوشیانس
که مورد اعتقاد زردشتیان است، یافت می شود» [1]‼️

و گاهی ادعا می کنند که این موضوع برای درمان شکست های پی در پی و ناکامی های پیوسته علویان و شیعیان بوده است تا به آینده ای خیالی دلخوش باشند، و گرفتار دلسردی و سرخوردگی نشوند [2]⁉️⁉️⁉️

شیوه انکار، تنها به مرحله فوق محدود نمی شود؛ بلکه گاهی در سطحی پایین تر نیز دنبال می شود و آن، عبارت است از “انکار ولایت مهدی(علیه السلام)".

در این مرحله دشمن با قبول اصل مهدویت به عنوان جریان نجات بخش اسلامی، ادعا می کند که امام مهدی(علیه السلام) متولد نشده است و هیچ دلیلی بر ولادت آن حضرت وجود ندارد.

این در حالی است که مهدویت یک جریان اصیل اسلامی است که در آیات متعدد قرآن کریم و روایات فراوان در کتب شیعه و سنی به اثبات رسیده است و نیز ولادت امام مهدی(علیه السلام) با مدارک تاریخی و روایی بسیاری ثبت شده است.گفتنی است که روش “انکار حقیقت"، درباره انبیای الهی و کتب آسمانی به ویژه نبی گرامی اسلام(صلی الله علیه و آله و سلّم) و قرآن کریم نیز به کار گرفته شد. مخالفان پیامبر اسلام نیز کوشیده اند که نبوّت پیامبر را انکار کرده، کتاب آسمانی او را بافته های ذهنیش معرفی کنند [3]

اقدام دیگر دشمن، تخریب مهدویت و زشت جلوه دادن ظهور مهدی(علیه السلام) و مخدوش کردن چهره زیبای آن بزرگوار است.

وقتی دشمنان از انکار مهدویت و امام مهدی(علیه السلام) ناتوان می شوند، می کوشند با حمله به موضوعات مربوط به این حقیقت، و القای مطالب نادرست و جعلی، مهدی باوران را در عقیده خود سست کنند.
نمونه روشن آن، معرفی امام مهدی(علیه السلام) به عنوان “پادشاه وحشت” و “عامل خون ریزی گسترده در عالم و ویران کننده مساجد و معابد” است؛ در حالی که مطابق روایات صحیح، آن حضرت، امام مهربانی و صلح و امنیت جهانی است که همه مردم را به حق و عدالت فرا خوانده، آرزوی بزرگ آن ها را در رسیدن به یک زندگی مطلوب و آرمانی، عملی خواهد کرد.
نمونه دیگر تلاش دشمن در این بخش، تحقیر و تمسخر است. مخالفان مهدویت شیعی، ادعا می کنند که مهدی شیعه، قرن هاست در سرداب سامراء بدون آب و غذا به سر می برد و شیعیان در هر صبح جمعه در کنار سرداب، در انتظار بالا آمدن و ظهور اویند. این در حالی است که در تمام کتاب های شیعه هیچ اثری از این دروغ بزرگ نیست.[4 ]

……………………………………

پی نوشت:
1- شرق شناسی و مهدویت، دفتر اول، ص ۱۳۵ و صص ۱۱۱ و ۱۱۰٫

2- همان، ص ۱۹۳٫

3- فَقَلَ إِنْ هَٰذَا إِلَّا سِحْرٌ یُؤْثَرُ. إِنْ هَٰذَا إِلَّا قَوْلُ الْبَشَرِ (سوره مدثّر، آیه ۲۴ و ۲۵)
و سرانجام گفت: این (قرآن) چیزی جز افسون و سحری همچون سحرهای پیشینیان نیست. این فقط سخن انسان است (نه گفتار خدا).

[4] تاریخ عصر غیبت، ص ۲۶۴٫

هر چند با اقدامات تروریستی علیه یمن،آل سعود توان حمله نظامی فرسایشی آن هم در مقابل نیروهای مردمی یمن را نداشت و نتوانست اهداف خود را در این کشور پیاده کند به ناچار با کمک آمریکا که پشت صحنه این تعرض است و عربستان هم مجری سیاست های غرببه ویژه آمریکا در منطقه است، دست به حمله نظامی زد.چرا که کوتاه اندیشانه است که تصمیم گیر را آل سعود بدانیم.

هدف مضحک عربستان برای حمله به یمن این بوده است که خواستار ایجاد دموکراسی در یمن می‌باشد. با توجه به اینکه این کشور دارای حکومت پادشاهی می‌باشد حال برای ایجاد استقلال و دموکراسی به کشور یمن تعرض می‌کند.عربستان با این حمله می‌خواهد تا دوباره حکومتی را در یمن بر سر کار آورد که از آن‌ها و سایر کشورهای مستکبر دنیا ماند آمریکا و غرب حرف شنوی داشته و وابسته به آن‌ها باشد.

یکی از اهدافی که اسرائیل و آمریکا  از این جنایات و حملات دارد به هم زدن نظم منطقه خاورمیانه است؛ که در راستای تحقق این هدف هر روز از طریق کشوری اقدام می‌کند.عربستان علیرغم اینکه به ظاهر یک کشور اسلامی است اما بازیچه و دست آموز غرب است و اهداف آن‌ها را در منطقه پیاده می‌کند.

 تماشای این کلیپ موشن  کامل کننده بحث دست های پیدا و پنهان تجاوز به یمن خواهد بود.

در این کلیپ به تغییر رویکرد دولت آمریکا بابت مداخله در اوضاع منطقه پرداخته شده است. اوباما صراحتا اعلام می کند به سبب متحمل شدن هزینه های بالا در جنگ های اخیر منطقه، ازاین پس به کمک هم پیمانان خود جنگ و آتش افروزی را ادامه خواهد داد. جنگ نیابتی آمریکا در سوریه، عراق و حالا یمن تبعات جبران ناپذیری برای مردم منطقه به همراه داشته است.

نزدیکی آل سعود و آمریکا در محافل پنهان قدرت و همچینین حضور پررنگ لابی قدرتمند صهیونیستی در روند های بین المللی نشان می‌دهد که طراح اصلی این جنایات شیطان بزرگ آمریکا و دژخیمان بنی صهیون هستند.

قابل توجه كساني كه به دشمن اعتماد دارند …

در ادامه مباحث قبلی اینگونه می توان مطلب را پی گرفت:

صدور فرمان حمله به یمن از سوی کاخ سفید و معتلف کردن سایر ممالک منطقه با عربستان در راستای جلب رضایت دولت آل سعود بوده است. عربستان هم به دنبال آن است که این جنگ نیابتی در یمن را به اتکای القاعده و داعش پی بگیرد و لازم است بدین منظور هر چه زودتر غائله جنگ مستقیم را ترک کند اقدام دولت سعودی در تجاوز به کشور اسلامی یمن، نشان داد که این رژیم ملعبه و بازیچه‌ی دست آمریکا و اجرا کننده‌ی نقشه‌های شوم و تفرقه برانگیز این قدرت پوشالی در منطقه است آمریکایی که با ژست کدخدا منشی خود، همواره درپی آن بوده است که با ایجاد تفرقه و از هم گسیختگی بین ملت‌های اسلامی، بر آنها حکمرانی نموده و کشورهایی که تحت تأثیر بیداری اسلامی و با الگو گیری از نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران، در برابر حاکمان جور و ظلم ایستاده‌اند، به انحراف و بیراهه بکشاند.اما اسلام حاکم در این رژیم، نه اسلام ناب محمدی (ص) که اسلام آمریکایی است و عدم مشروعیت حکومت سعودیه مهمترین دلیل برای باج دهی به آمریکا است.

«آمریکا، صهیونیست‌ها، عربستان سعودی و همفکران آنان از اینکه یک مملکت استکبارستیز با فرهنگ و منطق خاص در کنار عربستان وهابی خشک مغز، شکل بگیرد وحشت دارند».«آیت الله نوری همدانی» و اما پیامبر اکرم -صلی الله علیه و آله و سلم- گاهی برای اینکه تعلق خاطر و تأییدات خودشان را نسبت به مردم یمن اعلام بفرمایند، می‌فرمودند: (إِنَّ خَیْرَ الرِّجَالِ أَهْلُ الْیَمَنِ، وَ الْإِیمَانُ یَمَانٍ، وَ أَنَا یَمَانِیٌّ؛ الاصول الستة عشر/ 81 «بهترین مردان یمانی اند و ایمان یمنی است و من یمنی هستم».همچنین فرمودند: … بَلْ رِجَالُ أَهْلِ الْیَمَنِ أَفْضَلُ،‏ الْإِیمَانُ یَمَانِیٌ‏ وَ الْحِکْمَةُ یَمَانِیَّةٌ وَ لَوْ لَا الْهِجْرَةُ لَکُنْتُ امْرَأً مِنْ أَهْلِ الْیَمَن‏؛ کافی/8/70) یعنی «همانا اهل یمن برترند، ایمان یمنی است و حکمت یمنی است و اگر هجرت نبود من از اهل یمن می بودم».همچنین قدرت نمایی پوشالین، سرپوش نهادن بر اختلافات ضد و نقیض، ربط دادن مشکلات امنیتی داخلی به عوامل بیرونی، ایجاد تهدید برای مقابله با تهدید و ممانعت از گسترش هلال شیعی از سایر دلایل جهت ارزیابی حمله عربستان به یمن می باشد.

در پست قبلی به علت نابود ساختن زیر ساخت های یمن پرداختیم در ادامه میخواهیم به این موضوع بپردازیم چه کسانی هدایت صحنه جنایت را برعهده دارند.

رژیم مرتجع آل سعود به نیابت از صهیونیست جنایتکار به دنبال ویران کردن یمن و به تبع آن خاموش کردن موج بیداری اسلامی در این کشور است. گسترش بیداری اسلامی در یمن بر موج اسلام هراسی آمریکا و رژیم دست نشانده آن در منطقه افزود؛ چرا که ماهیت اسلام تهدید جدی بر خوی استکبارگرانه غرب محسوب می‌شود و بدون شک هر چه بیداری اسلامی گسترش یابد عمر حکومت‌های استکباری نیز مسیر رو به نابودی را می‌پیماید.

در ا‌ین میان آمریکایی‌ها نقش هدایت صحنه را به‌گونه‌ای که به تحقق اهداف سعودی در جنگ -که البته کاملاً با اهداف آمریکا انطباق دارد- دنبال می‌کنند.آنها که گاهی وانمود می‌کنند موافق جنگ نیستند، عملاً در کنار آل‌سعود قرار دارند و این نشان می‌دهد که شکست عربستان در این جنگ ازنظر آمریکایی‌ها یک فاجعه بزرگ پدید می‌آورد و پیروزی عربستان برای واشنگتن یک اصل خدشه‌ناپذیر است اما با این وجود هیچ کس در منطقه تردید ندارد که عربستان بازنده قطعی است و تدابیر آمریکایی‌ها نمی‌تواند این سرنوشت قطعی را تغییر دهد.

واقعیت این است که سرمایه عربستان در یمن طی سال‌های اخیر و بخصوص طی هفته‌های اخیر خسارت جدی دیده است. برای عربستان بسیار دشوار است این واقعیت را بپذیرد که «یمن به یک کشور مستقل با مردمی که سابقه تمدنی چند هزار ساله دارند، تبدیل شده است». اما این واقعیت، خود را به آل‌سعود تحمیل خواهد کرد و سرزمین یمن قارون منطقه را خواهد بلعید.

در ادامه پست قبلی که در راستای همین بحث است اینچنین ادامه می دهیم:

در سال ۱۹۶۸ متاسفانه بر اثر دخالت‌های حکومت عربستان و مصر یمن به دو قسمت یمن شمالی با حمایت عربستان و یمن جنوبی با حمایت مصر تقسیم شد و در ۱۹۹۲ زمانی که علی عبدالله صالح رئیس جمهور یمن شد وعده داده بود که همه مشکلات را حل کند اما خود زیر پرچم آمریکا و صهیونیست رفت و در ادامه در سال‌های ۲۰۰۴ تا ۲۰۰۹ جنگ‌های شش گانه شکل گرفت و نهایتا در سال ۲۰۱۲ تحولاتی صورت گرفت که انقلابیون تلاش داشتند با مذاکره آن را مرتفع سازند.

 اما اینکه چرا آل سعود این تهاجم وحشیانه را نسبت به یمن انجام داده دلایل مختلفی دارد از جمله اینکه یمن به لحاظ منابع و معادن بسیار غنی است و همچنین به لحاظ شرایط جغرافیایی نیز تنها دو مرز مشترک با کشورهای همسایه دارد و سایر قسمت‌ها شامل تنگه باب المندب و راه‌های ارتباطی به دریای سرخ و مدیترانه و… است و در واقع وحشت آل سعود، آمریکا و اسرائیل از تسلط یمن بر تنگه باب المندب است چرا که ۳۵ درصد انرژی جهان باید از این تنگه عبور کند و هچنین اهمیت این تنگه در بسیاری از مسائل اقتصادی و کشتیرانی و… باعث شده که آنان از تسلط یمن بر این تنگه هراس داشته باشند.چرا که با تسلط یمن بر تنگه باب المندب گمان می‌کنند که قدرت ایران نیز بیشتر خواهد شد.

صفحات: 1· 2