22
اردیبهشت

پاسخ امام علی علیه السلام به سوالات سخت

پاسخ به سوال سخت 2

مردى یهودى از حضرت امیر علیه السلام پرسید؛ مرا آگاه کن از چیزى که براى خدا نیست و چیزى که نزد خدا نیست ، و چیزى که خدا نمى داند.
آن حضرت علیه السلام به وى فرمود: آنچه را که خدا نمى داند گفتار شما یهود است که مى گویید عزیر پسر خداست و خدا براى خود پسرى سراغ ندارد.
و اما آنچه را که براى خدا نیست شریک است و آنچه که نزد خدا نیست ستم بر بندگان است .
یهودى گفت : گواهى مى دهم که خدا یکتا و یگانه است ، و محمد فرستاده اوست…

پاسخ به سوال سخت 3

گروهى از یهود نزد عمر آمده به او گفتند: تو والى و حاکم پس ‍ از پیامبرتان هستى و ما نزد تو آمده ایم تا مطالبى را از تو بپرسیم که اگر صحیح به ما پاسخ گویى به تو ایمان آورده از تو پیروى خواهیم نمود.
عمر گفت : بپرسید!
گفتند: ما را آگاه کن از قفلهاى آسمانهاى هفتگانه و کلیدهاى آنها. و از کسى که قوم خود را انذار نموده و نه پرى بود و نه آدمى ، و از پنج چیزى که در رحمى آفریده نشده اند، و از یک و دو و سه و چهار و پنج و شش و هفت و هشت و نه و ده و یازده و دوازده .
عمر ساعتى در فکر شد و آنگاه به آنان گفت : چیزى از عمر بن خطاب پرسیده اید که به آن آگاهى ندارد، ولى پسر عم رسول خدا صلى الله علیه و آله شما را از این مطالبى که پرسیده اید خبر خواهد داد. پس نماینده اى به نزد آن حضرت فرستاده او را به نزد خود فراخواند، و چون آمد عمر جریان را خدمتش عرضه داشت ، امیرالمومنین علیه السلام به یهودیان رو کرده و فرمود: مسائلتان را بر من عرضه بدارید، آنان همان سوالات یاد شده را مطرح کردند.
امام فرمود: آیا غیر از اینها هم سوالاتى دارید؟
گفتند: نه اى پدر شبیر و شبر!
امیرالمومنین علیه السلام به آنان فرمود: اما قفلهاى آسمانها شرک ورزیدن به خدا است و کلیدهاى آنها گفتار لا اله الا الله است .
و اما آن کسى که قوم خود را ترسانده و نه پرى بوده و نه انسى ، مورچه سلیمان است .
و اما آن پنج موجود زنده اى که در رحمى آفریده نشده اند آدم و حوا و عصاى موسى و ناقه صالح ، و قوچ ابراهیم است .
و اما یک ، خداى یگانه است که او را شریکى نیست .
و اما دو؛ آدم و حواست .
و اما سه ؛ جبرئیل و میکائیل و اسرافیل است .
و اما چهار؛ تورات و انجیل و زبور و قرآن است .
و اما پنج ؛ نمازهاى پنجگانه واجب است .
و اما شش ؛ قول خداى تعالى است : (( و لقد خلقنا السموات و الارض و ما بینهما فى سته ایام ؛ بتحقیق آفریدیم آسمانها و زمین را و آنچه که در بین آنهاست در شش روز.
و اما هفت ؛ قول خداى تعالى است : و بنینا فوقکم سبعا شدادا؛و بنا نهادیم بر بالاى شما هفت آسمان محکم .
و اما هشت ؛ قول خداى عزوجل است : و یحمل عرش ‍ ربک فوقهم یومئذ ثمانیه ؛ و عرش پروردگارت را آن روز هشت ملک برگیرند
و اما نه ؛ آیاتى است که بر موسى نازل شده .
و اما ده ؛ قول خداى عزوجل است : ((و واعدنا موسى ثلثین لیله و اتممناها بعشر؛ و با موسى سى شب وعده و قرار نهادیم ، چون پایان یافت ده شب دیگر بر آن افزودیم .
و اما یازده ؛ گفتار یوسف است به پدرش : انى رایت احد عشر کوکبا…؛من در عالم خواب یازده ستاره دیدم و….
و اما دوازده ؛ قول خداى عزوجل است به موسى : (( فاضرب بعصاک الحجر فانفجرت منه اثنتا عشره عینا؛ عصاى خود را بر سنگ زن ، پس دوازده چشمه آب از آن سنگ بیرون آمد.
در این موقع یهودیان گفتند: گواهى مى دهیم که نیست خداى غیر از خدا، این که محمد صلى الله علیه و آله فرستاده اوست و تو پسر عم رسول خدایى ، و آنگاه به عمر گفتند: به خدا سوگند! او سزاوارتر است به این مقام از تو

پاسخ به سوال سخت 4

روزى عمر حذیفه را دید، به او گفت : چگونه صبح کردى ؟ حذیفه گفت : مى خواهى چگونه صبح کرده باشم ؟ به خدا سوگند صبح نمودم در حالى که حق را دشمن و فتنه را دوست مى دارم ، و بر نادیده گواهى مى دهم ، و غیر مخلوق را حفظ مى کنم ، و بدون وضو نماز مى خوانم ، و در زمین چیزى دارم که خدا در آسمان ندارد.
عمر از شنیدن سخنان حذیفه برآشفت و از او روى گردانده و چون عجله داشت وى را ترک گفت ولى تصمیم گرفت او را تنبیه کند، در میان راه على علیه السلام را دید، حضرت دریافت که وى خشمگین است علت را پرسید، عمر گفت : حذیفه را ملاقات نموده ام و به او گفته ام چگونه صبح کردى و او گفته صبح نمودم در حالى که حق را خودش ندارم .
امیرالمومنین علیه السلام فرمود: راست گفته ، از مرگ خوشش نمى آید با این که آن حق است .
عمر: او گفته فتنه را دوست مى دارم .
على علیه السلام : راست گفته ، مال و فرزندان را دوست مى دارد و خداوند فرموده : انما اموالکم و اولادکم فتنه ؛جز این نیست مالها و فرزندانتان براى شما فتنه و سبب آزمایشند .
عمر: مى گوید بر نادیده گواهى مى دهم .
امیر المؤ منین علیه السلام : راست گفته ، بر یگانگى خداوند، مرگ ، زنده شدن ، بهشت ، دوزخ ، صراط گواهى مى دهد و هیچ کدام از آنها را ندیده است .
عمر: مى گوید: غیر مخلوق را حفظ مى کند.
امیر المؤ منین علیه السلام راست گفته ، کتاب خدا را حفظ مى کند و آن غیر مخلوق است .
عمر: مى گوید: واصلى على غیر وضوء.
على علیه السلام راست گفته ، بر پسر عمم رسول خدا صلى الله علیه و آله بدون وضو، صلوات مى فرستد و آن جایز است .
عمر: از همه اینها بالاتر مى گوید من در زمین چیزى دارم که خدا در آسمان ندارد.
على علیه السلام : راست گفته ، او زن و فرزند دارد و خدا از آن منزه است .
در این هنگام عمر گفت : اگر على بن ابى طالب علیه السلام نبود نزدیک بود عمر هلاک شود

پاسخ به سوال سخت 5

فرستاده پادشاه روم از ابوبکر پرسید؛ چه کسى امیدى به بهشت ندارد و از آتش و خدا نمى ترسد، و رکوع و سجود بجا نمى آورد، و مردار و خون مى خورد و فتنه را دوست مى دارد، و با حق دشمن است و بر نادیده گواهى مى دهد؟ ابوبکر به او پاسخ نداد و عمر به او گفت : بر کفرت افزوده شد.
امیرالمومنین علیه السلام باخبر گردید، پس فرمود: چنین کسى از اولیاء الله است ؛ زیرا تنها امیدش به خداست نه بهشت او، و از خدا مى ترسد نه از آتش او و از ظلم خدا نمى ترسد بلکه از عدالتش ، و در نماز میت رکوع و سجود بجا نمى آورد و ماهى و ملخ مى خورد با اینکه آنها مرده اند، کبد مى خورد و آن خون است . و بر بهشت و دوزخ گواهى مى دهد با این که آنها را ندیده است…

پاسخ به سوال سخت 6

هنگامى که امیرالمومنین علیه السلام خطبه شقشقیه را مى خواند مردى نامه اى به دست آن حضرت داد که در آن سوالاتى نوشته شده بود، امام علیه السلام سخن خود را ناتمام گذاشته و به سوالات او پاسخ داد، و از جمله این پرسش بود؛ کدام جاندار بود که از شکم جاندار دیگر بیرون آمد و بین آنها نسبى نبود؟
آن حضرت علیه السلام فرمود: یونس بن متى بود که از شکم ماهى خارج شد…

پاسخ به سوال 7

امیرالمومنین علیه السلام بر منبر خطبه مى خواند، در خطبه اش مى فرمود: سلونى قبل ان تفقدونى ؛ از من بپرسید پیش از آن که مرا نیابید.
در این هنگام مردى برخاست و گفت : یا على ! مرا از شماره موهاى سر و ریشم آگاه کن .
على علیه السلام : به خدا سوگند حبیبم رسول خدا صلى الله علیه و آله پاسخ این پرسشت را به من فرموده و اگر اثبات آن دشوار نبود تو را از آن خبر مى دادم ، و براى این که بدانى پاسخ این سوالت را مى دانم از موضوع دیگرى تو را آگاه مى سازم . در خانه تو فرزندى هست که پسر دختر پیامبر صلى الله علیه و آله را خواهد کشت……

صفحات: · 2


free b2evolution skin
نظر از: [عضو] 

سلام علیکم
مورد پیش نویس شده روی میزکارتان می آید. اگر از روی میز کار پیدا نکردید بروید قسمت نظرات و مطالب- عنوانش را مشاهده خواهید کرد
هرسوال دیگری داشتید درخدمتم .
یاعلی

1393/02/24 @ 18:01
نظر از: صداقت...! [عضو] 

سلام دوست عزیز.
از حضور سبز ما در وبلاگ گهر عمر سپاسگذارم.
این کد جزء ابزارهای خود قالب وبلاگ است.
وارد سربرگ تنظیمات شوید
سپس سربرگ ابزار وبلاگ و فعال کردن ابزار
شیء کاربران آنلاین(پلاگین)
احتمالا جزء ابزارهای سربرگ وبلاگ است آن را با درگ اند دراپ(کشیدن با ثابت نگه داشتن کلیک چپ به قسمت نوار کناری هر کجا خواستید هدایت کنید و فعال با سیاه شدن دایره ته فلش نه سر آن)(از توضیحاتم ببخشید این برای مبهم نبودن توضیحاتم است نه خدای ناکرده علم شما.)
در پناه حق. موفق باشید

پاسخ:
ممنون دوست خوبم با کمکت تونستم پیداش کنم لطف کردی
یا علی التماس دعا

1393/02/23 @ 19:46


فرم در حال بارگذاری ...