20
بهمن

خنده کفار، بهای ضد انقلابی

شهید نواب صفوی

چرا برخی بدون اینکه دنبال منفعت خاصی باشند به کفار باج می‌دهند؟! 

طبق آیۀ قرآن، یکی از خصلت‌های منافق اینست که جامعۀ اسلامی را به کفار می‌فروشد که کفار بهش لبخند بزنند! بدون اینکه دنبال منفعت خاصی باشد!! چرا؟ چون یک حس_روانی دارد که میل دارد کفار تحویلش بگیرند، حال می‌کند. اما اگر مؤمن تحویلش بگیرد، حال نمی‌کند.

خداوند می‌فرماید: «منافقان را بشارت ده كه عذابى دردناك براى آنان است* همان كسانى كه كافران را به جاى مؤمنانْ سرپرست و دوست خود مى‏گيرند آيا عزت و قدرت را نزد آنان مى‏ طلبند؟ يقيناً همه عزت و قدرت فقط براى خداست؛ بَشرِّ الْمُنَافِقِينَ بِأَنَّ لهَُمْ عَذَابًا أَلِيمًا* الَّذِينَ يَتَّخِذُونَ الْكَافِرِينَ أَوْلِيَاءَ مِن دُونِ الْمُؤْمِنِينَ أَ يَبْتَغُونَ عِندَهُمُ الْعِزَّةَ فَإِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ جَمِيعًا(نساء/138و 139)

یکی از خصلت‌های منافقین، این است که دنبال عزیز شدن پیش کفار است. دنبال خنده کفار هستند. جامعه اسلامی را به کفار می‌فروشد که کفار به او لبخند بزنند. نه اینکه دنبال منفعت خاصی باشد، نه! بدون اینکه دنبال منفعت خاصی باشد؛ یک حس_روانی دارد که میل دارد کفار تحویلش بگیرند، حال می‌کند. اما اگر مؤمن تحویلش بگیرد، حال نمی‌کند.

آقا! اگر یک بی‌دین و ظالم شما را تحویل گرفت، باید به تو بربخورد، بگو: خب که چی؟! این لبخندی که به او می‌زنی، چه فایده ایی دارد؟! اما اگر مؤمن تحویل گرفت، خوشحال بشو. یکی از ویژگی‌های منافق که قرآن ذکر می‌کند این است که آبرو پیش کفار می خواهد. بعضی‌ها در انقلاب آبروی خودشان را از دست می‌دادند، تا پیش ضد انقلاب عزیز شوند. هرجا فکر کردی گناه به نفعت هست، اشتباه کردی.

امیرالمؤمنین علیه سلام فرمودند: «خدا انسان را از هیچ چیز نهی نفرموده، مگر اینکه او را از آن بی‌نیاز کرده! ؛ مَا نَهَى اللَّهُ سُبْحَانَهُ عَنْ شَيْ‏ءٍ إِلَّا وَ أَغْنَى عَنْه‏».(غرر/9573) گناه، انسان را از منافعش دور می کند. حتی از لذت بیشتر. در روایت دیگر می فرماید: «خدا به هیچ چیزی دستور نمی‌دهد، مگر اینکه انسان را در راه انجام آن کار کمک می‌کند؛ ما أمَرَ اللّهُ سُبحانَهُ بشي‏ءٍ إلّا و أعانَ علَيه‏»(غرر/9572)
شهید نواب شور انقلاب را در خیلی از بزرگان حال انقلاب ایجادکرد و…
منبع تصویر:@talabegram
منبع متن:@panahian_ir


free b2evolution skin
20
بهمن

درسی از زندگی در کلام امام

خاطرات امام

خانم زهرا مصطفوی (دختر امام):
.
.
ايشان به دختر من هنگام عقد نصيحت کردند که:
«تو هر وقت شوهرت وارد مي شود و ديدي خيلي عصباني است و حتي در آن عصبانيت به تو تهمت زد و يک چيزهاي خلاف گفت، تو در آن موقع به ايشان هيچي نگو، بعد از آنکه از عصبانيت افتاد، بعدها بگو اين حرفت تهمت بوده»
و بعد برگشتند رو به داماد کردند و گفتند:
«شما هم همين طور، اگر يک وقتي وارد شديد و ديديد ايشان عصباني است، آن موقع تذکرات را ندهيد»

           منبع:
          کتاب برداشت هایی از سیره امام خمینی رحمه الله علیه جلد 1 صفحه 54


free b2evolution skin
10
بهمن

معجزه ای به نام خوش قولی

یکی از فضیلت های اخلاقی که در جامعه اسلامی به فراموشی سپرده شده وفای به عهد است ما این مبحث  را با خاطره ای ازحجت الاسلام قرائتی شروع میکنیم:

“در منزل مهمان داشتم، به آنان وعده داده بودم ساعت 6 خودم را می رسانم، ولی به دلیل مشکلات راه ساعت شش و نیم رسیدم. مهمان پرسید: «چرا دیر آمدی؟» گفتم: «در راه چنین و چنان شد.» گفت: «سوالی دارم». گفتم: «بفرمایید.» گفت: «اگر شما با مقام معظم رهبری ساعت شش ملاقات داشتی چه می کردی؟»

گفتم: «سر دقیقه می رسیدم.» گفت: «پس پیداست تو به من اهمیت نداده ای، تو به من ظلم کرده ای. من و امام زمان (ع) از نظر حقوق اجتماعی مساوی هستیم، قول، قول است.» شرمنده شده و معذرت خواهی کردم.”

منبع: نشریه «سنگر باقیمانده»، ویژه اردوی راهیان نور 91 دانشگاه شهید مدنی آذربایجان، شماره هفتم

سعدي مي فرمايد: هر کس که درست قول و پیمان باشد او را      چه غم از شحنه و سلطان باشد

رواج بد قولي در خانواده يا جامعه يكي از معضلاتي است كه دامنگير ما انسان ها شده است مثلا قول مي دهيم ديگر كار ي را انجام ندهيم . قول مي دهيم از فردا سر ساعت به جايي برويم . اين ها جملاتي است كه هريك ازما ممكن است در روز چند باربگوييم يا بشنويم . شايد در طول شبانه روز قول هاي زيادي از زبان ما جاري مي شود بدون آن كه قبل از وعده و وعيد و قول دادن تمام جوانب آن را بسنجيم ويا از كسي مبلغي پول قرض مي كنيم و قول مي دهيم كه سر وعده اداي دين بكنيم و پول طرف را برگردانيم ويا بعضي از مسئولان قول هاي زيادي به مردم مي دهند اما زمان عمل كه مي رسد گويي آن ها را فراموش مي كنند. واين هميشه براي من سوال است چرا برخي به قول هاي كه مي دهند پاي بند به گفته ها و وعده هاي خود نيستند نمي دانم چه عذري هست.

به فرموده ي سعدي: کنونت که چشم است اشکی ببار    زبان در دهان است عذری بیار

شايد فراموشي، ازدحام كار، داشتن فعاليت هاي مختلف و تعاملات اجتماعي گسترده موجب بد قولي شود ويا ضعف اعتقادي نسبت به اين امر ويا عمدي باشد و يا نا تواني فرد به هر حال هر چه باشد كتابي آسماني ما قران كريم وپيامبر اكرم صلی الله علیه و آله و سلم سخت آن را نهي فرموده است:

مِنَ الْمُؤْمِنينَ رِجالٌ صَدَقُوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضى‏ نَحْبَهُ وَ مِنْهُمْ مَنْ يَنْتَظِرُ وَ ما بَدَّلُوا تَبْديلاً» احزاب/23

از مومنين مرداني هستند که صادقانه به آنچه با خدا عهد کرده بودند وفا کردند.

پس بد قولي در دوستي موجب قطع ارتباط با دوستان و عامل كينه و دشمني مي شود و در امور كاري نيز اعتماد نداشتن همكاران و مسئولان و اعتراض آن ها را در پي دارداگر بد قولي در جامعه گسترش يابد بي نظمي و هرج و مرج افزايش مي يابد و به تبع آن موجب از بين رفتن تعادل اجتماعي و سياسي و از هم گسيختگي خواهد شدهمان طور كه وفاي به عهد عامل تداوم دوستي ها و تعامل اجتماعي بين افراد است بد قولي بر خلاف آن موجب از هم گسيختگي تعامل اجتماعي، بي نظمي و در مراحل بالاتر موجب به خطر افتادن سلامت جامعه مي شود .

ادامه »


free b2evolution skin
24
دی

طعم مادری

طعم مادری

باز هم حکایت از مادر شدن و غریزه مادری است که در وجودم هرازگاهی بهانه میگیرد. مادر شدن یکی از نیاز های روانی زنان است. زنی که مادر می شود احساس تکامل و بلوغ دارد و به سمت کمال حرکت میکند و به اوج محبت کردن، عشق ورزیدن و البته دوست داشته شدن می رسد.
اوایل ازدواج دوست داشتم با همسرم هرازگاهی به مسافرت های طولانی بروم و از زندگی دونفریمان لذت ببرم اما حالا بعد از گذشت نزدیک به یک دهه از شروع زندگی مشترکمان غریزه مادری به شکل عجیبی در وجودم خودنمایی میکند به اندازه ای که طعم شیرین مادر شدن را باید در خواب هایم جستجو کنم.

بچه ها موهبت های الهی هستند و وجود آنها خواسته یا ناخواسته باعث قشنگ تر شدن زندگی میشود اما حکمت الهی اینگونه برایم رقم خورده که از داشتن این موهبت الهی محروم هستم و تنهایی هایم را با دنیای مجازی به اشتراک میگذارم چرا که جمع های خانوادگی برایم بسیار پر تنش شده است و دعاهای دست جمعی مهمانی های دور دست جمعی به بچه دار شدن ما ختم می شود. وقتی بقیه خواهر و برادرهایمان گوی سبقت را در فرزند آوری از ما ربوده اند همین ها تطبیق یافتن در جمع آنها را برایمان بسیار دشوار کرده است. خیلی از دوستان مشترکمان را بابت این قضیه ترک کردیم چون وجه اشتراکاتمان بسیار کمرنگ شده بود.

وقتی در وب گردی هایم علت فرزند آوری زوج های جوان را مطالعه کردم انگیزه های آنها را در چند سطر برایتان خلاصه وار ذکر میکنم:

1- نوه آوردن برای والدین: این سخن مختص افرادی است که استقلال فکری نداشته و کماکان نیازمند تایید از سوی والدین خود میباشند. بهتر است اینگونه زوج ها برای خودشان زندگی کنند.

2- کسی باشد که در دوران سالخوردگی عصای دستمان باشد: این طرز تفکرهم ترس از پیری را آشکار میسازد. نگرش والدین سوء استفاده گر و خودخواه به فرزندانشان.

3- بارداری و زایمان از تجارب زندگی هستند: بهتر است از این تجارب خودخواهانه صرفنظر کرده و از سایر تجارب زندگی لذت ببریم.

4- جبران مشکلات کودکی: این افراد آرزوها و تخیلات سرکوب شده خود را با بچه دار شدن و با برآورده ساختن تمام نیازهای فرزندشان (در واقع نیازهای کودکی خودشان) تسکین میبخشند. در واقع قصد دارند الگوی یک پدر و یا مادر خوب را به جامعه و اطرافیان خود نشان دهد.

5- همسرم خواهان بچه است: تحکیم رابطه و ترس از دست دادن همسردر واقع استفاده ابزاری از فرزند.

6- بدون فرزند ارکان خانواده سست میگردد: نشانگر عدم امنیت اجتماعی در فرد است. که بهتر است با ارتباطات دوجانبه موثر روابط خود را استحکام بخشید.

اما به نظر من کیفیت خوب روابط زندگی بسیار بیشتر از صرفا بچه دار شدن می تواند به کاهش احساس آسیب پذیری و افسردگی در دوران کهولت و تنهایی تاثیر بگذارد.

7- بچه نمک زندگی است: برای مقابله با زندگی یکنواخت و کسالت بار خودشان از کودکان به عنوان ابزار سرگرمی استفاده میکنند.باید این را درک کنیم که کودکان ابزار سرگرمی ما نیستند.

اما انگیزه ای که بیشتر از همه این موارد روحیات من را درگیر خود کرد “مادر شدن آرزوی هر زنیست “
مادرو پدر شدن کار بسیار آسانی است اما پدری کردن و مادری کردن کاری بسیار دشوار.

پس بهتر است این عبارت کلیشه ای که بهشت زیر پای مادران است را این گـونه بـاز گویی کنیم: “بهشت زیرپای زنانیست که بـرای فــرزندان حقیقی یا خوانده خود مادری می کـنـند.” هـر زن بـچه داری شـایسته نام مادری نیست. پیش از آنکه اقدام به بچه دار شـدن کنـیم بـهـتر است ببینیم صلاحیت این کار را داریم یا خـیر. ما باید از مـال، دانـش و بـلـوغ جســمی، اجتماعی و هیجانی کافی برخوردار باشیم تا بتوانیم نیازهای فرزند خود را از لحاظ مادی، معنوی و فکری تامین کنیم.

برای مادر شدن نیار به بچه دار شدن نیست کودکان بی سرپرست بسیاری منتظر مهر مادرانه ما هستند کودکانی که به خاطر نداشتن پدر و مادر یا عدم صلاحیت آنها در نگهداری از کودکشان در مراکز شبانه روزی و در رویای داشتن یک خانواده به سر میبرند.
به امید آنکه طعم شیرین مادری کردن را با تمام اعضای وجودم لمس کنم.


free b2evolution skin
19
دی

چشمان گریان در روز قیامت

آیت الله حق شناس:

و كُلُّ عَيْنٍ بَاكِيَةٌ يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِلَّا ثَلَاثَ أَعْيُنٍ عَيْنٌ بَكَتْ مِنْ خَشْيَةِ اللَّهِ وَ عَيْنٌ غُضَّتْ عَنْ مَحَارِمِ اللَّهِ وَ عَيْنٌ بَاتَتْ سَاهِرَةً فِي سَبِيلِ اللَّهِ.

تمام چشم ها روز قیامت گریان است الا سه چشم: چشمی که از خشیت خداوند گریسته باشد، چشمی که از حرام الهی پوشیده شده باشد و چشمی که شب هنگام در راه خداوند بیداری کشیده باشد.

من لایحضره الفقیه، ج۱، ص۳۱۸


free b2evolution skin
28
آذر

انواع تفکر در کلام مجتهدی تهرانی


ملا محمدعلی مجتهد، معروف به مرحوم آیت‌الله احمد مجتهدی تهرانی از علمای بنام تهران بود که سال 86 بدرود حیات گفت، اما سخنرانی‌ها و پندهای عرفانی و اخلاقی وی به یادگار مانده است و می‌توانیم هر چند به صورت مجازی هم که شده پای درس این استاد اخلاق تلمذ کنیم.

آیت‌الله مجتهدی رابطه خوبی با طلاب داشت، طوری که فضای گرم و صمیمی بر حوزه علمیه‌شان حاکم بود. این استاد برجسته اخلاقی، مباحث را چنان رسا ارائه می‌‌داد که بر دل می‌‌نشست؛ به طوری که حتی هم ‌اکنون نیز نشستن پای صحبت و کلاس اخلاق ایشان خالی از لطف نیست.

از حضرت امام جعفر صادق(ع) مروی است که فرمودند: «فکر آینه حسنات است و کفاره سیّئات و روشنی دلها و وسعت خلق و به وسیله آن می رسد آدمی به آنچه صلاح امر معاد است و حاصل می شود اطلاع بر عواقب امور و زیادتی در علم و آن خصلتی است که هیچ عبادتی مثل آن نیست.»(معراج السعادة ، ملا احمد نراقي)

برگ درختان سبز در نظر هوشیار/ هر ورقش دفتری است معرفت کردگار

در کتاب کاشف الاسرار داریم که پنج فکر است که آدم را ترقی می دهد. پنج تا فکر است که هر یک ساعتش ثواب 60 سال عبادت دارد. امام صادق علیه سلام در وصف اباذر می فرمایند: «کانَ أکثرُ عِبادَةِ أبیذَرٍّ رحمه الله التَّفکُّرَ و الاعتبار»؛ بیشترین عبادت ابوذر تفکر و کسب عبرت بود ( شیخ صدوق؛ الخصال، قم، جامعه مدرسین، 1403، ج1، ص 42 و عاملی، شیخ حر؛ وسائل الشیعه، قم، آل البیت(ع)، ج15، ص 197.) پنج تا فکر است انسان را ترقی می دهد. روزی یکی اش را صبح ها بعد از نماز شروع کنید.

ادامه »


free b2evolution skin
25
آذر

جملات انگیزشی


اتفاق ها می افتند، تغییرها رخ میدهند، زندگی مسیر خود را طی می کند، و ما توانایی مقاومت در برابر جریان زندگی را نداریم. هر چه بیشتر مقاومت کنیم بیشتر کنترل خود را از دست میدهیم و از بین میرویم. بهترین راه هم مسیر شدن با جریان زندگی است. اعتماد کنیم که کل هستی می داند که به کجا میرود. در این میان تنها انسان است که خود را دچار سردرگمی کرده و مسیر را نمی بیند…. پس ترس را کنار بگذاریم، رها کنیم و به خدا بسپاریم.

……………………………………………………………….

وقتی چیزی در حال تمام شدن باشد ،
عزیز می شود !
يک لحظه آفتاب در هوای سرد غنيمت می‌شود …
خدا در مواقع سختی ها تنها پناه می‌شود …
يک قطره نور در دريای تاريکی همه‌ی دنيا می‌شود …
يک عزيز وقتی که از دست رفت همه کس می‌شود …
پاييز وقتی که تمام شد٬ به نظر قشنگ و قشنگ‌تر می‌شود !
و ما همیشه دیرمتوجه میشویم

…………………………………………………………………….

هميشه اين جمله را با خودت تكرار كن
«« من مستحق آرامشم »» ﺧﻮﺏ ﺑﻮﺩﻥ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ منوط به،
ﺧﻮﺏ ﺑﻮﺩﻥ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﻧﮑﻦ !
و ﺑﺪ ﺑﻮﺩﻥ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻋﻠﺖ ،
ﺑﺪ ﺑﻮﺩﻥ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺗﻮﺟﯿﻪ ﻧﮑﻦ ! ﻣﺎ ﺁﯾﯿﻨﻪ ﻧﯿﺴﺘﯿﻢ، ﺍﻧﺴﺎﻧﯿﻢ ! ﻣﺸﮏ ﺭﺍ ﮔﻔﺘﻨﺪ:
ﺗﻮ ﺭﺍ ﯾﮏ ﻋﯿﺐ ﻫﺴﺖ ،
ﺑﺎ ﻫﺮ ﮐﻪ ﻧﺸﯿﻨﯽ
ﺍﺯ ﺑﻮﯼ ﺧﻮﺷﺖ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺩﻫﯽ … ﮔﻔﺖ: ﺯﯾﺮﺍ ﮐﻪ ﻧﻨﮕـــﺮﻡ ﺑﺎ ﮐﯽ ﺍﻡ ،
ﺑﻪ ﺁﻥ ﺑﻨﮕـــﺮﻡ ﮐﻪ ﻣﻦ ﮐﯽ ﺍﻡ !

ﻭ ﺍﯾﻦ يعنى رسيدن به آرامشى بى انتها….


free b2evolution skin
18
آبان

جذابترین تصویر نماز

کوثر نور

نماز در معنای کلی ابراز نیاز به درگاه خداست و تصویر قنوت یکی از جذاب‌ترین تصاویر در این عبادت بزرگ و دارای تمام معنای آن است، آنجا که بنده عاشق، دست نیاز به سوی رب بی‌نیاز بلند می‌کند و او این دست را از رحمت خویش پر می‌کند.

*تفاوت انسان‌ها با توجه به خواسته‌هایشان

اما برای فهم مقام قنوت باید به بیان یک تقسیم بپردازیم، شاید در یک نگاه کلی بتوان افراد را با توجه به خواسته های آنان به سه گروه زیر تقسیم کرد: اول افرادی که اصلاً سر و کاری با خدای آسمان و زمین ندارند به این معنا که سرشان به تمامه گرم لذات دنیا است و تمام هم و غم و همتشان در رسیدن به همین دنیای فانی خلاصه می‌شود.

دسته دوم کسانی هستند که کمی سر خود را بالاتر آورده‌اند و خدایی قادر ورای این عالم می‌شناسند اما چه شناختی که باز انتهای همتشان رسیدن به همان خواسته‌های دسته اول است و تنها از خداوند به عنوان وسیله‌ای برای رسیدن به همان خواسته‌ها مدد می‌جویند.

اما دسته سوم شناختشان از خدا یک شناخت سطحی نیست بلکه با نزدیک شدن به او، عظمت و زیبایی خدای عزیز چشم آنها را خیره کرده است و به تمام معنا طالب آن یار حقیقی هستند، کسی که رهرو قرب خداوند شود، دنیا با ذلت به او رو می‌کند و چونکه صد آمد نود هم پیش ماست.

*قنوت؛ رستن از پستی خودخواهی

اگرچه خداوند مهربان تمام زیبایی‌ها را برای بنده خود خلق کرده است برای او نمی‌پسندد که جز یار و وصل او را در این مقام طلب کند، در قنوت همچنانکه انسان دست‌ها را به سوی خدا بالا می‌برد، زمان بالا بردن خواسته‌ها تا حد طلب کردن جمال حضرت جمیل و رستن از پستی خود خواهی به سوی آسمان خدا خواهی است؛ رسالت قنوت آن است که دست ما را با دامن دوست پیوند بزند و ما را از آنچه هستیم تا آسمان‌های جمال و جلال الهی بالا ببرد.

*قنوت عاشقانه

اما دنیای عاشق و معشوق دنیای دیگری است که گاهی لذت هم صحبت شدن با دلدار و گفتن ذکر یار چندان آنان را مست می‌کند که خود و خواسته‌های خود فراموش می‌کنند درحالی که او بی‌شک رسیدگی و سرازیر کردن باران نعمات خود را بر چنین یارانی فراموش نمی‌کند.

گفته بودم چو بیایی غم دل با تو بگویم

چه بگویم که غم از دل برود چون تو بیایی


free b2evolution skin
6
مهر

رساله محبت

آنکه از محبت خدای متعال برخوردار است، او را چون دوست میدارد عبادت میکند، نه برای فرار از آتش جهنم و نه برای طمع در بهشت. تو خود به خود مراجعه کن و ببین اگر آتش و عذاب در بین نبود و بهشت و لذتهای آن در میان نبود، و فقط حضرت حق بود و اوامر و نواهی او، نه مطیع را بهشت بود، نه عاصی را جهنم، چه میکردی؟ چگونه بودی؟

مواظبت کن خود را فریب ندهی و درین بررسی و محاسبه مانند همیشه گرفتار مکائد نفس و شیطان نشوی و گمان نکن که عبادات و طاعات تو برای این است که خدای متعال را دوست میداری. اگر به دقت به بررسی و محاسبه بپردازی خواهی فهمید که همه به حکم ترس از جهنم است، و احیانا بطور ضعیف به جهت طمع در بهشت
من و تو بدون هیچ تردیدی هرچه از طاعات و عبادات انجام میدهیم و هرچه از گناهان ترک میکنیم، همه برای فرار از جهنم و ترس از آتش و عذاب است. وقتی نتیجه گرفتی از محبت حق بهره مند نگشته ای، به مقتضای آیه وَ اَلَّذِينَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِلّٰهِ تردیدی در این نمیماند که به جمع اهل ایمان راه نیافته ای

از رسول اکرم صلی الله علیه و آله نقل شده: کسی از شما ایمان واقعی نمی آورد مگر آن وقت که خدا و رسولش نزد او محبوبتر از همه چیز باشد/ این روایت هم محبت شدید نسبت به خدا و رسول را علامت اهل ایمان و شرط قرار گرفتن در سلک آنان میداند

حال اگر مایل باشی بدانی جایگاه من و تو کجاست، قرآن کریم در بعضی آیات کریمه جمعی از ایمان آورندگان را مورد خطاب قرار میدهد و ایمان آنان را چندان به حساب نمی آورد و دوباره آنان را به ایمان دعوت میکند يٰا أَيُّهَا اَلَّذِينَ آمَنُوا آمِنُوا بِاللّٰهِ وَ رَسُولِهِ

برگرفته از کتاب رساله محبت استاد سید محمد شجاعی


free b2evolution skin
12
شهریور

اظهار مسکنت به درگاه خدا

اگر کسی به مقام لاٰيَسْبِقُونَهُ بِالْقَوْلِ وَ هُمْ بِأَمْرِهِ يَعْمَلُونَ رسد میفهمد که چه زمانی دعا کند یا نکند. اما آنکه از روی قلدری بگوید “من این را تحمل میکنم” گفتارش نادرست است. انسان موظف است مسکنت خود را در همه ساعات شبانه روز به خدا عرضه کند. مبادا بگوید دعا خواندن خوب نیست . انسان باید اولا بخواهد و ثانیا خیر بخواهد و لازم است پیشنهاد ندهد و تکلیف برای خدا تعیین نکند و اگر هم خواست پیشنهاد بدهد، چنین عرض کند که “خدایا اگر خیر من در این است، مرحمت کنید. در حالی که تصمیم نهایی با شماست. من عرض حاجت دارم”

کمال ادب در این است که انسان مسکنت خود را اظهار کند. چنان که در دعای افتتاح آمده فَارْحَمْ عَبْدَكَ الْجاهِل. انسان وقتی بفهمد که نادان و مسکین است، مسکنتش را آشکار میکند.
ادب غیر از اخلاق است. آداب به رفتار، گفتار و نوشتار برمیگردد که فعل آدمی است. ولی اخلاق به اوصاف نفسانی مربوط است. آداب از اخلاق ریشه میگیرد و اخلاق از عقاید. و عقاید را مکتب ها تامین میکنند. بهترین آداب آن است که از بهترین اخلاق سرچشمه بگیرد. و نیکوترین اخلاق آن است که از بهترین عقاید، و بهترین عقاید آن است که از برترین مکتب مایه بگیرد و والاترین مکتب هم سخن خداست.

برگرفته از کتاب ادب توحیدی انبیا در قرآن از جوادی آملی

 


free b2evolution skin
28
مرداد

توقع کَرَم با دلی بی کَرَم

رحمت خدا به کسی داده می شود که از رحمت حق در وجودش ظهوری باشد. اگر رحمتی در خودت بود، سزاوار رحمت پروردگار می شوی؛ آن وقت بگو «یارب! ارحم؛ خدایا! رحمم کن» اما اگر خدای نکرده رحم نداری، نه به زن و بچه، نه به مشتری، نه به یتیم و زیر دستت، هر طورهستی خدا نیز همین طور با تو معامله می کند. تا کرم در تو نباشد، توقع کرم از خدا غلط است. کرم خوب است یا بد؟ اگر بد است چرا می خواهی? اگر خوب است چرا نداری؟

شاید تجربه کرده باشید، اگر سگی گرسنه رو به شما آورد و همراهتان نان یا گوشت باشد، آیا به گفتن چخ، رد می شود؟ چوب هم بلند کنی فایده ندارد و دست بردار نیست. اما اگر هیچ همراه نداشته باشی، با آن شامه قوی که دارد، چون میفهمد چیزی نداری تا گفتی چخ فورا می رود.

دل شما نیز مورد نظر شیطان است، نگاهی به دل می کند، اگر آذوقه او مانند حب مال، زر و زیور، شهرت، مقام، حسادت، بخل و… در آن باشد، می بیند به به! چه جای خوبی برای او است، همان جا متمرکز می شود. اگر صد هزار بار هم «اعوذ بالله من الشیطان الرجیم» بگویی به این چخ ها رد نمی شود، چون این دشمن خیلی سرسخت است. «ان الشیطان لکم عدوا / انه لکم عدو مبین» بلی اگر طعمه اش را دور کردی، آنگاه میبیند وسیله ماندن ندارد و با یک استعاذه فرار می کند.

شهید دستغیب


free b2evolution skin