29
آبان

مفهوم جبن در رفتار و منش حضرت زینب...

رفتار شجاعانه حضرت زینب

طبق حدیثی که در پست قبلی مطرح شد مبنی بر ترسو بودن زن مسئله جبن نيز آنجا ناظر به مسئله عفاف زن است نه مسئله جبن و شجاعت مطلقا . شجاعت به عنوان خلق روحى كه به اصطلاح معروف يعنى قوت قلب داشتن و نترس بودن و خود را نباختن در مقابل ديگران، براى مرد ممدوح است، براى زن هم ممدوح است. هيچ وقت اسلام نمى گويد كه مرد خوب است شجاع و قوى القلب باشد ولى زن خوب است ترسو باشد. به چه دليل ؟ به دليل اينكه اولا آنچه ما درباب مدح شجاعت و مذمت جبن داريم - كه زياد است - اختصاص به زن و مرد ندارد، هم در مورد مرد است و هم در مورد زن، و ثانيا سيره زنان مسلمين اين است كه هميشه شجاع بوده اند، يعنى زنان شجاع مسلمين مورد تمجيد و تبجيل قرار گرفته اند، چون (( شجاعت )) يعنى نترس بودن و باك نداشتن و اينكه انسان در مقابل خطر كه قرار مى گيرد فكر جان يا مال، او را نترساند و عقب نشينى نكند، فداكار باشد، حاضر باشد از جانش، از مالش و از حيثيتش بگذرد و در مقابل دشمن بايستد .

آن چيزى كه براى زن گفته اند نسبت به آن بايد جبان باشد يعنى عملش جبانانه و محتاطانه باشد، در مورد ترس از جان يا ترس از مال و ثروت نيست،در مورد ترس از عفاف است. آدم شجاع نمى ترسد، مى گويد مى روم، حداكثر كشته مى شوم، كشته هم شدم با افتخار است. زن در مورد كشته شدن همين جور بايد باشد، ولى در موردى كه عفتش در مقام خطر هست يعنى خطر اين است كه عفتش لكه دار بشود، جاى شجاعت نيست , چون شجاعت يعنى فداكارى [،و اگر در اينجا شجاعت به خرج بدهد، يعنى] مى روم بگذار عفتم از بين برود. نه، عفت يك امر شخصى نيست كه به تو بگويند از آن بگذر تا از يك (( خودى )) گذشته باشى. عفت يك امرى است كه تو امانتدار آن هستى. گذشته از عفت،مثل اين است كه فردى كه امين يك شى ء گرانبهايى هست و وظيفه اش اين است كه آن شى گرانبها را به مقصد برساند، در بين راه شجاعتش گل بكند، بجاى اينكه همه كوشش او صرف اين باشد كه شى ء گرانبها را به مقصد برساند، آن را در معرض خطر قرار بدهد .
زن به عنوان يك صاحب عفت , حامل يك امانت بزرگ انسانى است , نه داراى يك امر شخصى كه اگر از آن بگذرد از شخص خودش گذشته , اگر بگذرد به يك امانت انسانى خيانت كرده است .
اين حديث هم كه فقط زن را توصيه مى كند كه رفتارش جبانانه باشد، نمى گويد زن در مقابل زن، زن در مقابل شوهر، زن در مقابل محرم خودش، و زن در مقابل غير مسئله عفت، بلكه مى گويد زن در مقابل مرد بيگانه و در مسئله خاص مربوط به عفت . براى يك زن اين شجاعت نيست كه بگويد : من تنها مى روم ميان خيلى از مردها، هيچ طور هم نمى شود، من شجاع هستم و نمى ترسم. شجاع آن است كه در جاى فداكارى نترسد، يعنى اگر امانت را از او گرفتند بگويد فداكارى كردم، ولى اگر عفت را از تو گرفتند فداكارى نكرده اى،به امانت خيانت كرده اى .

بنابراين مسئله جبن در اينجا كه اميرالمؤمنين توصيه مى كند كه زن بايد محتاط باشد، يعنى رفتارش بايد جبانانه باشد،آن هم نه در مطلق مسائل،نه در مورد خطر جان، نه در مورد خطر مال، نه در مورد خطر حيثيت اجتماعى، بلكه در موردى كه عفت در معرض خطر قرار مى گيرد. اين، توصيه به احتياط كارى زن است .

 

حضرت زينب  سلام الله علیها يك نمونه بسيار عالى اسلامى است و در تاريخ اسلام داستان او به عنوان يك نمونه كامل هميشه نقل شده است لذا اگر براى زن (( جبن )) به معناى يك خوى و خلق اخلاقى خوب بود، حضرت زينب مى بايست از همه زنهاى ديگر ترسوتر و بى شخصيت تر باشد و به اصطلاح معروف سرش از لاك خودش بيرون نيايد . مگر دم دروازه كوفه كسى زينب را مجبور كرده بود كه بيايد سخنرانى بكند ؟ مگر سخنرانى قابل اجبار است ؟ ! يا در مجلس ابن زياد مگر كسى زينب را مجبور كرده بود كه آنچنان در مقابل ابن زياد بايستد - و حتى به او ناسزا بگويد - كه واقعا خطر كشته شدن خودش و كسانش وجود داشت ؟ ! و بالاتر از اين , در مجلس يزيد است با آن طنطنه و دبدبه كه خيلى با مجلس ابن زياد فرق مى كرد , چون اولا ابن زياد حاكم بود و يزيد خليفه , و ثانيا ابن زياد در كوفه بود و يزيد در شام , و شام به اعتبار اينكه مجاور با بيزانس ( قسطنطنيه آن وقت ) بود , معاويه به بهانه اينكه ما بايد شوكت ظاهرى اسلام را حفظ كنيم، دستگاه شام را دستگاه قيصرى و كسرائى و سلطنتى كرده بود كه تواريخ هم نوشته اند يك كاخهاى تو درتو با درهاى تو درتو و فراشها بوده است كه از اين در بايد داخل آن در شد , از آن در داخل آن در … يك بارگاه بسيار عظيم،كرسيهاى زرين آنجا نهاده اند، سفرا و امرا آنجا نشسته اند، يك مجلس فوق العاده با ابهتى . ولى اين زن اصلا اينها را به چيزى نمى گيرد، به يزيد مى گويد : تو حقيرتر و كوچكتر از اين هستى كه من تو را مخاطب خودم قرار بدهم، تو ارزش اينكه من تو را مخاطب خودم قرار بدهم را نيز ندارى.

آيا يك زن ترسو مى تواند اين كار را بكند ؟ نه . در آنجا حداكثر اين بود كه جان زينب در خطر بود. در خطر باشد. از دادن جان كه نمى ترسيد. عزت و شرفش در خطر نبود، برعكس بر عزت و شرفش با اين شجاعت افزوده مى شد .

پس اين تفاوت مربوط به يك وضع خاصى است كه زن دارد و تازه اين تفاوت در رفتار است نه در اخلاق و شخصيت. از نظر شخصيت اخلاقى هيچ فرقى بين زن و مرد نيست، و مى دانيم كه مرد هم اگر در يك شرايطى امانتدار اجتماع باشد، آنجا كه مى خواهد امانت را حفظ كند،ديگر جاى بخشندگى و شجاعت نيست، جاى عمل متواضعانه نيست،آنجا كه امانتدار است جاى عمل متكبرانه و محتاطانه و ممسكانه است.

منبع: خلاصه ای از صفحات 124-114 کتاب تعلیم تربیت در اسلام، استاد مرتضی مطهری،انتشارات صدرا، چاپ76


free b2evolution skin
23
بهمن

-سواد رسانه‌ ای یعنی چه؟!

روشن شدن هر مفهوم، قبل از هر چیزی برای درک صحیح آن مفهوم می تواند کمک کند. سواد رسانه ای مشتکل از دو عبارت است: «سواد» و «رسانه».
برگردیم به دوران کودکی و روزهای اول مدرسه، زمانی که به مدرسه می رفتیم تا «خواندن و نوشتن» را یاد بگیریم و دیگر «بی سواد» نباشیم. در مدرسه ابتدا حروف الفبا را یاد می گرفتیم؛ یعنی نسبت به شکل حروف، صدای آنها و نحوه نوشتن آنها «دانش» پیدا می کردیم. سپس «مهارت» کنار هم گذاشتن حروف و خواندن و هجّی کردن کلمات را یاد می گرفتیم و بعد از مدتی «کاربرد» کلمات در ساختن جمله ها و خواندن و نوشتن متون مختلف را آموختیم و بدین ترتیب «باسواد شدیم»! مجموعه ای از دانش ها در کنار مهارت ها به اضافه کاربردها در کنار هم، ما را با سواد کرد.

رسانه وسیله ای است که فرستنده به کمک آن پیام خود را به گیرنده منتقل می کند. رفته رفته ابزارهای ارتباطی گسترش پیدا کرد و در عصر حاضر با ظهور رسانه های چاپی و الکترونیکی، رسانه های جمعی شکل گرفتند. مهم ترین تفاوت رسانه های امروزی آن است که می توانند پیام های خود را با سرعت زیاد به طیف وسیعی از مخاطبان برسانند.

همانطور که سواد خواندن و نوشتن به ما کمک می کند تا بتوانیم انواع جملات ساده و پیچیده را بفهمیم و معناهای متفاوتی از آن ها برداشت کنیم، سواد رسانه ای هم مهارتی است که با یادگیری آن می توانیم انواع رسانه ها و تولیدات رسانه ای را درک، تفسیر و تحلیل کنیم. هر رسانه مجموعه ای از نشانه های خاص خود را دارد که شناخت این نشانه ها در با سواد شدن ما نقش مهمی را ایفا می کند.


free b2evolution skin
17
بهمن

بررسی علمی ناقص بودن عقل زنان در احادیث و روایات

بسم الله الرحمن الرحیم

….ان النساء نواقص العقول … و أما نقصان عقولهن فشهادة الامرأتین کشهادة الرجل الواحد….( خطبه 80 نهج البلاغه)

عقل زنان ناقص است چون گواهی شان در محکمه مساوی نصف گواهی یک مرد است .

…..أبي سَعِيدٍ الْخُدْرِيِّ عن النبی أنه قال أَلَيْسَ شَهَادَةُ الْمَرْأَةِ مِثْلَ نِصْفِ شَهَادَةِ الرَّجُلِ قُلْنَ بَلَي قال فَذَلِكِ من نُقْصَانِ عَقْلِهَاَ…..( صحیح بخاری، ج3، ص153)

ابی سعید خدری به نقل از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم گفت: مگر شهادت يك زن نصف شهادت يك مرد نيست (شهادت دو زن برابر شهادت يك مرد)؟ عرض كردند: آري، چنين است، فرمود: اين بدليل نقصان در عقل است……

برای بررسی یک روایت باید اصول نظام مند زیر را طی کنیم:

1 . بررسی محرز بودن حدیث

2. فهم مفردات حدیث

3. فهم مرکبات حدیث

4. فهم معنای حدیث ( مدلول مطابقی)

5. فهم مراد جدی

با تفکر و عمیق نگری در روایات بالا متوجه برخی امور می شویم :

با رویکرد تصحیح حدیثی می توانیم به صرف اینکه حدیث و روایت در منابع معتبر مانند نهج البلاغه و صحیح بخاری و دیگر منابع معتبر شیعه و سنی آمده و لو سندشان ضعیف است می توانیم بگوییم حدیث محرز و احراز اصل حدیث ثابت می شود و حجت است.

اما با رویکرد تضعیف حدیثی ما موظفیم به دنبال بررسی سند روایت باشیم هر چند حدیث در کتب معتبر حدیثی آمده باشد.

پس برای رعایت انصاف بحث را با رویکرد تصحیح حدیثی پیش می بریم.

ادامه »


free b2evolution skin
9
دی

مه غليظ و چراغ مه شکن

جوانان امروز در مقابل هجمه های عظیم فرهنگی دشمن بیش ازپیش به مسئله بصیرت و بصیرت افزایی نیاز دارند.بصیرت، داشتن درک روشن، شفاف، و مشخص از حال و آینده است و دلیل این امر شناختن و دیدن میدان هایی است که در آن هستیم.نظام سلطه برای احاطه بر کشورهای مختلف، پروژه ای به نام جهانی شدن را با یک شیب ملایم آغاز کرد که در ادبیات اندیشمندان اسلام از آن به پروژه غربی سازی تعبیر می شود.

با وقوع فتنه 88 و تأکیدی که رهبر بر مقابله با فضای فتنه داشتند، اعلام کردند باید به مسئله روشنگری بیش از پیش پرداخته شود.مسئله ناتوی فرهنگی امروزه چیرگی مرزهای جغرافیایی نیست؛ بلکه ربایش و سست کردن اندیشه ها و فکرهاست، جوانان باید با کسب آگاهی در این زمینه ها به درجه ای از ورزیدگی در مقابله با انواع فتنه ها دست یابند.

در تهاجم فرهنگی، قدرت تفکر از جامعه گرفته می شود و این موضوع، دقیقا در مقابل تبادل فرهنگی قرار دارد که بارها و بارها مورد تایید رهبری بوده است. در  شبیخون فرهنگی هدف خواب است و از جبهه دشمن غافل می شود، در ناتوی فرهنگی مشکل از این هم حادتر شده و کار و اقدام زنجیره ای توسط دشمن پیگیری می شود، ناتو کارش زنجیره ای و سریالی است و تمام ابعاد مبارزه در آن وجود دارد.بصیرت افزایی، درک روشن و درست را برای فرد به ارمغان می آورد اینکه عده ای در فتنه سال 88 لرزیدند علت اصلی آن عدم بصیرت بود، بصیرت افزایی یک آگاهی بخشی سیاسی و اجتماعی است که در آن مردم به درجه ای از پختگی ذهنی می رسند که در فتنه ها راه را گم نکرده و به خطا نمی روند.

چکیده ای از سخنان صادقی جهانی مدیرکل صدا و سیمای قزوین


free b2evolution skin
21
بهمن

عوامل موثر در وقوع انقلاب اسلامی

دهه فجر و 22 بهمن

دربـاره عـوامـل مـوثـر در وقوع و پیروزی انقلاب اسلامی ایران تا کنون کتابها و مقالات فراوان و ارزشمندی نوشته شده است .این کتابها یا مقالات هر یک به تناسب زمان نگارش و نـیـز پـدیـد آورنـده آن ، یـک ، یـا چـنـد، یا همه عوامل ایجاد انقلاب اسلامی را بر رسی کرده اند.

در مجموع می توان گفت شرایطی که برای ایجاد یک انقلاب در یک سرزمین لازم است ، در ایـران قـبـل از انـقـلاب فـراهـم شـده بـود: بـیـشـتـر مـردم بـه دلیـل عملکرد رژیم شاه در مقابله با سنن دینی ، عدم احترام به رای مردم و حقوق بشر، از دسـت رفـتـن اسـتـقـلال سـیـاسـی و نـظـامـی کـشـور و عـدم اقـدام جـدی بـرای اسـتـقلال اقتصادی ، سرکوبی آزادیخواهان و روشنفکران ، حکومت بلامنازع ساواک حتی در مـنـازل مـردم ، فـروش بـی حـسـاب نـفـت و ریـخـتـه شـدن بـخـشـی از پـول آن به حساب درباریان ، رواج فساد و فحشاء در دربار، دولت و توجه دولت به رواج بـی بـنـدوبـاری در رسـانـه هـا و به تبع آن در جامعه ، از حکومت پهلوی ناراضی بودند، گر چه به دلیل خفقان شدید جرئت ابراز آن را نداشتند.

همچنین مردم ایران مسلمان بودند و می کوشیدند به احکام عملی آن پای بند باشند. رابطه بـیـن مـسـلمـانـان شـیعه و مرجعیت ، یعنی بالاترین مقام رسمی مذهبی در بین شیعیان بسیار قـوی بـود. تـلاش روحـانـیان و روشنفکران متعهد به نشر کتابهایی که بتواند حقیقت این اسلام را بیان دارد و آن را تنها راه حل جهان امروز معرفی نماید، به گونه ای که مردم از حـیـران و سـرگـردانی نجات یابند و به سعادت دنیایی و آخرتی برسند، اسلام را در جـایـگـاه انـدیشه و آرمان جدیدی قرار داد که توانست ضمن تاثیرگذاری بر افکار مردم ایـران ، بـه ویـژه جـوانـان تـحـصیل کرده ، ایدئولوژی های رقیب را از صحنه خارج کند. شـعـارهـای انـقـلابـیـون در راهـپـیـمـایـی هـای مـیـلیـونـی قـبـل از انقلاب ، مبنی بر سرنگونی حکومت پهلوی و برپایی حکومت علی علیه السلام و اسـتـقـلال ، آزادی و جـمـهـوری اسـلامی ، حضور یک ایدئولوژی قوی را در جامعه انقلابی نشان می داد که مورد پذیرش بیش از 98 درصد، مردم انقلابی قرار گرفته بود.

سـومـیـن عـامـل وقـوع انـقـلاب هـا، یـعـنـی روحـیـه انـقـلابـی نـیـز بـویـژه در سـال مـنـتـهـی بـه تـغـیـیـر رژیـم ، در مـردم ایـجـاد شـده بـود. مـردم ایـران در سـال هـای مـنـتـهی به وقوع انقلاب ، چنان تحول روحی پیدا کرده بودند که به اقدامات رفـرمـیستی اعتنایی نمی کردند و اقدامات سرکوبگرانه شاه آنان را در رسیدن به هدف خود مصمم تر می کرد و مرگ در راه پیروزی انقلاب را سعادت ابدی می دانستند.

و سـرانـجـام وجـود رهبری توانا، هوشیار، آگاه که توانست اعتماد خاص مردم را به خود و بـرنـامه های خود جلب نماید و با ایجاد هماهنگی بین همه اقشار، انقلاب را به اهداف خود بـرسـانـد، چـهـارمـیـن ویـژگی مهم انقلابهاست که در انقلاب اسلامی ایران ، به وضوح مشاهده می شد.

بيشتر بخوانيد: http://imam.ir/posts/view/5130


free b2evolution skin
21
بهمن

سناریوی جدید آمریکا برای براندازی انقلاب

دولت آمریکا، در دوران روسای جمهوری خود که بر اریکه ی قدرت تکیه زدند، موجودیت خود را در مدیریت دنیا به صورت تک قطبی دیده است. ایالات متحده توانسته است اکثر ملت ها و امت ها را به صورت تقریبی و با شدت ضعف های متفاوت، همراه و همگام خود کند.تنها امت و انقلابی که مغلوب براندازی و مهار غرب نشد، نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران است.
غرب و به ویژه آمریکا، برای شناخت جنس انقلاب اسلامی به دنبال راه های متفاوت، جهت نفوذ در این جریان اصیل هستند. تاریخ انقلاب اسلامی، پر از سناریوهای سخت و نرم نفوذ آمریکا در دوره های مختلف است که دیپلماسی “سیاه و فروپاشی” اوباما (رئیس جمهور دیپلمات آمریکا) در این زمینه، قابل تامل است.
در دیپلماسی اول که همان دیپلماسی سیاه می باشد، ضمن تأکید بر روش های صلح آمیز، روابط رسمی با دولت جمهوری اسلامی ایران را نیز مد نظر قرار داده و با طرح تقابل گرایی از طریق تعامل گرایی، براندازی را براساس فشار از بالا و همراه سازی از پایین دنبال می کند.باید گفت که اساس و نتیجه ی این رهیافت، سرنگونی جمهوری اسلامی ایران از طریق ایجاد روابط سیاسی و رسمی و استفاده از نخبگان اپوزیسیون می باشد.
در دیپلماسی دوم که همان دیپلماسی فروپاشی می باشد، هرگونه رابطه رسمی میان دولت آمریکا و ایران را مردود شمرده و صرفاً ؛ رابطه با جامعه ایران، سازمان ها، گروه ها و افراد مختلف را مبنای کار خود قرار داده است.

اینکه رهبر معظم انقلاب فرمایش کرده اند که پس از مذاکرات هسته ای، جلوی راه نفوذ اقتصادی و فرهنگی آمریکا را می گیریم و راه نفوذ سیاسی آمریکا را ما قطعاً بسته ایم، بیانگر این موضوع می باشد که شیطان بزرگ، درصدد آغاز سناریویی جدید در جهت براندازی و از بین بردن انقلاب اسلامی به شکل نرم است.
یکی از اهداف راهبردی دولتمردان آمریکا نسبت به جمهوری اسلامی وابستگی اقتصادی است در ایام تحریم، هم شعب ابی طالب و هم انقلاب اسلامی، شاهد رشد؛ بالندگی؛ پویایی در اقتصاد بوده است.اگر هوشمندانه تحریم ها برداشته شود، نگاه به بیرون و عدم اتکا به توانایی اقتصادی، افزایش و نمایان می گردد.اقتصاد مقاومتی، نسخه ی پیشرونده ی حال انقلاب است.ادبیات اقتصاد مقاومتی در علم اقتصاد دنیا، ادبیات بیگانه ای است ؛ چرا که جنس انقلاب اسلامی نسبت به سایر انقلاب ها متفاوت است.

دولت ؛ ملزم به اجرای قوانین در جمهوری اسلامی، متناسب با جنس انقلاب، شرایط روز انقلاب و راهبردهای رهبر معظم انقلاب است و باید طبق اهداف جمهوری اسلامی که همان پیش برندگی هست، اقدامات لازم را صورت دهد و از ورود شرکت های چند ملیتی بدون قید و بند جلوگیری به عمل آورد، چرا که این عوامل ؛ اقتصاد نوپا، متفاوت و پویای انقلاب اسلامی را به ورطه ی نابودی می کشاند و نه تنها رشد نمی کند، بلکه باعث مهار این انقلاب می شود.
با توجه به مذاکرات هسته ای کشورهای 1+5 با جمهوری اسلامی ایران و توافق اولیه (برجام)، و کار کارشناسی کامل با دید باز، فرصت مناسبی را مقدور ساخت که بتوان بی اعتمادی رهبر معظم انقلاب اسلامی و ملت به آمریکا را بهتر شناخت، چرا که تردد مسئولین پایه اول اقتصادی، امنیتی و راهبردی شورای امنیت و دیگر دستگاه های اجرای خود از سوی مجلس سنا و کنگره آمریکا، دلیل این ادعاست.
رهبر معظم انقلاب با توجه به عمق بصیرت و فهم کامل، سناریوها و استراتژی های غرب را نقش بر آب می کنند، چرا که با این کار، همان شبهات و فضای غبارآلودی که ایجاد شده است را پاسخ داده اند.

تبیین سخنان رهبری با بیان بهمن شهریاری مسئول بسیج دانشجویی خوزستان


free b2evolution skin
20
دی

آیه نبا و لزوم تحقیق کردن درعصر حاضر...

إن جَاءكُمْ فَاسِقٌ بِنَبَأٍ فَتَبَيَّنُوا (اگر فاسقی برای شما خبری آورد بررسی و تحقیق کنید).

این هم جزو جوامع الکلم است(یعنی برای بشر من الأولین و الآخرین نافع است. اختصاصی به مسلمان و یهودی و مسیحی و زرتشتی و … ندارد)؛ منتهی نبأ را به عنوان تمثیل ذکر کرده نه به عنوان تعیین.

یعنی إِن جَاءكُمْ BBC بِنَبَأٍ فَتَبَيَّنُوا (اگر BBCبرای شما خبری آورد بررسی و تحقیق کنید)

إن جَاءكُمْ BBC بفیلم فَتَبَيَّنُوا (اگر BBC برای شما فیلمی آورد بررسی و تحقیق کنید)

إن جَاءكُمْ BBC بسریال ففَتَبَيَّنُوا (اگر BBC برای شما سریالی آورد بررسی و تحقیق کنید)

إن جَاءكُمْ سایت بخبر فَتَبَيَّنُوا (اگر سایتی برای شما خبری آورد بررسی و تحقیق کنید)

خوب، شما در شرایط کنونی ببینید جایزه صلح نوبل را به أشق الأشقیا می دهند. شما توقع دارید جریان قوم لوط را این ها همین طور بی فرهنگ سازی ترویج کنند؟

اول می گویند این خواسته بشر است، فطرت بشر است.

با خبر هستید یا نیستید؟! یک مؤسسه رسمی در یکی از همین کشورهای اروپایی بود-که حالا نمی خواهیم نامش را ببرم- یک عده از مهندسین آنجا ثبت نام کرده بودند و به صراحه گفتند و بر چهره این ساختمان نوشته بود که شما ما را درک نمی کنید! همین قوم لوط ها !

خوب اول فرهنگ سازی می کنند بعد می گویند فلان حیوان این کار را کرده. حیوان ها می کنند، انسان ها می کنند، شما هم ما را درک نمی کنید.

این همان حرف قوم لوط است که می گویند شما مقدّس نمایی می کنید (إِنَّهُمْ أُنَاسٌ يَتَطَهَّرُونَ)

خوب، آن هایی که به حضرت لوط (سلام الله علیه)، به مؤمنان به او اهانت می کردند چه می گفتند؟ … [می گفتند] شما مقدس نمایی می کنید، شما عقب افتاده اید. … بی خود خودتان را به طهارت می زنید. این یک امر فطری است، یک امر علمی است، بشر پذیرفته؛ آن وقت هم همین را می گفتند. خوب، این دنیایی که جایزه صلح نوبل را به أشق الأشقیا می دهد؛ حقوق بشر را هم به أشق الأشقیا می دهد؛ توقع دارید که فرهنگ سازی نکند؟ کار قوم لوط را رایج نکند؟ علمی نکند؟

یک قصه ای را مرحوم بوعلی نقل کردند که چشم برخی از حیوانات را بستند تا با محارمشان جمع بشوند؛ وقتی این حیوان چشم را باز کرد آنقدر خودش را به زمین زد تا هلاک شد!

حیوانات هم این کار را نمی کنند!

آری ممکن است همان طوری که ۴ تا انسان را در اثر بدآموزی به بیراهه ببرند ۴ تا حیوان دست آموز را هم به بیراهه ببرند اما … حرفی از حرف وحی بالاتر نیست؛ فرمود (وَمَن أَصدَقُ مِنَ اللَّهِ قيلًا)

می فرماید این برخلاف فطرت است؛فطرت یک نیازی دارد، ذات أقدس إله این نیازها را از راه صحیح برطرف کرده، حالا این ها آمده اند دارند نیازشان را به نحو کاذب برطرف می کنند. بنابراین اگر قرآن فرمود إِن جَاءكُمْ فَاسِقٌ بِنَبَأٍ فَتَبَيَّنُوا، فیلم، سایت، سریال، رسانه مناظره هم به شرح ایضاً(همچنین).اگر BBC و امثال BBC چیزی نشان داد فَتَبَيَّنُوا(تحقیق و بررسی کنید)؛ برای اینکه شما الان می بینید این ها یک بین الغی را بین الرشد می کنند.

خوب، جایزه صلح نوبل را به که باید بدهند؟ به یک کسی که آتش افروز و آتش بیار معرکه است و دست به انفجار دارد و تروریست بین الملل دارد و تروریست دولتی دارد و عده ای را آواره می کند و … ؟! این است دنیا!

لذا فرمود به اینکه اگر چیزی شنیدی، روزنامه ای خواندی، ماهواره دیدی، در اینترنت دیدی، توی سایت ها دیدی فتبیّنوا (تحقیق و بررسی کنید)

 (منبع : نکات تفسیری سوره شعرا آیت الله جوادی آملی)


free b2evolution skin
11
آبان

شاخصه زن مطلوب در ابعاد گسترده


براي شناخت صحيح و کامل زندگي حضرت زينب- سلام الله علیها- نياز به يک مدل با شاخصه هاي متناسبي مي باشد که بتواند تمام ابعاد زندگي اين شخصيتها را ترسيم و تحليل نمايد. بي نيازي و استغنا، انتخاب هدف برتر، مقاومت و استقامت از ويژگي هاي آن حضرت است. اين صفات نشان دهنده آن است که آن بزرگوار در برابر مرارتها تا مرحله جان ايستادگي کرد.

تمام رفتار و کردار وي حول محور برتري جويي آرمان اوست، به اين جهت در عين اينکه شديدترين مقاومت و برخورد را در موضع گيري با دشمن دارد، در همان وضعيت، در برابر درخواست يک کودک چنان با عطوفت و رحمت رفتار مي نمايد که در طول تاريخ نظير آن ديده نمي شود. وجود اين عوامل در عالي ترين سطح، بيانگر حرکت حضرت زينب(س) در جريان عاشوراست و چارچوب يک مدل شناخت رفتاري را براي ساير زنان نمونه شکل مي دهد.
براي شناخت شخصيت آن حضرت متغيرهاي اجتماعي عصر ایشان موثر است.

شرايط حضرت از نظر سياسي، درگيري با حکومت بني اميه بوده و از نظر فرهنگي، پيدايش نژادگرايي و به لحاظ اقتصادي، حاکميت مطلق نژاد گرايي است که به مراتب ظالمانه تر از استبداد مطلق است. حضرت با وضعيتي مواجه شده اند که نه تنها شرافت در هيچ مرتبه اي از آن وجود ندارد، بلکه ستم و پذيرش ستم با هم توأم شده است که بدترين وضعيت براي شرايط اجتماعي است.

محور ارتباط و موضع گيري حضرت زينب(س) در سه محور ارتباط با جامعه اسرا، جامعه عمومي و نظام حاکم قابل تقسيم بندي است.

در ارتباط با اسرا در قضيه عاشورا حضرت زينب(س) در کمال امنيت سياسي برخورد کرده و ايثار و از خود گذشتگي را در بالاترين مرتبه خود، نشان مي دهد. در برقراري ارتباط با عموم، حضرت زينب(س) به طور مرتب تداوم ولايت؛ يعني وجود مبارک حضرت سجاد(ع) را يادآوري مي نمود و اصول ارزشي را به مردم گوشزد مي کرد. در مقابل نظام حاکم، حضرت به شکل هاي مختلف، حضور خود در تاريخ را اعلام مي دارند. تذکر مکرر اين مطلب که هر کاري بکنيد نمي توانيد ياد ما را از بين ببريد، دليل بر تداوم تاريخي اين حضور است. پس از ايجاد زمينه تحريک در مردم، برخورد حضرت در مقابل نظام حاکم، ايستادن در مقابل قدرت حاکم، آن هم از موضع برتر و تحقير قدرت استکباري آن مي باشد. در نتيجه مي توان ملاحظه کرد که برخورد حضرت با مردم، با قدرت حاکم و با اسرا به گونه اي بوده است که حاصل آن کشيده شدن ملت به قيام مي باشد. اگرچه حضرت سيدالشهدا(ع) پرچمدار و رهبر قيام نظامي است، اما رهبري قيام سياسي با حضرت زينب(س) است.

با شاخص قرار دادن عالي ترين سطوح اين صفات که در حضرت زينب(س) به عنوان الگو براي جامعه زنان مشاهده مي شود، مي توان کليات مدل شناسايي براي ارزيابي وضع موجود زنان و سير به طرف مطلوب را به دست آورد. بر آن مبنا شاخصه زن مطلوب با ابعاد گسترده تر و در سطوح متفاوت رفتاري در جامعه براي زنان به دست مي آيد. هر يک از شاخص هاي به دست آمده در سطح کامل و متعالي آن، در حضرت زينب(س) جلوه گر مي شود، ولي سطوح نازل تر بروز آن صفات هم جهت و هم هدف با حضرت، در ساير اقشار، انگيزه مطالعه و بررسي و تکميل مدل مي شود تا بر آن اساس با لحاظ نمودن شرايط بيروني، خصوصيات دروني افراد، گروه هاي زنان و سطوح نياز آنان، الگوهاي مناسب را شناسايي کرد و تخصيص داد.

منبع: خوانده شده از کتاب سیمای زینب در آیینه ی تاریخ، اعظم شبیری،انتشارات هاجر،چاپ دوم ،  تلخیص صص 100-96


free b2evolution skin
1
خرداد

مثلث مهدویت...


مهدویت و ظهور، یک مثلث است که یک ضلع خداوند متعال، یک ضلع دیگر امام زمان (عج) است و ضلع سوم ما باید تشکیل بدهیم. این مثلث یعنی این که خدا خواهان است و امام خواهان است و حالا ما باید بخواهیم.

در کشور ما سه گروه منتظر منفی هستند که گروه اول قائل به ایست هستند یعنی این که می گویند ما فقط دعا می کنیم که امام زمان بیاید و مشکلات را حل کند. گروه دوم خوشحال گناه هستند و می گویند باید این اتفاقات بیفتد تا زمینه های ظهور مهیا شود. گروه سوم هم مشوق گناه هستند و استدلال دارند که باید گناه کنیم تا جامعه از ظلم و جور پر شود تا امام زمان (عج) ظهور کند.
 
در اینجا به شبهه ای مبنی بر این که برخی می گویند امام خوب، رهبر خوب و نظام خوب است اما اهداف این انقلاب باعث شده است که ظهور امام زمان را به تاخیر انداخته شود،باید گفت:دلیل چنین شبهه ای این است که می گویند پیامبر می فرمایند خدا به وسیله او دنیا را پر از عدل و داد می کند که دنیا پر از ظلم و جور شده است. برخی این تفکر را دارند که برای آمدن حضرت موعود (عج)،باید گناه زیاد بشود.ما در زمینه ظهور حضرت، یک علائم و یک شرایط داریم که ما هیچ نقشی در علائم نداریم. علائم وضع موجود را بیان می کند و می گوید که فساد زیاد می شود، ظلم زیاد می شود و نمی گوید بروید و این علائم را ایجاد کنید. علائم مقدمه ظهور نیست و امام برای ظهور منتظر علائم نیستند بلکه منتظر شرایط هستند و شما باید در دانشگاه ها باید بروید سراغ زنده کردن انتظار مثبت. انتظار مثبت ایجاد شرایط است.

ادامه »


free b2evolution skin
28
اردیبهشت

معناو مفهوم خسارت محض در کلام رهبری

در دوران بسیار بدی زندگی می کنیم، عقلها از مردم گرفته شده، قلبها رو محبٓت دنیا فرا گرفته، معنی حقیقی انسانیّت به مسلخ رفته، مردم درک درستی از حقایق ندارند. تمام همّ و غمّشان جمع آوری مال و منال دنیا شده، خواب و خوراک شان شده خانه و زمین و اتومبیل و مبلمان و وسایل دیجیتال و مد لباس و دکوراسیون منزل و …

وای… ببینید عمق نفوذ تفکر مادّی تا کجا پیش رفته که حتی ضرب المثلی که همین الان بنده بکار بردم برای تببین «همه چیز مردم» یعنی جمله (خواب و خوراکشان) هم دید مادّی دارد. در حالی که همه چیز فقط خواب و خوراک و امثالهم نیست.

این مقدمه را گفتم تا به اینجا برسیم که این روزها متأسفانه حتی موجه ترین مردم، حتی اساتید علوم سیاسی، حتی رجال مذهبی و … هم با تفکر دنیایی قضایا را تحلیل می کنند. داغ این مصیبت، مثنوی هفتاد من کاغذ است که بیان آن در این سطور میسر نیست.

چند مدت پیش رهبر بزرگوارمان در بیان وضعیت کشور پس از توافق هسته ای موسوم به برجام، از عبارت صریح « خسارت محض » استفاده نمودند‌. این عبارت «خسارت محض» کلام فوق العاده ظریفی است که اشاره به دو آیه از آیات قرآن کریم دارد.

در این آیات خسارت بارترین اعمال انسانها تبیین شده و آن اعمالی است که صرفاً برای مطامع مادی انجام می شود و مردم تصور می کنند که عملشان بسیار ارزشمند بوده است.

کهف-۱۰۳-۱۰۴

قُلْ هَلْ نُنَبِّئُكُمْ بِالْأَخْسَرِينَ أَعْمَالًا

بگو : آيا شما را آگاه كنيم كه زیانکارترین مردم در کردار چه کسانی هستند؟
.
الَّذِينَ ضَلَّ سَعْيُهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَهُمْ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ يُحْسِنُونَ صُنْعًا

آنهايى كه كوششان در زندگى دنيا تباه شد و مى‌پنداشتند كارى نيكو مى‌كنند.

من حاضرم این را قسم بخورم که اگر صنعت هسته ای ما که هیچ، حتی اگر صنایع مادر ما، صنعت نفت، صنعت خودرو و اصلاً حتی اگر اقتصاد این کشور هم کاملاً نابود شده بود، امّا ما پیش شیطان بزرگ دست دراز و سر خم نکرده بودیم، هرگز هرگز هرگز رهبر فرزانه ما تعبیر «خسارت محض» را برای دستاوردهای برجام بکار نمی بردند.

مشکل از ماست که چشم مان مثل تک چشم دجال زمانه، آمریکای خونخوار گشته و چشم الهی‌مان کور شده است.

خسارت محضی که آقا فرمودند بخاطر این است که با برجام عاقبت انقلاب، آخرت این ملّت خصوصاً مسئولان موافق برجام، آرمان های انقلاب یعنی ظهور امام زمان و پیروزی مستضعفان عالم بر مستکبران و رسیدن به حیات طیبه در سایه ولایت اللّه همه و همه برای این ملّت تباه می شود یا حداقل تا سالیان سال به محاق می رود. مگر اینکه ما به خود بیاییم و جلوی این خسارت را تا دیر نشده بگیریم قبل از آنکه پروژه برجام یا برجامها به اهداف نهایی خود برسد.

آری عزیزان، « خسارت محض » ناظر به صنعت هسته ای، اقتصاد و مادیات نیست، خسارت محض به تأخیر افتادن نیل امت اسلام به آرمان اهل بیت عصمت و طهارت است.

وَالعَصر، اِنَّ الاِنسانَ لَفی خُسر، الَّا الَّذینَ آمَنوا وَ عَمِلوا الصّالِحاتِ و تَواصَوا بِالحَقِّ وَ تَواصَوا بِالصَّبرِ


free b2evolution skin